دلگرم
امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
ظهار چیست؟

حکم ظهار چیست؟

ظهار چیست؟
3
زمان مطالعه: 8 دقیقه
ظِهار در فقه اسلامی نوعی جدایی در رابطهٔ زناشویی است که مقررات آن در چهار آیهٔ نخست سوره مجادله آمده‌است.

حکم ظهار از دیدگاه اسلام چیست؟

ظِهار" از ماده‌ی "ظَهر" بوده که در لغت به معنی "پشت" است.

اما "ظِهار" در اصطلاح فقه نوعی از طلاق است که مرد در این نوع طلاق به همسرش می‌گوید: «ظَهرکِ عَلیّ کَظَهر أمّی عَلیّ» یعنی، پشت تو نسبت به من، همانند پشت مادرم به من هست؛ همان‌طور که آمیزش با او حرام است، انجام این عمل با تو نیز بر من حرام است و با گفتن این عبارت زن تا ابد بر همسرش حرام می‌شود. ظهار باید با این صیغه ‌ی مذکور باشد و به غیر این صیغه، ظهار صورت نمی‌گیرد؛ مثلا با تشبیه همسر به پدر، خواهرِ یا فرد بیگانه، ظهار فعلیت پیدا نمی‌کند؛ بلکه باید به همان صیغه و تشبیه به مادر باشد.

«ظهار» که در دو آیه از قرآن مجید (آیه 3 سوره«مجادله» و آیه4 سوره«احزاب») به آن اشاره شده، از کارهاى زشت عصر جاهلیت بود، که مرد هنگامى که از همسرش ناراحت مى شد، براى این که او را در مضیقه و فشار قرار دهد مى گفت: «اَنْتِ عَلَىَّ کَظَهْرِ اُمِّى»؛ (تو نسبت به من همچون مادرم هستى) و به دنبال آن معتقد بودند: آن زن براى همیشه بر همسرش حراممى شود و حتى نمى تواند همسر دیگرى انتخاب کند! و همچنان بلاتکلیف مى ماند. اسلاماین موضوع را محکوم مى کند و دستورکفارهرا درباره آن صادر نموده است.

بنابراین هرگاه کسى نسبت به همسرش «ظهار» کند، همسرش مى تواند با مراجعه به حاکم شرع او را موظف سازد که یا رسماً از طریق طلاقاز او جدا شود و یا به زندگى زناشوئى بازگردد، اما پیش از بازگشت باید کفارهاى را که در آیات فوق بیان شده بدهد، یعنى در صورت توانائى یک برده را آزاد کند و اگر نتوانست دو ماه پى در پى روزه بگیرد، و اگر آن هم مقدور نبود، شصت مسکین را اطعام کند، یعنى این کفاره جنبه تخییرى ندارد بلکه جنبه ترتیبى دارد.

«ظهار» از گناهان کبیره است و لحن آیات فوق، شاهد گویاى این مطلب مى باشد و این که بعضى آن را از صغائر شمرده و مورد عفو مى دانند نظر درستى نیست.

هرگاه کسى قادر به اداى کفارهدر هیچ مرحله نباشد، آیا مى تواند تنها به «توبه و استغفار» قناعت کند و به زندگى زناشوئى بازگردد؟ در میان فقهاء اختلاف نظر است، جمعى به اتکاء حدیثى که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده معتقدند: در کفارات دیگر، «توبه و استغفار» به هنگام عدم قدرت کافى است، ولى در «کفاره ظهار» کفایت نمى کند و باید از طریق طلاقمیان آن دو جدائى افکند.
در حالى که جمعى دیگر معتقدند:در اینجا نیز «استغفار و توبه»، جانشین کفارهمى شود، و دلیل آنها روایت دیگرى است که از امام صادق(علیه السلام) در این زمینه نقل شده است.
بعضى نیز معتقدند: در صورت امکان هیجده روز روزهبگیرد کافى است.
جمع میان روایات نیز بعید نیست، به این ترتیب که در صورت عدم توانائى به هر شکل و صورت، مى تواند استغفارکرده به زندگى زناشوئى بازگردد، (زیرا این گونه جمع، با توجه به معتبر بودن سند هر دو حدیث، حدیثى که اجازه رجوع مى دهد و حدیثى که امر به جدائى مى کند، جمعى است شناخته شده و در فقهنظائر فراوانى دارد) هر چند مستحباست در چنین صورتى از همسرش جدا گردد.

بسیارى از فقهاء معتقدند: اگر چند بار «ظهار» کند (یعنى جمله مزبور را با قصد جدى تکرار نماید) باید چند کفارهبدهد هر چند در مجلس واحدى صورت گیرد، مگر این که منظور او از تکرار، تاکید باشد نه ظهار جدید.

هرگاه قبل از دادن کفاره، با همسرش آمیزش جنسى کند، باید دو کفاره بدهد، کفاره اى براى ظهار، کفارهاى براى آمیزش جنسى قبل از دادن کفاره ظهار، و این حکم در میان فقهاء مورد اتفاق است، البته آیات فوق از این مساله ساکت است ولى در روایات اهل بیت(علیهم السلام) به آن اشاره شده است.

برخورد قاطع اسلام با مساله ظهار

بیانگر این واقعیت است که اسلام هرگز اجازه نمى دهد، حقوق زن به وسیله مردان خودکامه، با استفاده از رسوم و عادات ظالمانه مورد تجاوز قرار گیرد، بلکه هر سنت غلط و خرافى را در این زمینه هر قدر در میان مردم محکم باشد، در هم مى شکند.

آزادى یک برده که نخستین کفارهظهار است، علاوه بر این که تناسب جالبى با مساله مبارزه با بردگى زن در چنگال مردان خودکامه دارد، نشان مى دهد: اسلاممى خواهد از تمام طرق ممکن، به بردگى بردگان پایان دهد، لذا نه تنها در کفاره«ظهار» که در کفاره «قتل خطا»، همچنین در کفاره«روزه ماه رمضان» (کسى که عمداً روزهخورده باشد) و همچنین کفاره«مخالفت با سوگند» یا «شکستن نذر» این امر وارد شده است که این خود وسیله موثرى است براى تحقق بخشیدن به برنامه آزادى نهائى بردگان.

«وَ الَّذِینَ یُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسّا ذالِکُم تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ * فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسّا فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّینَ مِسْکِیناً ذالِکَ لِتُؤْمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تِلْکَ حُدُودُ اللهِ وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ »؛ (و کسانى که نسبت به زنان خود «ظهار» مى کنند، سپس از گفته خود باز مى گردند، باید پیش از آمیزش جنسى با یکدیگر، برده اى را آزاد کنند؛ این چیزى است که به آن اندرز داده مى شوید؛ و خداوند به آنچه انجام مى دهید آگاه است * و کسى که توانایى (آزاد کردن برده اى) نداشته باشد، دو ماه پیاپى قبل از آمیزش با یکدیگر، روزه بگیرد؛ و کسى که این را هم نتواند، شصت مسکین را اطعام کند؛ این براى آن است که به خدا و پیامبرش ایمان بیاورید؛ اینها مرزهاى الهى است؛ و براى کافران، عذاب دردناکى است!).
.

«ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ وَ ما جَعَلَ أَزْواجَکُمُ اللّائِی تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهاتِکُمْ وَ ما جَعَلَ أَدْعِیاءَکُمْ أَبْناءَکُمْ ذالِکُم قَوْلُکُمْ بِأَفْواهِکُمْ وَ اللهُ یَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ یَهْدِی السَّبِیلَ»؛ (خداوند براى هیچ کس دو دل در درونش نیافریده؛ و هرگز همسرانتان را که مورد «ظهار» قرار مى دهید مادران شما قرار نداده؛ و (نیز) پسر خوانده هاى شما را پسر (واقعى) شماقرارنداده است؛ این سخن شماست که با دهان خود مى گویید (سخنى که واقعیت ندارد)؛ امّا خداوند حق را مى گوید و او به راه راست هدایت مى کند).

«ظهر» در عبارت فوق چنان كه بعضى از مفسران گفته‏ اند، به معنى« پشت» نيست، بلكه كنايه از رابطه ‏اى است كه از ناحيه زوجيت حاصل مى ‏شود، بنابراين معنى جمله چنين مى ‏شود: «همسرى با تو همچون همسرى مادرم مى ‏باشد»



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.0 از 5 (3 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits