تاریخ شهادت حضرت علی در سال 99
تاریخ دقیق شهادت حضرت علی در سال 99 به شمسی مصادف است با :
جمعه ، ۲۶ اردیبهشت [ ثَور ] ۱۳۹۹
۲۶ / ۲ / ۱۳۹۹
تاریخ شهادت حضرت علی در تقویم سال 99 به میلادی
تاریخ شهادت حضرت علی در سال 99 به میلادی مصادف با :
2020 May 15 , Friday
15 - 5 - 2020
تاریخ شهادت حضرت علی در سال 99 به قمری
تاریخ شهادت حضرت علی در سال 1441 قمری مصادف است با :
الجمعة ، ۲۱ رمضان ۱۴۴۱
۲۱ / ۹ / ۱۴۴۱
تاریخ شهادت حضرت علی در سال ۹۹ چه روزی است ؟
تاریخ شهادت حضرت علی در سال 99 مصادف 26 اردیبهشت است. امام علی علیه السلام در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری با توطئه خوارج و به دست ابن ملجم مرادی در حال نماز مجروح و درشب بیست و یکم ماه رمضان به شهادت رسید.
توطئه قتل حضرت علی توسط خوارج
بعد از جنگ نهروان و شکست سخت خوارج در برابر امام علی علیه السلام بازماندگان آنها تا مدتی در مکه گرد هم می آمدند و برای کشتگان نهروان عزاداری کردند.
در یکی از این جلسات سخن از امام علی علیه السلام و معاویه به میان و آمد و اینکه فتنه و آشوب در میان مسلمانان از سوی این دو نفر است و خوب است امت اسلام را از شر هر دو آسوده کنیم.
مردى از قبیله اشجع گفت: به خدا قسم عمروعاص هم کم از این دو نفر نیست، بلکه اصل و ریشه فتنه خود اوست. به این ترتیب سه نفر از خوارج برای ترور این سه شخصیت داوطلب شدند.
ابن ملجم مرادی قتل امیرالمؤمنین را پذیرفت حجّاج بن عبد اللّه معروف به برک کشتن معاویه و عمرو بن بکر تمیمى کشتن عمروعاص را بر عهده گرفت.
قرار بر این شد که هر سه نفر در شب نوزدهم ماه رمضان هنگام نماز صبح تصمیم خود را عملی سازند.
ابن ملجم به کوفه آمد و تا رسیدن روز موعود در محله بنی کنده که تعدادی از خوارج در آن زندگی کردند به سر برد. اما نیتش را پنهان کرد.
ابن ملجم وقتی به دیدار یکی از دوستانش رفته بود، قطام دختر اخضر تیمیّه را دید و شیفته او شد و از او خواستگاری کرد.
قطام که به دلیل کشته شدن نزدیکانش در جنگ نهروان کینه امام را در دل داشت شرط ازدواج با ابن ملجم را کشتن علی علیه السلام قرار داد.
ابن ملجم که فهمید قطام در دشمنی با امام با او هم عقیده است راز حضورش در کوفه را افشا نمود. و قطام وردان به مجالد و شبیب بن بجره را که از خوارج بود به یاری این ملجم فراخواند و آنها پذیرفتند.
در روزهای بعد اشعث بن قیس نیز از نیت ابن ملجم اطلاع پیدا کرد و به او وعده همراهی داد. به این ترتیب جمع چهار نفره توطئه گران در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد کوفه گرد آمدند تا امام را به شهادت برسانند.
ضربت خوردن حضرت علی در محراب
امام به شبستان مسجد وارد شد و در حالی که مشغول تسبیح خداوند بود کسانی که به خواب رفته بودند را بیدار فرمود.
ابن ملجم به رو خوابیده بود. امام او را بیدار کرد و به او فرمود: برخیز از خواب براى نماز و چنین مخواب که این خواب شیطان است، بلکه بر دست راست بخواب که خواب مؤمنان است، و بر پشت خوابیدن خواب پیغمبران است.
امام سپس به ابن ملجم فرمود: قصد کاری داری که نزدیک است آسمان فروپاشد و زمین شکافته شود. اگر بخواهم می توانم خبر دهم که در زیر جامه ات چه دارى.
ابن ملجم در نزدیکی امام به نماز ایستاد و هنگامی که امیرالمؤمنین سر از سجده اول برداشت ضربتی به سر ایشان زد که تا پیشانی امام را شکافت.
در آن حال امام فرمود: «بسم اللّه و باللّه و على ملّة رسول اللّه»، و گفت: «فزت بربّ الکعبه»، به خدای کعبه قسم که رستگار شدم، ابن ملجم در حال حمله شعار خوارج را فریاد می زد که:للّه الحکم یا علىّ، لا لک و لا لأصحابک.
در برخی نقل ها آمده که امام در حال بیدار کردن مردم براى نماز یا در مدخل ورودی مسجد مورد حمله قرار گرفت.
اهل مسجد صداى حضرت را شنیدند و بسوى محراب دویدند، و امیرالمؤمنین علی (ع) را دیدند که در محراب خونین افتاده.
حضرت را برداشتند، رداى مبارکش را بر سرش بستند، حضرت خون سر خود را بر محاسن مبارکش کشید و فرمود: این آن است که خدا و رسول مرا وعده داده بودند، راست گفتند خدا و رسول.
امام حسن و امام حسین علیهما السلام با اندوه زیاد نزد پدر آمدند.
امیر المؤمنین علیه السّلام امام حسن علیه السّلام را به جاى خود گذاشت که با مردم نماز گزارد و خود با وجود زخم عمیقی که در سر داشت نمازش را نشسته تمام کرد و در هنگام نماز از شدت ضعف به چپ و راست متمایل می شد.
امام حسن علیه السّلام پس از نماز سر پدر را در آغوش گرفت، و گفت: ای پدر کمرم شکست، چگونه تو را در این حال ببینم. امیرالمؤمنین فرمود: اى فرزند!
از این پس پدرت را رنجى نیست، اینک جدّ تو محمّد مصطفى- صلوات اللّه علیه- و جدّه تو خدیجه کبرى، و مادر تو فاطمه زهرا علیهما السّلام و حوریان بهشت حاضرند و انتظار پدر تو را دارند تو شاد باش و دست از گریستن بدار که گریه تو ملائکه آسمان را به گریه در آورده است.
مردم ابن ملجم را دستگیر کرده و دست بسته نزد امام آوردند. امام حسن علیه السلام به او فرمود: ای ملعون! آیا کسی را کشتی که به تو پناه داد و تو را بر دیگران اختیار کرد و بخشش های فراوان به تو فرمود؟
آیا او بد امامی بود برای تو؟ آیا عوض نیکیهای او به تو این بود؟ ابن ملجم سر به زیر افکنده بود و پچیزی نمی گفت.
آنگاه امام حسن علیه السّلام به پدر عرض کرد: «این ابن ملجم دشمن خدا و رسول و دشمن شماست که نزد شما حاضر و اسیر شماست» امیر المؤمنین علیه السّلام به به ابن ملجم نگاه کرد و فرمود: ای ابن ملجم جنایتی بزرگ کردی.
آیا من برایت بدامامی بودم؟ آیا تو را مورد مرحمت قرار ندادم و بر دیگران برنگزیدم؟ با وجود اینکه می دانستم قاتل من خواهی بود به تو احسان کردم و بخششم به تو را افزون ساختم تا از راه گمراهی که برگزیده ای بازگردی اما شقاوت بر تو غلبه کرد تا مرا بکشی ای شقی ترین اشقیاء.
ابن ملجم گریست و این آیه از قرآن را خواند: «أ فانت تنفذ من فی النّار؟» آیا تو می توانی کسی را که جایگاهش دوزخ است نجات دهی ؟
آنگاه علی علیه السلام سفارش او را به امام حسن علیه السّلام کرد و فرمود: فرزندم! با اسیر خود مدارا کن، و با مهربانی و رحمت با او رفتار کن. آیا نمی بینی چشمهای او را که از ترس چگونه گردش می کند و دلش چگونه مضطرب است؟
ای فرزند! ما اهل بیت رحمت و مغفرتیم پس بخوران به او از آنچه خود می خوری، و بیاشام او را از آنچه خود می آشامی، پس اگر من از دنیا رفتم از او قصاص کن و او را بکش و جسد او را به آتش نسوزان و او را مثله مکن.
یعنی دست و پا و گوش و بینی و سایر اعضای او را قطع مکن ... اگر زنده ماندم من خود داناترم که با او چه کار کنم، و من سزاوارترم به عفو کردن، زیرا ما اهل بیتی می باشیم که با گناهکار در حقّ ما جز به عفو و کرم رفتار دیگر ننماییم.
متن تسلیت شهادت حضرت علی (ع)
نــخــورده سفــرهات جز خشکنانی
نــدیــده کـام تو جز استخوانی
نـــــدارد آســـمـــــان حــجـــره تـــو
به جز اقلیم اشکت کهکشانی . . .
***
داحافظ ای نخــــــــل ها چاها
دگر نشـــــنوید از علـــــــــی آه ها
که شام علــــــــی گشته دیگر سحــــــر
که امشــــــــب رود نزد پیغمـــــــبر . . .
***
بابا اتاق پر شده از بوی مادرم
وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم
دگر خجل نباش تو از روی مادرم
فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم
***
امشب دو جهان به شور شینه
امشب شب داغ زینبینه
غسل بدن شهید محراب
با اشک دو چشمان حسینه
مولا علی حیدر
پیام تسلیت شهادت حضرت علی (ع)
بر روح تمام شیعیان تیغ زدند
بر مردترین مرد جهان تیغ زدند
خورشیدبه سینه، ماه برسر می زد
انگاربه فرق آسمان تیغ زدند.
سالروز ضربت خوردن امام علی(ع) تسلیت باد
***
خنجری بوسید با تعجیل فرق عشق را
رازها لو رفت عالم دید غرق عشق را
باده ی سرخ ولایت شد سرازیر از بهار
قامت ِ شبنم زده بگرفت برق عشق را
***
دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع)
یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)
وقتی که شکافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز می خواند علی(ع) . . .
***
امشب ، شب ناله در فراق پدری مهربان است
که غیر از چاه و نخل و ماه، کسی گریهاش را ندیده بود
پدری دلسوز که با آه همه کودکان یتیم شریک بود
و غصههای همه را بر جان خود هموار میکرد
لی کسی از غربت او و دردهای دلش
با خاری در چشم و استخوانی در گلو ، خبر نداشت . . .
اس ام اس تسلیت شهادت حضرت علی (ع)
محراب کوفه امشب در موج خون نشسته
یا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته
سجاده گشته رنگین از خون سرور دین
یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین
از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید
رفت آن یتیم پرور، عالم یتیم گردید
با عرض تسلیت و التماس دعا
***
به فرق نازنینش کی اثر می کرد شمشیر
یقینا ابن ملجم وقت ضربت یا علی گفت . . .
***
کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند
دست های پینه دارش استراحت می کنند
نخل ها از غربت و بغض گلو راحت شدند
مردم از دستِ عدالت های او راحت شدند
ای خوارج، بهترین فرصت برای دشمنی ست
شمع بیت المال را روشن کنید، او رفتنی ست
***
دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع)
یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)
وقتی که شکافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز می خواند علی(ع)
امشب ، شب ناله در فراق پدری مهربان است
که غیر از چاه و نخل و ماه، کسی گریهاش را ندیده بود
پدری دلسوز که با آه همه کودکان یتیم شریک بود
و غصههای همه را بر جان خود هموار میکرد
لی کسی از غربت او و دردهای دلش
با خاری در چشم و استخوانی در گلو ، خبر نداشت . . .
***
دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع)
یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)
وقتی که شکافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز می خواند علی(ع)
***
به قلبم سوره کوثر نوشتند
دلم را بنده قنبر نوشتند
به کوی عاشقی،
در لوح سینه
صد و ده مرتبه حیـــدر نوشتند . . .
***
شمشیر خصم تارک حیدر شکسته است
محراب، همچو لاله در خون نشسته است
فلک نجات و قائمه عرش کردگار
از موج خیز حادثه بى تاب و خسته است . . .
دیدگاه ها