وضعیت کودکان کار در کشور
هرگونه فعالیت اقتصادی که منجر به آسیب جسمی، روحی و روانی که اغلب موارد منجر به ترک تحصیل کودکان میشود در تعریف کار کودک قرار میگیرد.
البته باید در نظر داشت که یونیسف دو دسته تعریف دیگر را وارد این مفهوم میکند:
- بر اساس تعریف اول یکسری از این کودکان که بیشتر جامعه آماری را تشکیل میدهند، کودکانی هستند که خانواده دارند و خیلی از آنها حتی به مدرسه هم میروند، اما به خاطر وضعیت بد اقتصادی و سایر مسایل مجبور به کار در خیابان هستند.
- دسته دوم نیز کودکانی هستند که خانواده نداشته و حتی ممکن است بیشتر شبها در خیابان بخوابند. این بچهها به مدرسه نمیروند و در معرض آسیبهای جسمی و روحی بسیاری قرار دارند.
عطاران با بیان اینکه موضوع اصلی در رابطه با این کودکان استمرار حضور آنها در فضای شهری است، افزود: همچنین تأثیری که کودکان از این فضاها میگیرند و تأثیری که بر روی آن میگذارند، از جمله مسایلی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
دلیل شکلگیری پدیده کار کودکان چیست؟
به گفته این فعال اجتماعی، بر اساس پژوهشهای جهانی به طور کلی از دلایل شکلگیری پدیده کودکان میتوان به نارساییهای نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه، فقر اقتصادی خانواده و ناتوانی آنها در انطباق با شیوه زندگی شهرهای بزرگ، آسیبزا بودن محلات حاشیه شهری، فقدان نظارت کافی از سوی سازمانهای مسئول و الگوی نادرست کنش متقابل میان شهروندان و کودکان کار اشاره کرد.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) با اشاره به تأثیری که رفتار تکتک ما روی کودکان کار و نهایتاً بر روی جامعه میگذارد، اظهار کرد: مهمترین مسئله تأثیر شهر بر روی کودکان، به موضوع امنیت آنها باز میگردد؛ چراکه وقتی با بچهها صحبت میکنیم، این افراد به دلیل ترس از نیروی انتظامی، بهزیستی و شهرداری مجبور به رجوع به فضاهایی هستند که نظارتی بر روی آنها وجود ندارد. این در حالی است که این مکانها پاتوق معتادان و افراد خلافکار نیز هست.
عطاران ادامه داد: پژوهشها نشان میدهد که رابطه معناداری بین تأثیر کالبد مناسب شهری و افراد، البته نه به معنای جبری، وجود دارد. احساس تعلق و هویتپذیری کودک از محله بر روی او بسیار تأثیرگذار است و زمانی که محله بدنام است، احساس هویت در کودک شکل نمیگیرد.
آسیبهای روحی این کودکان و شکلگیری سایر آسیبهای شهری
او غیردموکراتیک بودن برخی فضاها بهعنوان مثال برخی مکانها مانند پارکها و فرهنگسراها را یکی دیگر از دلایل شکلگیری این پدیده دانست و افزود: یکی از دلایل اهمیت بررسی شکلگیری کودکان کار این است که شهرها صحنه نمایش زندگی جاری هستند. کودکان کار بهترین نمایشگر عدم آبادانی و رونق شهر و ناکارآمدی برنامهها از نظر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به حساب میآیند.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) ادامه داد: آسیبهای روحی که این کودکان میبینند منجر به شکلگیری سایر آسیبهای شهری مانند وندالیسم میشود. بگذریم از اینکه افرادی مانند خفاش شب که از این گروه بودند، گریبان همه مارا گرفتند.
عطاران در ادامه تأکید کرد: از نظر جهانی ثابت شده است که سازمانهای مردم نهاد در بهبود وضعیت این کودکان تعیینکننده هستند. اقداماتی مانند تغییر در کار کودکان، توانمندسازی آنها نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از این نظر که بتوانند خود را مطرح کنند، ایجاد امنیت، فراهمآوردن فرصتهای ایفای نقش و تقویت اعتماد به نفس و همسوکردن این کودکان با هنجارهای جامعه، آموزش شهروندی و .. که توسط این نهادها انجام میگیرند، نقس بسیار تعیینکنندهای در کاهش آسیبهای متوجه کودکان کار دارند.
او در ادامه به ذکر نام برخی محلات فقیرنشین در شهرهای کشور اشاره کرد و افزود: محلات فقیرنشین شهر تهران شامل دروازهغار، خاکسفید، فرحزاد، شوش- لبخط، مرتضی گرد، باغ آذری، کاروان، پاسگاه نعمت آباد، احمد اباد مستوفی، نوروز آباد، سیروس و اسلامشهر میشود.
این پژوهشگر ادامه داد: همچنین میتوان به محلات قلعهگیری در شهر ری، ملکآباد و سرآسیاب در کرج، داوودآباد قرچک، فرون آباد، جیتو و شهرک انقلاب در پاکدشت، اسماعیل آباد، شیخآباد، قلعه کامکار، شغالو در قم، منتظری، مولوی، شیشهگرها، خیابان تبریز در قزوین، کوی عرفان، اسلامآباد، الغدیر و شریعتی در گرگان، نوبنیاد و ترکان محله در ساری و دباغ چال، ایلیاد محله در آمل اشاره کرد.
عطاران در خصوص نحوه دستهبندی کودکان کار در این پژوهش اظهار کرد: در دستهبندی این پروزه نوع کار کودک شامل دستفروشی، فالفروشی، گلفروشی، شیشهپاککنی، وزنکشی، زبالهگردی- ضایعاتی، اسفنددودکنی، ساززنی، فنی (مکانیکی، پرسکاری، تعمیرکاری و...) و دلیل کار کودک از کارافتادگی پدر، اعتیاد پدر، ترک پدر به معنای طلاق یا رها کردن خانواده، اجبار سرپرست که ممکن است لزوماً پدر و مادر نباشد، علاقهمندی به کار و وضعیت اقتصادی نامناسب در نظر گرفته شده است.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) با بیان اینکه سن کار کودکان در این پژوهش از یک تا 18 سال در نظر گرفته شده افزود: از بچههای یکی دو ساله منظور بچههایی است که در بغل مادران گرفته میشوند و برای تکدیگری و سایر موارد به کار گرفته میشوند.
وضعیت کودکان کار در ایران
75 درصد از کودکان کار 10 تا 14 سال دارند/ 85 درصد از کودکانکار پسرها هستند: او در خصوص غلبه سنی کودکان اظهار کرد: 75 درصد از کودکان کار در گروه سنی 10 تا 14 سال قرار داشته و میانگین سنی 13 سال است. همچنین 5 درصد از کودکان نیز زیر 7 سال سن دارند. عطاران درباره ترکیب جنسیتی کودکان کار در کشور اظهار کرد: ترکیب جنسیتی کودکان کار نشان میدهد که حدود 15 درصد از این افراد دختر و 85 درصد پسر هستند.
50 درصد از کودکان کار ملیت ایرانی هستند/ 18 درصد بلوچ: این فعال اجتماعی گفت: درحالیکه تصور میشود اغلب کودکان کار، مهاجر و بهویژه افغانی هستند، تحقیقات نشان داد که 50 درصد از این کودکان ملیت ایرانی دارند و تنها نیمی از آنها مهاجر هستند که از این میان 40 درصد افغانی و 5 درصد غربتی و تعداد معدودی نیز دارای ملیت قزاقی و دورگه ایرانی- افغانی و پاکستانی هستند.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) ادامه داد: به طور کلی قومیت 65 درصد از این افراد ایرانی است که شامل کرد، بلوچ، ترک، پشتو و عرب میشود که در این بین سهم بلوچها 18 درصد است. 35 درصد قومیتهای باقیمانده را نیز کشورهای همسایه و مهاجران تشکیل میدهند.
20 درصد کودکان کار شناسنامه ندارند: عطاران در خصوص وضعیت اسناد هویتی این کودکان گفت: بسیاری از این بچهها که نزدیک به 30 درصد از کل فراوانی را تشکیل میدهند، اطلاعی از اینکه شناسنامه دارند یا نه نداشتند، اما بهطورکلی میتوان گفت 20 درصد از این کودکان فاقد شناسنامه هستند و 50 درصد شناسنامه دارند. همچنین 15 درصد کارت اقامت و 10 درصد نیز پاسپورت دارند.
بیشتر کودکان کار، دستفروش میشوند: او در خصوص نتیجه بررسیها در رابطه با نوع کار کودکان در ایران اظهار کرد: از نظر کار کودک، دستفروشی بیشترین فراوانی را دارد که 40 درصد از کل آمار را تشکیل میدهد. همچنین فالفروشی با 9 درصد، کارگری 16 درصد، زبالهگردی 8 درصد و تکدیگری 6 درصد سایر کارهای کودکان را تشکیل میدهند.
این فعال اجتماعی با بیان اینکه غلبه کارها در شهرهای مختلف متفاوت است، افزود: در بعضی از شهرها مانند زاهدان و اصفهان، کرمان و کرج، کارگری و در شهرهای قم، ورامین قزوین و اهواز، دستفروشی غلبه دارد.
به گفت پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) نوع محل کار 90 درصد از این کودکان به عرصههای عمومی یعنی میادین چهاراهها و کوچه و خیابان مشغول بازمیگردد و فقط 10 درصد از این کودکان در عرصه خصوصی مانند کارگاهها و فضاهایی که یک مقدار نظارت بیشتری وجود دارد، مانند گلخانهها و زمینکشاورزی، مشغول به کار هستند.
عطاران تصریح کرد: از آنجاکه این بچهها در میانگین سنی 9 سال هستند، در عرصههای خصوصی به دلیل محیط و روابطی که وجود دارد، در خطر آسیبهای فراوانی از نظر سوءاستفادههای جنسی قرار دارند.
50 درصد از کودکان کار از 7 تا 10 سالگی شروع به کار میکنند: 75 درصد از کودکان به دلیل شرایط بد اقتصادی مجبور به کار هستند. او در خصوص سن شروع به کار در میان این کودکان نیز اظهار کرد: 50 درصد از این بچهها از سنین 7 تا 10 سالگی کار خود را آغاز میکنند، همچنین 20 درصد نیز از زیر 7 سال مشغول به کار میشوند. به گفته این فعال اجتماعی میانگین سنی شروع به کار 2 تا 9 سال است.
عطاران با بیان اینکه 75 درصد از این کودکان وضعیت بد اقتصادی خانوار را بهعنوان دلیل اصلی کار خود مطرح کردند، افزود: در این میان 5 درصد اجبار سرپرست و 10 درصد نیز از کار افتادگی، ترک خانواده توسط پدر و اعتیاد و مرگ پدر را به عنوان دلیل کار بیان کردند که نشان میدهد وضعیت پدر در این خانوادهها تا چه اندازه مهم است. پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) ادامه داد: 5 درصد نیز علاقه شخصی به کار را دلیل اصلی خود مطرح کردند.
آمارهای نگرانکننده از رضایت کودکان از کار
او تأکید کرد: بهطورکلی 45 درصد از کودکانی که مورد بررسی قرار گرفتهاند، اعلام کردهاند که خودشان نیز به کار علاقه دارند که به گفته مشاوران و روانشناسان این پروژه، دلیل ابراز علاقه کودکان به کار این است که کودکان برای فرار از شرایطی که دارند، شرایط را به طور مطلوب برای خود تصور میکند و خود را با آن تطبیق میدهند که فرآیندی کاملاً طبیعی است، اما اینکه کودکی چنین حسی به وضعیت خود ندارد، نگرانکننده است.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) ادامه داد: به عبارتی اینکه 55 درصد از کودکان که نگفتهاند از کار خود رضایت دارند و نتوانستهاند خود را با آن تطبیق دهند، وضعیت خطرناکی دارند.
65 درصد از خانوارهای این افراد 4 تا 15 فرزند دارند/ بیشتر کودکان کار پدر کارگر و مادر خانهدار دارند
عطاران درباره وضعیت تعداد فرزندان خانوار این افراد اظهار کرد: 65 درصد از خانوارها دارای 4 تا 15 فرزند هستند.
او در خصوصیت وضعیت پدر در خانوار این افراد اظهار کرد: بر اساس اطلاعات جمعآوریشده، 20 درصد از این کودکان فاقد پدر، 40 درصد فاقد پشتیبانی از جانب پدر، 25 درصد پدر کارگر، 5 درصد پدر مسافرکش، 5 درصد کشاورز، 4 درصد بنا، و 26 درصد نیز پاسخی ندادهاند. به گفته این فعال اجتماعی، 7 درصد از این کودکان فاقد مادر بوده و در 70 درصد مواقع نیز مادر خانهدار است.
عطاران با تأکید بر این نکته که بهطورکلی غلبه با پدر کارگر و مادر خانهدار است، اضافه کرد: البته این آمار در همهجا یکسان نیست و بهعنوان مثال در شهر بندرعباس و بومهن غلبه با پدر معتاد و مادر خانهدار در قم، پدر دستفروش، مادر خانهدار و زاهدان غلبه پدر و مادر رها کرده است که البته باید گفت در زاهدان این کودکان سرپرست دارند.
65 درصد از کودکان کار وضعیت بهداشتی خوبی ندارند: او در خصوص وضعیت بهداشتی این کودکان اظهار کرد: اگر خوشبینانه نگاه کنیم، 35 درصد این کودکان از نظر بهداشتی و سلامتی وضعیت خوبی دارند، اما از آن طرف قضیه 65 درصد نیز در وضعیت نامناسبی بهسر میبرند.
این فعال اجتماعی تصریح کرد: بهداشت و سلامت ملیت ایرانی، نسبت به سایر ملیتها بهتر است و از این نظر در ملیت قزاق و غربتی وضعیت بدی را شاهد هستیم. علاوه بر آن مطالعات نشان دادهاند که ارتباط معناداری بین نوع کار و سلامت کودک وجود دارد. عطاران ادامه داد: همچنین میتوان گفت که نیمی از این کودکان از نظر لباس و ظاهر، وضعیت خوبی دارند.
40 درصد از کودکان کار به کلی بیسوادند: پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) در خصوص وضعیت تحصیل و آموزش کودکان کار گفت: 40 درصد از این کودکان به کلی بیسوادند، 75 درصد دارای تحصیلات زیر کلاس ششم، و 3 درصد نیز دارای تحصیلات دبیرستانی هستند.
او اضافه کرد: محل تحصیل 90 درصد از کودکان باسواد، مدارس بوده و 10 درصد نیز سایر سازمانهای مردمنهاد مانند خانه علم بوده است. عطاران تأکید کرد: یافتهها نشان میدهد که هیچ ارتباطی بین وضعیت جغرافیایی و سطح سواد وجود ندارد؛ درحالیکه فکر میکردیم هرچه از تهران به سمت سایر شهرها پیش برویم، وضعیت سواد بدتر میشود، اما اینگونه نبود و حتی تحصیلات دبیرستانی در زاهدان بیشتر از سایر شهرها بود.
به گفته این فعال اجتماعی، وضعیت تحصیل پسران بهتر از دختران بوده و اغلب کودکان کار مهاجر از فرصت تحصیل محروم هستند. همچنین فقط کودکان ایرانی تحصیلات دبیرستان داشتهاند.
وضع ملیت کودکان کار در شهرهای کشور چگونه است؟
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) درخصوص ارتباط بین ملیت و شهرها که محل سکونت اغلب کودکان کار است، اظهار کرد: در شهرهای مشهد، قم، کرمانشاه، بندرعباس، همدان، خرمشهر، شهریار، زاهدان و بومهن ملیت ایرانی بیشتر مشاهده میشود. کودکان افغانستانی نیز اغلب در شهرهای تهران، کرج، شیراز، یزد، اصفهان، گرگان، کرمان، قزوین، ورامین و قرچک ساکن هستند.
به گفته او، قوم قزاق بیشتر در شهر ساری ساکن بود و قوم غربت نیز در شهرهای ساری، تهران و خرمشهر مستقر شدهاند. همچنین دورگهها در کرج، بندر عباس و ورامین و کودکان پاکستانی نیز در تهران و کرج مشاهده میشوند.
80 درصد پسران و 60 درصد دختران در کوچه وخیابان کار میکنند: عطاران در مورد ارتباط نوع محل کار و جنسیت کودکان نیز اظهار کرد: 80 درصد پسران و 60 درصد دختران در عرصههای عمومی و نیمهعمومی مشغول به کار هستند و باقی پسران در مغازه، مکانیکی، تعمیرگاه، بازار، انبار، زمین، کشاورزی، کوره پزخانه و بازیافت کار میکنند. باقی دختران نیز در خانه، کارگاه، مغازه و زمین کشاورزی و گلخانه مشغول به کار هستند. به گفته او، در کارگاه بازیافت زباله تعداد دختران مشغول به کار خیلی بیشتر از پسران است که به دلیل تفاوتهای روحی دختران و پسران، دچار مشکلات روحی بسیاری میشوند.
وضعیت شغل غالب کودکان کار در شهرها
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) گفت: شغل کارگری در کرج، بومهن، یزد، شیراز، اصفهان، کرمان و زاهدان شغل غالب کودکان کار است. همچنین فالفروشی در تهران، قرچک، بندرعباس و شیراز و دستفروشی در کرمانشاه، مشهد، شهریار و تهران شغل غالب این افراد را تشکیل میدهند.
این فعال اجتماعی ادامه داد: کارهای فنی در بومهن، باربری در زاهدان، گلفروشی در کرج، شیراز، مشهد، ورامین،زبالهگردی در یزد،تکدیگری در ساری، وزن کشی در شیراز، کرمان و ورامین غلبه دارد.
ارتباطی بین شغل پدر و مادر و کار کودک وجود ندارد: عطاران با بیان اینکه ارتباط مستقیمی بین شغل رسمی پدر ومادر با کار کودک وجود ندارد، افزود: مثلاً اگر پدر و مادری به شغل خوبی مثل کار در کارگاه یا خیاطی مشغول هستند، ممکن است بچه دستفروش یا تکدیگر باشد.
پژوهشگر جمعیت امام علی (ع) همچنین تأکید کرد: کودکانی که از جانب پدر حمایت نمیشوند، مثل زندانی معتاد یا رها کرده، بیشتر به سه شغل کارگری، دستفروشی و فالفروشی مشغول هستند.
آسیبهای اجتماعی با طرحهای ضربتی حل نمیشود
به گزارش مهرخانه، محیا واحدی؛ مدیر خانه علم دروازهغار نیز که در این مراسم حضور داشت اظهار کرد: تلاش جمعیت امام علی(ع) این است که ابتدا شناختی جامع از واقعیات در جریان جامعه کسب کند که با شروع طرحها و آیینها گامهای اولیه را در این راستا برداشت.
او ادامه داد: از طریق اجرای این آیینها میخواستیم وارد محلاتی شویم که تا پیش از این از افراد ساکن آنها هیچ شناختی نداشتیم که کمکم توانستیم با جلب اعتماد مردم با جنبههای مختلف زندگی این افراد و معضلاتی که با آن درگیر هستند، آشنا شویم و از همین طریق بود که توانستیم کودکان کار و محروم از تحصیل و کودکان درگیر اعتیاد را مد نظر قرار دادیم.
واحدی با بیان اینکه جمعیت امام علی (ع) در حال حاضر بیش از 30 دفتر در آسیبدیدهترین محلات کشور دایر کرده است، افزود: در این مراکز سعی کردیم با ایجاد ارتباط مستقیم با ساکنین این محلات، معضلات گریبانگیر آنها را شناسایی کرده و اقداماتی در جهت کاهش این آسیبها از جمله دسترسی به آموزش، خدمات سلامت و مددکاری انجام دهیم.
سه هزار کودک کار وارد چرخه آموزش شدند. او با اشاره به ورود 3 هزار کودک کار به چرخه آموزش با تلاشهای این انجمن مردمنهاد اظهار کرد: سعی کردیم با فراهمکردن امکاناتی برای این بچهها از جمله ورزش، مهارتآموزی، هنر و... یک گزینه دیگر در کنار انتخابهای آنها مانند کار و اعتیاد اضافه کنیم؛ چراکه این بچهها چارهای به جز گیرافتادن در این معضلات نداشتند.
مدیر خانه علم دروازه غار افزود: در طی فعالیتهایی که داشتیم مشاهده کردیم که این بچهها نه تنها استعداد لازم برای پیشرفت را دارند، بلکه بسیار هم طالب آن هستند که به سمت مسیر درست حرکت کنند و زندگی خوبی داشته باشند.
واحدی تأکید کرد: وقتی از حاشیهنشینی صحبت میکنیم به معنای این نیست که محلات فقیرنشین در حاشیهشهرها تشکیل شدهاند، بلکه منظور این است که این افراد در حاشیه اجتماع قرار دارند؛ چراکه در واقع بیشتر این محلات در مرکز شهر واقع شدهاند. به عنوان مثال منطقه دره فرحزاد یا دروازه غار دقیقاً در داخل شهر تهران واقع شدهاند و مشاهده میکنیم که در محلات خوب به ناگهان دچار یک افت طبقاتی یا تضاد اجتماعی میشویم.
او افزود: بسیاری از این افراد به دلیل مشکلات مالی از شهر خود مهاجرت کرده و زمانی که نتوانستهاند شغلی برای خود پیدا کنند، مجبور به زندگی در این محلات شدهاند که هزینههای زندگی در آن پایین است و از طرفی مجبور شدهاند که به شغلهای کاذب روی بیاورند. از سویی دیگر وجود فرهنگ فقر در آن منطقه باعث شده است که سبک زندگی این خانوادهها به مرور تغییر کند.
مدیر خانه علم دروازه غار ادامه داد: تغییر سبک زندگی این خانوادهها بهگونهای است که شاید یک روزی این خانواده به بچه اهمیت میداده و او را به مدرسه میفرستاده است، اما به واسطه حضور درآن محله و درونیکردن فرهنگ آن، میبینیم که خانواده فرند خود را برای کار فرستاده است.
واحدی گفت: زمانی که وارد این محلات میشویم، تنها چیزی که به ذهن میآید این است که این محله یک تکه جدا افتاده از جامعه است که کسی کاری به کار آن دارد. بهعنوان مثال ما نیروی انتظامی را در محله دروازه غار نمیبینیم و حتی وقتی فعالیتهایمان را شروع کردیم، دیدیم که کارمند خانه بهداشت حاضر نبود در این منطقه کار کند و تعداد زیادی از بچهها فاقد کارت واکسن بودند. همین ترس اجتماعی که نسبت به این محلات وجود دارد، باعث شده است که فرهنگ فقر ریشه کند و کسی برای بهبود اوضاع، اقدامی انجام ندهد.
او تأکید کرد: وقتی به اعضای یک محله برچسب دزد، قاچاقچی، بزهکار و بدکاره میزنیم، بچهها را از قلم میاندازیم؛ بیآنکه بیندیشیم به فرض که خانواده آسیبدیده است، کودکی که در این خانواده متولد شده است، چه میشود؟
دلیل زیادشدن محلات فقیرنشین در کشور ناشی از خود جامعه است
مدیر خانه علم دروازه غار با بیان اینکه دلیل زیادشدن محلات فقیرنشین در کشور ناشی از خود جامعه است، افزود: تا دو سال پیش ساختار رسمی عملاً انکار میکرد که ما در کشور کودک کار داریم؛ درحالیکه این موضوع اصلاً نیازی به تحقیقات خاص یا شناسایی زیرپوستی نداشت. اگر فقط نگاهی به سر هر چهارراهی بیندازیم، میبینیم که کودکی مشغول به کار است.
واحدی با بیان اینکه آمار مشخصی از تعداد کودکان کار وجود ندارد، افزود: در گذشته تنها آماری کلی و یکسری واژههای مبهم برای کودکان کار استفاده میشد. مثلاً فقط میگفتند این بچهها غربتی یا افغانی هستند؛ بیآنکه مطالعهای نسبت به فرهنگ غربتی انجام شده باشد.
او قضاوتی که این کودکان کار از جامعه دارند را بسیار مهم دنست و افزود: کودکی که بر سر چهارراهها بزرگ میشود، از یک سو خودش را میبیند و از یک طرف ماشینهای مدل بالا و بچههایی را که در دست خانوادههایشان راه میروند و هرچه بخواهند برایشان فراهم است. بچهای که این دوگانگیها را میبیند، به شدت مستعد افتادن در دام بزه است.
مدیر خانه علم دروازه غار اضافه کرد: یک راهحل ظاهری برای حل مشکلات کودکان کار این است که بر روی پدر و مادرهای آنها کار کنیم، اما وقتی وارد محله فقیرنشین میشویم میبینیم که مشکل اصلی نه تنها خانواده، بلکه ساختارهای جامعه است.
واحدی ادامه داد: برچسبزنی جامعه به این محلات بهگونهای است که زمانی که وارد شهرهای مختلف میشدیم و آدرس محلات فقیرنشین را میپرسیدیم، مردم مدام هشدار میدادند که وارد این محلات نشوید یا اینکه اگر به فلان محله رفتید، حتماً کشته میشوید، اما وقتی پای درددل این مردم مینشستیم، تازه متوجه میشدیم که اوضاع از چه قرار است.
او تأکید کرد: اگر بخواهیم با باتوم معضلی را حل کنیم نه تنها به نتیجه نمیرسیم، بلکه دچار آسیبهای بزرگتری هم خواهیم شد. دولت هر از گاهی یک طرح ضربتی برای آسیبهای اجتماعی اجرا میکند که نتیجه عکس دارد. مثلاً سال گذشته دولت کارتنخوابهای محله دروازه غار را جمعآوری کرد، اما این طرح یکسال هم دوام نیاورد و خیلی از این کارتنخوابها به سمت محله اوراقچیها و شوش-لب خط پیشروی کردند.
مدیر خانه علم دروازه غار ادامه داد: همچنین میتوان به تخریب محله غربتها در خاک سفید اشاره کرد که این طرح تنها باعث پخششدن این افراد در سراسر شهر تهران شد؛ چراکه عدم شناخت نیروی انسانی یک منطقه و اجرای طرحهای ضربتی، صرفاً پاککردن صورت مسئله است. واحدی با بیان این که در شهرها فقط یک منطقه فقیرنشین نداریم، اظهار کرد: به عنوان مثال زاهدان را شهری تعریف کردهاند که کل آن حاشیه است.
او با بیان اینکه تکتک این مناطق در سراسر کشور دارای ویژگیهای مشترک هستند، افزود: یکسری معضلات مانند اعتیاد، تبهکاری، دزدی، سرقت و مهاجرین و تضاد طبقاتی در همه این مناطق ثابت است که اگر بخواهیم فقط نگاه کالبدی و شهرسازی به موضوع داشته باشیم، به نتیجه نخواهیم رسید. بحث کودکی و فردیتی که هیچ حق انتخابی در زندگی خود ندارد و معصومیت تمام است، موضوعی است که نباید نادیده گرفته شود.
تغییر فرهنگ حاشیهنشینی با توجه به کودکان
مدیر خانه علم دروازه غار گفت: با ورودی که به محلات داشتیم و زیرساختهایی که ایجاد کردیم، دیدیم که تعداد بیشتر اعضای محلات را کودکان تشکیل میدهند. هر خانواده حداقل چهار تا پنج بچه دارد. در این شرایط وقتی خانواده میبیند که به واسطه کودک دیدهشده و قضاوت نمیشود و برایش برنامهریزی میشود، تحتتأثیر قرار گرفته و فرهنگ حاشیه به مرور تغییر میکند.
واحدی افزود: دلیل اینکه کودکان کار را موضوع مطالعه قرار دادیم این است که آینده این محلات را وضعیت فعلی کودکان آن شکل میدهد. بسیاری از کودکان در گذشته فقط دستفروشی میکردند اما الان در کانون اصلاح و تربیت به سر میبرند.
وی با بیان اینکه کار اجباری این افراد را از آموزش و مهارتآموزی و فضای متناسب با دوران کودکی جدا میکند، افزود: تبعات چنین اتفاقی فقط گریبان این افراد را نمیگیرد و پیامدهای آن شامل کلیت جامعه میشود. این کودک با چنین شرایطی در آینده راهی جز افتادن در دام اعتیاد و خلافکاری ندارد.
کاهش سن تنفروشی دختران به زیر 15 سال
او همچنین تأکید کرد: متأسفانه جامعه به شدت کودکان کار دختر را به سمت تنفروشی و سوءاستفادههای جنسی سوق میدهد و اکنون مشاهده میکنیم که سن تنفروشی دختران به زیر 15 سال رسیده است.
موضوع حاشیهنشینی با کلانشهر گره خورده است
به گزارش مهرخانه، مینو سعیدی؛ جامعهشناس دکترای شهرسازی و استاد دانشگاه معماری فرانسه، در ادامه این نشست اظهار کرد: باید گونهشناسی ظریفتری از کودکان کار ارایه کرد و مطالعات بیشتری بر فرهنگ محلات فقیرنشین انجام داد.
او با بیان اینکه باید مطالعات بیشتری بر روی روابط مادران و کودکان کار انجام شود، افزود: از آنجاکه رابطه زنان و کودکان بسیار قوی است، این مسئله باید مد نظر پژوهشگران قرار گیرد؛ چراکه از این طریق میتوان دید بهتری نسبت به این سکونتگاهها پیدا کرد.
این استاد دانشگاه معماری فرانسه با تأکید بر اهمیت نحوه سکونت کودکان کار اظهار کرد: باید بررسی کرد که این افراد در چه خانههایی با چه امکاناتی زندگی میکنند؛ از جمله اینکه چند اتاق خواب دارند و اینکه این سکونتگاهها تا چه حد نزدیک سرچشمههای اقتصادی هستند. به عنوان مثال محلات فقیرنشین شهرهای بزرگ جهانی آسیا و آمریکای لاتین در محل دپوی زبالهها که یکی از بزرگترین منابع درآمد هستند، شکل میگیرند.
سعیدی با بیان اینکه دو نگرش اساسی نسبت به موضوع شکلگیری محلات فقیرنشین وجود دارد، افزود: یک نگرش به موضوع فلاکتانگاری مربوط میشود که به ارزشگذاریها و برچسبزنیها باز میگردد و یک نگرش نیز به جهانیشدن مربوط است که از این دید، شکلگیری محلات فقیرنشین امری کاملاً عادی است.
این استاد معماری دانشگاه فرانسه اظهار کرد: موضوع حاشیهنشینی با موضوع کلانشهر گره خورده است و در کلانشهرهایی مانند تهران که فضای آن به شدت رقابتی است، افرادی که از این کورس عقب میمانند، درگیر آسیبهای شهری خواهند شد.
او افزود: موضوع دیگری که هنگام پرداختن به محلات فقیرنشین و کودکان کار باید مدنظر قرار گیرد، مسئله برخورد با این افراد است؛ چراکه برخورد ناصحیح منجر به مشکلات بیشتری خواهد شد. به عبارتی به جای برخورد با این افراد، باید آنها را سامان داد؛ چراکه در مورد مسائلی مانند دستفروشی باید بپذیریم که این موارد جزیی از زندگی شهرنشینی محسوب میشوند.
سعیدی گفت: در گذشته آسیبهای اجتماعی توسط افراد محله حل میشد؛ به عنوان مثال در همین منطقه سیروس که اکنون یکی از محلات فقیرنشین محسوب میشود، اگر در گذشته فردی مشکلی پیدا میکرد، ساکنین محله برای رفع مشکل او اقدام میکردند، اما الان میزان آسیبهای اجتماعی بهقدری بالاست که دیگر از دست مردم کاری ساخته نیست.
در بحث کودکان کار دیدگاههای کلان مورد توجه قرار گیرد
در بحث کودکان کار دیدگاههای کلان مورد توجه قرار گیرد. به گزارش مهرخانه، در ادامه این نشست سید کمال اطهاری؛ فارغالتحصیل اقتصاد و عضو هیئت علمی مرکز مطالعات شهرسازی، اظهار کرد: در حال حاضر موضوع سکونتگاههای فقیرنشین به یک تله فضایی در کشور تبدیل شده است؛ به این معنا که در این مناطق روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بازتولید میشود.
به عنوان مثال در حال حاضر منطقه سیستان و بلوچستان به تله فضایی فقر، افغانستان به تله فضایی جنگ و عراق به تله داعش تبدیل شده است که همه این موارد، با جبر جغرافیایی تفاوت دارد؛ چراکه جبر جغرافیایی، ساخته دست انسان نیست. سکونتگاههای غیررسمی به دلیل ناکارآمدی برنامهریزیهای شهری و توسعه به وجود آمدهاند.
موضوع دیگری که باید مورد مطالعه قرار گیرد، عمر مهاجرت این افراد است؛ چراکه موضوع افرادی که سالها پیش به شهرها مهاجرت کردهاند با افرادی که مهاجرتشان عمر کمتری دارد، متفاوت است.
نظام اقتصادی، سیستم تأمین اجتماعی به معنای عام کلمه و نه به معنای بیمه و نظام اجتماعی، مسایلی است که باید مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه در حال حاضر رژیم اقتصاد کلان با رژیم تأمین اجتماعی فرد خوانایی ندارد.
باید بگذاریم دستفروشان کار خودشان را بکنند
اطهاری با بیان اینکه نمیتوانیم به یکباره دست فروشان را از سطح شهر جمعآوری کنیم، افزود: باید بگذاریم دستفروشان کار خودشان را بکنند؛ شاید اینگونه محترمتر از ما زندگی کنند و بتوانند دست چند نفر را بگیرند. بنابراین به جای جمعکردن این افراد، باید مکانهای مناسبی برای فعالیتشان تعبیه کنیم.
در حال حاضر تمام فضاهای خالی شهر ما تبدیل به پاساژ شده و هیچ فضایی برای کار این افراد در نظر گرفته نشده است؛ درحالیکه میبینیم بسیاری از پاساژهای شهر تهران خالی مانده و بازارهای هفتگی بیشترین مشتری را دارند.
او با بیان اینکه در مطالعات شهرسازی نمیشود آرمانگرایانه برنامهریزی کرد، افزود: باید تابآوریها و قانونگذاری را نیز هنگام این مطالعات در نظر گرفت؛ چراکه بسیاری از مواقع، ظرفیتهای موجود اجازه نمیدهد که نگاه آرمانگرایانه داشته باشیم.
شهرهای ایران تشدید کننده فقر است
دکتر مجید روستا، عضو هیئت مدیره شرکت مادرتخصصی عمران در ادامه این نشست اظهار کرد: در تعریف کودک کار نمیتوان همه کودکان را در یک دستهبندی قرار داد. به عنوان مثال در حال حاضر کودکان روستایی و جامعه عشایری ما از سنین کم به دلیل فرهنگی که در این مناطق وجود دارد، کار میکنند، اما به آنها به چشم کودکان کار نگاه نمیکنیم.
از جمله مواردی که در سکونتگاههای فقیرنشین باید مد نظر قرار گیرد، این نکته است که چرا تمام بردارهای منفی جامعه به سمت کلانشهرها کشیده شدهاند؟ چرا روزبهروز مردم ساکن شهرها، فقیر شدهاند و شهرهای ایران تشدیدکننده فقر است؟
همچنین باید بررسی شود که چرا هر شهر، نوع خاصی از کار کودکان را در برمیگیرد؟ و اینکه چه راهکارهایی میشود برای کاهش این مسایل به صورت بومی ارایه داد؟
روستا با بیان اینکه ظهور کودکان کار به قوانین نادرست باز میگردد اضافه کرد: به عنوان مثال سالانه 650 هزار نفر به زندان میروند؛ درحالیکه 60 درصد این افراد دارای فرزند هستند که در پی زندانیشدن پدر، بیسرپرست شده و مجبور به کار هستند.
بیشتر بخوانید:
تعریف کودک کار و خیابانی + دلیل بوجود آمدن این کودکان
چه بلایی بر سر کودکان کار و خیابانی می آید ؟
کودکان کار از چه سنی شروع به کار می کنند و چقدر درآمد دارند ؟
دیدگاه ها