دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
انتظار فرج در قرآن
1
زمان مطالعه: 9 دقیقه
انتظار فرج در قرآن

مسأله مهمّى كه هميشه در طول تاريخ پر افتخار اسلام مايه اميد مسلمانان و به ويژه «شيعيان» منتظر بوده است، وعده هاى تخلّف ناپذير الهى در مورد آينده اسلام و پيروزى نهايى مؤمنان و مستضعفان و محرومان مى باشد.

انتظار فرج در قرآن

انتظار فرج در قرآن

آيين مبين اسلام از همان آغاز پيدايش خود و حتّى از همان نخستين سال هاى ظهور پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم) پيوسته مسلمانان را به آينده اى درخشان اميدوار ساخته است.

مسلمانان و به خصوص شيعيان نيز از همان روزگار بعثت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) تا به امروز بر اثر همان وعده هايى كه پيامبر بزرگوار اسلام به وسيله آيات روحبخش و دلنواز قرآن كريم بدانها داده است، با اعتقادى عميق و راسخ تمامى آن وعده ها را جدّى گرفته، و على رغم همه مشكلات و مصايبى كه در دوران هاى مختلف تاريخ اسلام ديده اند، هرگز اميد خويش را از دست نداده و همواره اين اعتقاد اصيل اسلامى را نصب العين خود قرار داده اند.

مسلمانان بر اساس وعده هاى صريحى كه قرآن كريم بدانها داده است، عقيده دارند كه طبق قانون خلقت و سنّت آفرينش، تاريخ بر مبناى سنّتهاى الهى و وعده هاى خدايى به پيش مى رود، و اگر چند روزى دنيا به نفع ستمگران و تجاوزگران و بى اعتقادان تمام شود، ولى سرانجام، حكومت مطلق جهان به دست صالحان و حقّ پرستان خواهد افتاد و ستمكاران و طاغوتيان و زورمداران نابود خواهند شد و بالاخره عدالت و امنيّت واقعى بر اساس قانون خدا در سرتاسر جهان برقرار خواهد گرديد.

مسلمانان و تمام شيعيان بر اساس اين عقيده سازنده، ايمان راسخ دارند كه «حق» امرى اصيل، و باطلى امر عارضى است، و هر عارضه اى دير يا زود، سهل يا دشوار، از بين مى رود و خواه ناخواه، در آينده اى دور يا نزديك، حقّ در همه جا حاكم و پيروز مى شود، و باطل و باطل گرايان محو و نابود مى گردند; زيرا تحقّق حقّ و عدل، سنّت خدا، و خواست خدا و وعدّه قطعى خداوند است و خداوند در وعده اى كه به بندگان صالح خود داده است، تخلّف نخواهد نمود.

به هر حال، از نظر اسلام، قرآن و مسلمانان، مسأله «انتظار» و اميد به آينده، و حاكميّت مطلق حقّ در تمام جهان در آخر زمان، يكى از مسايل حياتى اسلام است، و قرآن كريم با قاطعيّت هرچه تمامتر اين مسأله را به عنوان يك وعده تخلّف ناپذير الهى مطرح نموده، و در كمال صراحت، پيروزى نهايى ايمان اسلامى و آينده درخشان آيين پاك محمّدى(صلى الله عليه وآله وسلم) را به مسلمانان نويد داده، و جاى هيچ گونه شكّ و ترديد و ابهام براى احدى باقى نگذارده است.

در اين زمينه، آيات بسيارى در قرآن كريم وارد شده كه براى نمونه برخى از آنها را در اينجا مى آوريم.

1 ـ در سوره «توبه» آيه 33 در مورد جهانى شدن آيين اسلام و غلبه اين دين مبين بر همه اديان جهان، چنين آمده است:

(هُوَ الَّذِي اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدى وَدِينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ).

«او كسى است كه پيامبر خود را با هدايت و دين حقّ فرستاد، تا دين حقّ را بر تمام اديان غالب و پيروز گرداند، اگرچه مشركان كراهت داشته باشند».

2 ـ در همان سوره آيه 32، در مورد اراده خداوند بر تكامل نور اسلام، چنين آمده است:

(يُريدوُنَ أَنْ يُطْفِؤوُا نُورَ اللّهِ بأفْواهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاّ أنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكافِروُنَ).

«دشمنان مى خواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش كنند، ولى خدا مى خواهد نور خود را كامل گرداند، اگرچه كافران كراهت داشته باشند».

3 ـ در سوره «نور» آيه 55 در مورد وعده خداوند به صالحان و شايستگان و موادّ مورد وعده چنين آمده است:

(وَعَدَ اللّهُ الَّذينَ آمَنوُا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخلِفنَّهُمْ في الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الّذِينَ مِنْ قَبْلِهمْ وَلَُيمَكّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَليُبَدِّلَنّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوِفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني لايُشْرِكُونَ بي شَيْئاً وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الفاسِقُونَ).

«خداوند به كسانى از شما كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده داده است كه آنها را خليفه و جانشين خود در روى زمين قرار خواهد داد. همان گونه كه پيشينيان ايشان را خلافت روى زمين مرحمت فرمود. و آيينى را كه بر ايشان پسنديده در سراسر گيتى خواهد گسترد، و ترس و هراسشان را به آرامش و امنيّت مبدّل خواهد نمود آنچنان كه همگان تنها مرا پرستش كنند و هيچ چيزى را شريك من قرار ندهند. و كسانى كه بعد از آن كافر شوند از پليدان و بدكاران خواهند بود».

4 ـ در سوره «غافر» آيه 51 در مورد اين كه خداوند قطعاً فرستادگان خود را يارى خواهد نمود، چنين آمده است:

(إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَالَّذينَ آمَنُوا في الحيوةِ الدُّنْيا وَيَوْمَ يَقُومُ الأَشْهاد).

«به طور قطع و يقين، ما پيامبرانمان و كسانى را كه ايمان آوردند در زندگى دنيا و روزى كه شاهدان (حضرات معصومين(عليهم السلام)) بپاخيزند، يارى مى نماييم».

5 ـ در سوره «انبياء» آيات 105 ـ 106 در رابطه با وعده اى كه خداوند به بندگان صالح و شايسته خود در مورد فرمان روايى آنان بر تمام جهان داده است، چنين آمده است:

(وَلَقَدْ كَتَبنا فِي الزّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أنَّ الاَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحونَ).

«ما پس از «تورات» در كتاب «زبور» چنين نوشتيم، كه در آينده، صالحان و پاكان وارثان زمين خواهند بود».

6 ـ در سوره «قصص» آيه 4، در مورد آينده مستضعفان و حكومت آنان بر سرتاسر كره خاكى، چنين آمده است:

(وَنُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارثِينَ).

«و ما اراده كرده ايم بر آنها كه در روى زمين به ضعف كشيده شده اند منّت نهاده، آنان را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم».

7 ـ در سوره «سجده» آيات 28 ـ 29، در مورد روز قيام منجى بشريّت، و سرنوشت كافران، چنين آمده است:

(وَيَقُولُونَ مَتى هذا الفَتْحُ إنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ * قُلْ يَوْمَ الفَتحِ لايَنْفَعُ الّذينَ كَفَروا اِيمانُهُمْ وَلاهُمْ يُنْظَرُون).

«و ناباوران مى گويند: پس كى اين پيروزى بزرگ فرا مى رسد اگر شما راست مى گوييد؟ بگو (اى پيامبر) روزى كه فتح و پيروزى فرا رسد، ديگر ايمان آوردن براى كسانى كه قبلاً ايمان نداشتند سودى ندارد، و به آنان مهلت و فرصتى داده نمى شود».

8 ـ در سوره «صافّات» آيات 171 ـ 173 در مورد اين كه خداوند به انبيا و فرستادگان خود، و عده نصرت و غلبه همه جانبه داده است، چنين آمده است:

(وَلَقدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرسَلِينَ * إنّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورونَ * وَإنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الغالِبوُنَ).

«ولى (وقتى قرآن آمد) به آن كافر شدند، و زودا كه بدانند، و قطعاً فرمان ما درباره بندگان فرستاده ما از پيش (چنين) رفته است، كه آنان (بر دشمنان خودشان) حتماً پيروز خواهند شد».

9 ـ در سوره «حجّ» آيه 41 ـ در مورد مؤمنانى كه زمامدارى و حكومتشان بر اساس پرستش حقّ، و نظام اجتماعى، و اقتصادى و سياسى دين حقّ است، و خداوند بدانها وعده داده است كه آنان را يارى خواهد نمود، چنين آمده است:

(الَّذِينَ اِنْ مَكَّنّاهُمْ في الأَرْضِ اَقامُوا الصَّلاةَ وَآتوُا الزَّكاةَ وَاَمَرُوا بِالمَعْروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنْكَرِ وَلِلّهِ عاقِبَةُ الاُمُورِ).

«آنها (مؤمنان به خداوند) كسانى هستند كه هرگاه در زمين به آنان قدرت داديم (و آنها را زمامدار مردم گردانيديم) نماز به پا مى دارند، و زكات مى دهند، و امر به معروف مى كنند، و نهى از منكر مى نمايند، و پايان همه كارها از آن خداوند است».

از مجموع آيات ياد شده به خوبى استفاده مى شود كه جهان روزى را در پيش دارد كه حكومت مطلق دنيا به دست پاكان و صالحان و افراد با ايمان خواهد افتاد، و طبق روايات و نويدهاى تمام انبياى الهى، آن عصر درخشان و روزگار طلايى كه مورد انتظار بشر و همه مسلمانان و شيعيان جهان است، همان روز قيام منجى عالم بشر، و دوران پر شكوه ظهور مبارك مهدى موعود(عليه السلام) خواهد بود.

در اين نويدها چهار ركن اساسى براى كارنامه قيام مصلح جهانى و «موعود قرآن كريم» بيان شده است كه ذيلاً از نظر خوانندگان گرامى مى گذرد:

1 ـ حكومت واحد جهانى بر اساس توحيد و خداپرستى به رهبرى موعود قرآن، تشكيل خواهد شد و اداره آن حكومت عادلانه به دست مردم صالح و با ايمان واگذار خواهد گرديد.

2 ـ برنامه هاى عالى اسلامى و نظام كامل حكومت «اللّه» در سرتاسر جهان بدون كم و كاست اجرا، و همه احكام الهى به خود جامه عمل خواهد پوشيد.

3 ـ بيم و هراس توده مردم از بين خواهد رفت، و آرامش و امنيّت كامل در سراسر گيتى برقرار خواهد گرديد.

4 ـ همگان، خداى يكتا را پرستش خواهند نمود، و هرگونه استعباد و بندگى و بت پرستى ريشه كن خواهد شد.



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (1 رای)  

    دیدگاه ها

    اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !

    
    hits