شعر و دوبیتی تبریک عید بزرگ قربان
از دیشب در آغل باز بود الانم بازه !
خودت میدونی ، میتونی فرار کنی !
وگرنه ....!
عید قربان مبارک
عید را بهانه کنیم تا به همه کسانی که دوستشان داریم
سلامی بکنیم ، نام شما در اندیشه و مهرتان در قلب ماست . . .
عید قربان بر شما مبارک
در موعود نگاه زیبایت ، اسماعیل شده ام
که قربانی پشم های روشنت باشم
بگو کدام قربانگاه را برای آخرین نفسم برگزیده ای
ای خلیل من !
بیشتر بخوانید::
دانلود پوسترهای جدید و باکیفیت عید قربان
جدیدترین پیامهای تبریک عید قربان ، عید بندگی
زیباترین پیامهای تبریک عید قربان
جدیدترین پیامهای تبریک عید قربان ، عید بزرگ شیعیان
استوری و استاتوس تبریک عید قربان
بر پیکر عالم وجود جان آمد / صد شکر که امتحان به پایان آمد
از لطف خداوند خلیل الرحمن / یک عید بزرگ به نام قربان آمد . . .
خدایا ،قبله ام ، سجاده ام حرف دلم آخر تویی تو
خدایا معبد ومعبود دنیا و سر شوریده ام آخر تویی تو
عید بر شما مبارک
عید قربان که پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا فرا مى رسد
عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است
در این روز، اسماعیل وجود را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کردیم
قربانى کنیم تا سبکبال شویم.
نشانم ده صراط روشنم را / خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم / به قربانگاه می آرم «منم» را
قربان، عید سر سپردگی و بندگی مبارک
پیام ادبی برای تبریک عید قربان
خدایا قسمت می دهم هر لحظه کمکم کنی تا نفسم را
به قربانگاه درگاهت عرضه کنم و تو قربانی شدن و نلرزیدن و نلغزیدن را عنایت فرما
عید سعید قربان مبارک
شعر زیبا و رسمی برای تبریک عید بزرگ شعیان
یک شعر زیبا در مورد عید قربان
ندا آمد که، ابراهیم، بشتاب
رسیده فرصت تعبیر آن خواب
به شوق جذبه عشق خداوند
برآ، از آب و رنگ مهر فرزند
اگر این شعله در پا تا سرت هست
کنون، یک امتحان دیگرت هست
مهیا شو طناب و تیغ بردار
رسالت را به دست عشق بسپار
صدا کن حلق اسماعیل خود را
به قربانگه ببر هابیل خود را
منای دوست قربانی پسندد
تو را آن سان که می دانی، پسندد
خلیل ما! رضای ما در این است
عبودیت به تسلیم و یقین است
ببین بر قد و بالای جوانت
مگر، نیکو برآید امتحانت
نفس در سینه افتاد از شماره
ملائک اشک ریزان در نظاره
پدر می بُرد فرزندش به مقتل
که امر دوست را سازد مسجّل
پدر آمیزه ای از اشک و لبخند
پسر تسلیم فرمان خداوند
منا بود و ذبیح و شوق تسلیم
ندا پیچید ... در جانِ براهیم
خلیلا! عید قربانت مبارک
قبول امر و فرمانت مبارک
پذیرفتیم این قربانی ات را
پسندیدیم سرگردانی ات را
بر این ذبح عظیمت آفرین باد
شکوه عشق و تسلیمت چنین باد
خلیل الله ... ای معنای توحید
کنون تیغت گلوی نفس بُبرید
کنار خیمه هاجر در تب و تاب
که یا رب این دل شوریده دریاب
گلم اینک به دست باغبان است
مرا این فصل سبز امتحان است
اگرچه مادری درد آشنایم
خداوندا به تقدیرت رضایم
اگرچه می تپد در سینه ام دل
اگرچه امتحانم هست مشکل
خداوندا دلم آرام گردان
مده صبر مرا در دست شیطان
خدای عشق مزد عاشقی داد
برای دوست قربانی فرستاد
موحّد جز خدا در جان نبیند
در این آیینه جز جانان نبیند
ییییی. ممنون.