
عواقب افزایش قیمت دلار و ارز چیست ؟
پیامدهای افزایش قیمت دلار و ارز موضوع مورد بحث ماست. با توجه به تأمین بخش عمده ای از مواد اولیه تولیدات ایران از خارج کشور، بعضا قیمت تمام شده محصولات و تولیدات ایرانی متاثراز قیمت ارز و چرخش قیمت دلار در بازار است؛
نرخی که امروزه در برگیرنده شایعات مکرری پیرامون تبعات افزایش یکباره آن در ایران است. از جمله تبعات گرانی نرخ ارز در افزایش قیمت تولیدات است؛ تولیداتی که مستقیما قیمت مواد اولیه و بعضاً قیمت تمام شده آن متاثر از نرخ ارز است.
نرخی که در صورت گرانی یا هرگونه افزایش آن تأثیر قابل توجهی در تولیدات و قیمت تمام شده محصولات خواهد داشت.
تولیداتی که تا پیش از این به بهانه برجام و گسترش دامنه ارتباطات با سایر کشورها بیشتر منتظر ارزانی نرخ ارز و کاهش قیمت تمام شده محصولات بود تا شاید در این بین با افزایش مقرون به صرفه بودن تولیدات که نه فقط در داخل کشور که بیشتر در فضاهای بین المللی نیز به توان رقابتی خود بیفزاید.
اثرات افزایش قیمت دلار
پیامدهای گران شدن دلار و ارز
همین که چشم تان به فهرست واردات افغانستان بخورد، با مواد غذایی، محصولات و فرآوردههای نفتی، ماشینآلات و مواد ساختمانی رو به رو میشوید، کالاهایی که تصور چرخش زندگی بدون آنها محال است.
زمانی که واردکنندگان با نرخ دلار بالاتر از بازارهای خارجی متاع مورد نیازشان را خریداری میکنند و به بازار محصول داخلی، کالا و خدمات میفرستند، قطعاً به فروشندگان زیر مجموعه شان نیز به قیمت بالاتری خواهند فروخت و مصرفکنندگان نهایی مجبورند در همان سطح دستمزد و حقوق قبلی قیمت بالاتری بپردازند (شکلگیری تورم).
تلاطم این چنینی در نرخ دلار سبب میشود تا طبقات پایین جامعه از بعضی کالاهای اساسی خوراکی، بهداشتی و آموزشی محروم شوند.
به غیر از اثر مستقیم در هزینهی واردات، افزایش نرخ دلار قیمت کالاهای واسطه ای و سرمایه ای را هم زیاد میکند. کالاهای واسطهای مواد و کالاهایی هستند که کارخانجات و تصدی های تولیدی برای تولید از آن استفاده میکنند.
بنابراین هزینهی تولید بالا میرود و بعضی تولیدات داخلی به علت کمبود تأمین مالی قدرت رقابتشان را از دست میدهند. به این ترتیب، افزایش تورم حاصل از بالارفتن قیمت دلار، میتواند به رکود منجر شود.
با التهاب و بی ثباتی نرخ ارز مردم اعتماد خود را به شرایط داخلی کشور بیشتر از قبل از دست میدهند و به دلیل تصور بحران داخلی، کشمکشهای سیاسی و گاهی نقض حقوق مالکیت، صاحبان ثروت و صاحبان سرمایه به مهاجرت و بیرون بری منابع پولی رو میآورند که از تأثیرگذارترین عوامل افزایش نرخ ارز دانسته میشود.
پیام همیشه کم نما اما سنگین این عارضه، پرواز نیروی انسانی است. با پرشهای نرخ دلار و تضعیف تولیدکنندگان داخلی، تقاضای موثر از سوی مراکز تولیدی و تصدیها برای نیروی انسانی کاهش مییابد و قیمت نسبی نیروی انسانی متخصص و مولد شدید افت میکند.
طوری که همه به دنبال این هستند که با هر قیمتی شده بروند در کشور دیگر و معاش و دستمزد دلاری بگیرند. در نتیجه نیروی انسانی مولد و کیفی بر حسب کالاهای دیگر روز به روز بی ارزش میشود.
برای قدرت های صادراتی افزایش نرخ ارز در بازه های زمانی مشخص، صادرات را تشویق میکند چون قیمت تمام شدهی کالا و خدمات تولیدی در آن کشورها به نسبت بازار هدف کمتر شده و قدرت رقابت کالای صادراتی افزایش مییابد.
بعضی از کشورهای صادرکننده مثل چین در بعضی مقاطع حتی ارزش پول خود را در برابر ارزهای خارجی به طور مصنوعی پایین میآورند تا صادرات را تشویق کنند.
وقتی نرخ ارز پرش شدید میکند، صادرات مبتنی بر منابع طبیعی و کالاهای اولیه به طور موقت رشد میکند، اما هزینهها چنان در کشور بالا میرود که آن هم دوباره محدود میشود و اقتصاد و جامعه درگیر ده ها بلای دیگر میشوند.
چگونگی تأثیر بالا رفتن قیمت دلار بر اقتصاد
افزایش نرخ ارز شمشیر دو لبه است
علیرضا حائری، دبیر سابق انجمن صنایع نساجی ایران و کارشناس صنعت معتقد است که افزایش نرخ ارز در ایران مشابه شمشمیر دولبه است که هم می تواند در افزایش صادرات و درآمدهای صادراتی کشور و بالاخص صادرات غیر نفتی مؤثر واقع شود.
هم در واردات مواد اولیه که بخش عمده تولیدات را شامل می شود اثر منفی و تورمی ایجاد کند و در نهایت با تورم حاصله منجر به افزایش قیمت تمام شده کالای تولید شده و گرانی شود.
در صنعت نساجی، افزایش نرخ ارز هم می تواند به ضرر تولید کننده باشد و هم به نفع صادرکننده. به عبارتی با توجه به واردات بخشی از مواد اولیه مورد نیاز این صنعت، افزایش نرخ ارز تأثیرات منفی خودش را خواهد داشت از سوی دیگر چه بسا این افزایش نرخ ارز تبعات مثبتی در صادرات و بالاخص صادرات غیرنفتی داشته باشد.
اینکه عنوان می شود افزایش نرخ ارز ورشکستگی در اقتصاد را در پی خواهد داشت شاید حرف درستی باشد چرا که وقتی قدرت ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی به شدت کاهش یابد، باید گفت اقتصاد کلان کشور با چالشی جدی روبه رو می شود.
باید یادآور شد که در حال حاضر مشکل اقتصاد ایران با چند نرخه بودن ارز و نوسانات آن است چرا که این نوسانات نرخ ارز نه به نفع تولید کننده است و نه به نفع صادرکننده و از سوی دیگر این نوسانات نرخ ارز قدرت پیش بینی را از مدیران سلب می کند و این آفت مدیریت است.
چرا که مدیر یک واحد تولیدی یا صادراتی قدرت پیش بینی از آینده ندارد و نمی داند که اکنون به صلاح است این مواد اولیه را بخرد یا خیر و اگر تمایلی برای خرید دارد این خرید چند ماهه یا برای چه مدتی باشد.
یا چه بسا در قراردادهای صادراتی قدرت تشخیص و پیش بینی از آینده صادرات کالاهای خودش نیز نداشته باشد که قرارداد دو ماهه و سه ماهه عقد کند یا بلند مدت.
بنابراین با توجه به این مهم که قدرت پیش بینی از مدیر مجموعه تولیدی در زمینه تولید تا صادرات کالا سلب خواهد شد ما از نوسان نرخ ارز با عنوان آفت مدیریت یاد می کنیم.
این درحالی است که اگر افزایش نرخ ارز برنامه ریزی شده باشد به عبارتی دولت هر ساله یا هر چند سال یکبار درصد خاصی را برای افزایش یا کاهش در نظر بگیرد و اعمال کند این نمی تواند مدیریت مجموعه را متضرر کند.
چرا که هر گونه افزایش قیمتی در خصوص نرخ ارز با برنامه ریزی قبلی پیش می رود و مدیران واحد های تولیدی تا صادراتی قدرت پیش بینی از میزان خرید تا تولیدات و صادرات را دارند.
تأثیر افزایش قیمت دلار بر قیمت کالاها
چرا با کاهش قیمت دلار ، کالاها ارزانتر نشد ؟!
مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر قیمت دلار در ایران چیست؟
دیدگاه ها