دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
نام های پسرانه افغانستانی که با آ ا شروع می شوند + معنی
6
زمان مطالعه: 5 دقیقه
امروز اسامی پسرانه افغانستانی که با آ - ا شروع می شوند را در اختیارتان قرار می دهیم .

اسامی پسرانه افغانستانی که با حرف (آ - ا) شروع می شوند

اسامی پسرانه با حرف (آ - ا) :

اکثر پدر و مادرها دلشان می خواهد بهترین و مقبول ترین نام را برای فرزندشان انتخاب کنند، نامی که شایسته آنان باشد و در بزرگسالی برازنده شان و منزلتشان گردد.

امروز در این راستا اسامی پسرانه را که با حرف (آ - ا) آغاز می شوند به همراه معانی و خاستگاه آن در اختیارتان قرار خواهیم داد. با ما در مجله دلگرم همراه باشید.

اسامی پسرانه افغانستانی که با آ شروع می شوند

نام پسرانه افغانستانیمعنی نام پسرانه افغانستانیخاستگاه
آبــانماه هشتم از تقویم هجری شمسی دری / فارسی
آبتـــینیکی از شخصیت های شاهنامه ، پدر فریدون دری / فارسی
آبـــدارپرآب ، شاداب ، با طراوت ، دارای جلا و رونق دری / فارسی
آتــــشآتش افروختن ، حرارت دری / فارسی
آدم

نخستین انسان ، شوهر حـــوا ، پدر همه انسان ها

عـــربی
آرش

اسطوره آرش کمانگیر از داستان هایی است که در اوستا آمده و در شاهنامه از آرش در سه جا با افتخار نام برده شده ولی داستان آرش در شاهنامه نیامده است.

دری / فارسی
آرمان

امید ، آرزو ، امید آرزوی بزرگ ، حسرت

دری / فارسی
آرمــــینیکی از شخصیت های شاهنامه دری / فارسی
آرون

ارجمند ، عالی ، نام برادر بزرگ حضرت موسی (ع)

عربی و عبری
آریــــننژاد آریاییماًخوذ از کلمه انگیسی Aryan / Arian
آزادآزاد ، رها ، بی قید و بند دری / فارسی
آصـــفدانا و با تدبیـــــــرعـــربی

separator line

اسامی پسرانه افغانستانی که با الف شروع می شوند

نام پسرانه افغانستانیمعنی نام پسرانه افغانستانیخاستگاه
ابـــراهیـــمیکی از پیغمبران خداعـــربی
ابن سینـــااین نام مربوط به ابو علی سینا طبیب ، فیلسوف و دانشمند اهل بلخ افغانستان ، زاده ۳۵۸-۴۱۶ خورشیدی استعـــربی
اجــــملزیبا تر ، نیکو تر ، خوشگلترعـــربی
احتـــرامحرمت داشتن ، گرامی داشتن ، بزرگداشت ، بزرگداشتنعـــربی
احســـاننیکــی ، نیکوکاری ، بخششعـــربی
احـــــــمدستوده تر ، بسیار ستودهعـــربی
احـــــــمداللهپرستش گر خداعـــربی
اخـــترستاره ، مبارک ، عـــــیددری و پشت
اختـــیارقادر و مختار بودن ، ضد جبریهعـــربی
اخلاصپاک و خالص ، دوستل پاک و بی ریاعـــربی
ادریـــسنام یک پیغمـــبرعـــربی
ارجمــندبا ارج ، با ارزش ، گرانبها ، صاحب قدر و قیمت ، عزیز و گرامیدری / فارسی
ارسلانشیر درنده ، مجازاً مرد شجاعترکــــــی
ارشـــادراه نمودن ، راهنمایی نمودن ، هدایت نمودن براه راستعـــربی
ازمری / زمریابن شلوم یکی از نقبای اسباط بود ، شخصی که سردار ایله بن بعشا بوده ، پس از آن بر اسرائیل سلطنت یافتپشتـــو
اسحاقیک پیامبر ، پسر ابراهیم علیه السلامعـــربی
اســـدشیر درنده ، پنجمین ماه از ماه های دوازده گانه خورشیدیعـــربی
اسد اللهشیر خداعـــربی
اســـرارراز ها ، جمع سرعـــربی
اسکـــندر

اِسکَنْدَر مَقْدونی (۳۵۶ تا ۳۲۳ پیش از میلاد) در غرب مشهور به «اسکندر کبیر»

یونانـــی
اســـلامتسلیم شدن ، داخل شدن در دین اسلام ، گردن نهادنعـــربی
اســـلمسالم تر ، بی گزند ترعـــربی
اسماعیــلنام پسر حضرت ابراهیم علیه السلامعـــربی
اشـــرفشریفتر ، بزگوار ، بزرگتر بلند تر ، با شرفعـــربی
اشـــکانبرگرفته از نام خاندان شاهی اشکانیان باستاندری / فارسی
اصغـــرصغیر تر ، کوچکتر ، خوردترعـــربی
اصـــلاحسر و سامان دادن ، آراستن ، نیکویی کردن به کسیعـــربی
اصـــیلآزاده ، شریف ، باشکوه ، نیک نژاد ، پاک زادعـــربی
اعتـــمادتکیه کردن ، متکی شدن به کسی و کاری را به او سپردنعـــربی
اعظـــمبزرگتر، بزرگوارترعـــربی
افتـــخارفخر کردن ، نازیدن ، سر افرازیعـــربی
افتخـــارالدینسرفرازی دینعـــربی
افروزروشنایی ، نور افکنی ، سایه روشن ، احتراقدری / فارسی
افشـــارمعاون و شریک ، نام ایل نادرقلی که به همین مناسبت نادر شاه افشار خوانده شد، (در موسیقی ایرانی) گوشه ای در دستگاه شور (آوازِ افشاری) - نام ناحیةایی در کردستان (نگارش کردیدری / فارسی
افشــینیک فرمانده ارشد در زمان باستاندری / فارسی
افضلفاضل تر ، افزون تر ، برترعـــربی
اقبـــالروی آوردن ، بخ و طالععـــربی
اکـــبربزرگتر ، بزرگ ، سالمند ترعـــربی
اکـــرامبزرگ داشتن ، گرامی داشتن ، احترم کردن ، بخششعـــربی
اکـــرام اللهگرامی خداعـــربی
اکـــرمگرامی تر ، جوانمرد تر ، جوانمردترعـــربی
الله بخشبخشش خدا ، هدیه خداعـــربی
المـــاسالمــــاس ، گوهری است درخشان و سفتدری / فارسی
الهـــامدر دل افکندن ، تلقین کردنعـــربی
الیـــاسنام یکی از پیامبرانعـــربی
امـــانبی ترس شدن ، بی بیم شدن ، آسایش و راحتیعـــربی
امان الدیناعتماد دینعـــربی
امان اللهعلاقه مند به خداعـــربی
امتیـــازبرتری داشتن ، مزیت داشتنعـــربی
امـــدادجمع مدد ، کمک رسانی ، یاری ، همدستیعـــربی
امیـــرفرمانده ، فرمانرواعـــربی
امــــینراستکار ، راد ، درست کار ، صادقعـــربی
انتخــــاببرگزیدن ، پسند ، منتخبعـــربی
انتظـــارچشم براه بودن ، چشمداشتعـــربی
انصـــافعدل و داد ، راستی کردنعـــربی
انـــصاریاران ، یاری کنندگانعـــربی
انورروشنتر ، درخشانتر ، تابناکترعـــربی
انیــــسانس گیرنده ، خوی گیرنده ، یار و همدمعـــربی
ایثـــاردیگری را برخود برتری دادن و سو او را بر سود خود مقدم داشتنعـــربی
ایـــرجیکی از شخصیت های شاهنامهدری / فارسی
ایـــمانعقیده، اعتقاد، باور داشتن ، اعتقاد داشتن ، معتقد بودنعـــربی
ایمـــل؟؟؟پشتـــو
ایـــوبنام پیامبری ، حضرت ایوب علیه السلامعـــربی

separator line

بیشتر بخوانید :



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.5 از 5 (6 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits