دلگرم
امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
از امام زمان (ع) در مسجد مقدس جمكران شفا گرفتم
6
زمان مطالعه: 3 دقیقه
از امام زمان (ع) در مسجد مقدس جمكران شفا گرفتم - شفا از امام زمان در مسجد جمکران - شفا امام زمان - امام زمان - جمکران - کتاب مسجد مقدس جمکران - مسجد مقدس جمكران - بقيه الله ارواحنا فداه

از امام زمان (ع) در مسجد مقدس جمكران شفا گرفتم

شفا از امام زمان در مسجد جمکران

آقاى حسين آقاى شوفر مى گفت در زمان طفوليت مادرم فوت شده بود و پدرم زن ديگرى گرفته بود، من ناراحت بودم و از اراك وطن اصلى ام فرار كردم و مشغول رانندگى شدم و كم كم شغل ميكانيكى را ياد گرفتم و در كارخانه اى كه مال يهودى ها بود مشغول ميكانيكى شدم ، در اين بين مبتلا به كمر درد شديدى گرديدم كه فوق العاده مرا ناراحت كرده بود. براى معالجه به اطباء زيادى مراجعه كردم و عكسهاى بسيارى از كمر من برداشتند حتى به خارج از كشور رفتم و مرا عمل جراحى كردند. ولى همچنان كمردرد مرا اذيت مى كرد و نتيجه اى از آن همه معالجات حاصلم نشد، يعنى اطباء به من گفتند كه عصب موضع درد ضعيف شده و علاجى ندارد.

لذا من به مسجد مقدس جمكران رفتم و به حضرت بقيه الله ارواحنا فداه متوسل شدم و چند روز در قهوه خانه جمكران ماندم ولى نتيجه اى نگرفته و به قم برگشتم . شبى در خواب ديدم كه به من مى گويند از ماندن در قهوه خانه كه انسان نتيجه اى حاصلش نمى شود، بلكه بايد در خود مسجد بيتوته كنى تا به مقصد برسى . من مجددا به مسجد جمكران برگشتم و قصد داشتم در ايام البيض ماه رجب عمل ام داود را بجا بياورم . شبى در مسجد تنها بودم ، هيچكس در آنجا نبود، اعمال مسجد را انجام داده بودم ، ناگهان ديدم سيد جليل القدرى كه تمام لباسهايش سبز بود و نور غير زننده اى آن سبزى را احاطه كرده بود در كنار من در ميان مسجد نشسته ، من هم در آن موقع در نهايت ناراحتى بودم ، كمرم در آن لحظه به شدت درد مى كرد.

آن آقا رو به من كرد و فرمود: چه دردى دارى ؟

گفتم : مدتى است كه كمرم سخت درد مى كند.

شفا از امام زمان در مسجد جمکران

آن آقا نزديك من آمدند و دست روى مهره هاى پشت من كشيدند و يك يك مهره ها را زير دست گذاردند تا آنكه دستشان به مهره اى كه درد مى كرد رسيد، موضع درد را با كف دست مالش دادند و آيه شريفه اواخر سوره حشر را مى خواندند كه مى فرمايد:

(لو انزلنا هذا القران على جبل لرايته خاشعا متصدعا من خشيه الله و تلك الامثال نضربها للناس لعلهم يتفكرون هو الله الذى لا اله هو عالم الغيب و الشهاده هو الرحمن الرحيم هو الله الذى لا اله الا هو الملك القدوس ‍ السلام المومن المهيمن العزيز الجبار المتكبر سبحان الله عما يشركون هو الله الخالق البارى المصور له الاسماء الحسنى يسبح له ما فى السموات و الارض و هو العزيز الحكيم .

و بعد فرمود: خوب شدى ، من حركتى به خودم دادم ، ديدم كمرم درد نمى كند، سپس بدن خود را به طرف راست و چپ حركت دادم ، احساس ‍ دردى نكردم ، از جا برخاستم ، ديدم راحت مى توانم برخيزم و حال آنكه قبلا نمى توانستم حركت كنم . چند قدمى راه رفتم و در ايوان مسجد مقدس ‍ جمكران مقدارى دويدم ، ديدم اثرى از درد در بدنم وجود ندارد.

سنگ سنگينى بيرون مسجد افتاده بود، روى دست بلند كردم ، ديدم ناراحتم نمى كند، و بالاخره هر چه توانستم خود را امتحان نمودم ديدم به هيچ وجه اثرى از كسالتم وجود ندارد، برگشتم به مسجد كه از حضرت بقيه الله ارواحنا فداه تشكر كنم . آن حضرت در مسجد نبودند و بلكه در هيچ كجاى مسجد جمكران و بيابانهاى اطراف كسى غير از من وجود نداشت.

منبع: کتاب مسجد مقدس جمکران



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.2 از 5 (6 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits