متن نوحه و روضه جدید فارسی برای اربعین حسینی
متن نوحه اربعین حسینی
از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم
تو بر نی بودی و دیدی چهها دیدم، چهها کردم
گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمیبردم
ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم
به یادم مانده آن روزی که میجستم ترا اما
تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزهها کردم
تو را ای آشنای دل اگر نشناختم آن روز
مرا اکنون تو نشناسی، وفا بین تا کجا کردم
تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم اما
برای حفظ اطفالت، تو را آخر رها کردم
به سان شمع، آبم کرد بانگ آب آب تو
اگر چه تشنه بودم چشمههای چشم وا کردم
میان خیمههای سوخته همچون دلم آن شب
نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم
شکسته جای مهرت را ز بیمهری به نی دیدم
شکستم فرق خویش و اقتدا بر مقتدا کردم
ولی هرگز ندادم عجز را ره در حریم دل
سخنرانی میان دشمنان چون مرتضی کردم
شاعر : حاج علی انسانی
جدیدترین متن های نوحه اربعین حسینی
اربعین حسینی
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
بر مشام جان رسد بوی بهشت
به به از این تربت مینو سرشت
ماه اینجا واله و سرگشته است
و آن شهاب ثاقب از خود رفته است
اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها به پاست
گویی از آن خیمه های نیم سوز
خود صدای العطش آید هنوز
هرکجا، نقشی ز داغ ماتم است
هر چه ریزد اشک در اینجا کم است
باشد از حسرت در اینجا یادها
هان به گوش دل شنو فریادها
تا قیامت کربلا ماتم سراست
حضرت مهدی (حسان) صاحب عزاست
شاعر : حبیب الله چایچیان حسان
نوحه برای چهلم امام حسین جدید
( کاروانی که سر قبر شما آورده ام) -جواد حیدری
کاروانی که سر قبر شما آورده ام
نیمه جان هایی است تا کرب و بلا آورده ام
من نیابت دارم از مادر زیارت آمدم
من وصیت های مادر را به جا آورده ام
کی رود از یاد، وقتی آمدم در قتلگاه
نیزه بیرون از تن تو بارها آورده ام
روی نی ما را تو می دیدی کجاها می برند؟
دخترانت را ز بازار جفا آورده ام
بارها شد، حرمله خندید بر اشک رباب
مادری پاره جگر در نینوا آورده ام
پشت خیمه روی خاکستر به دنبال علی
بر سر قبر پسر صاحب عزا آورده ام
دخترت لطمه به پهلو خورده، زیر خاک رفت
بس حکایت زان شب پرماجرا آورده ام
شد رقیه پیش مرگ حضرت زین العباد
تربتی از قبر او بهر شما آورده ام
ناله اش چون ناله مادر میان کوچه بود
خاطره از قدرت آن با وفا آورده ام
تا که دیگر تازیانه ور بیفتد، جان سپرد
گفت با خود همّت خیرالنساء آورده ام
تا که با چشم کنیزی بر سکینه ننگرند
گفت جان خویش را بهر فدا آورده ام
غیرتش آئینه میر و علمدار تو بود
من از او شرمندگی خویش را آورده ام
پاسبان حرمت شیر خدا در شام شد
داد پیغامی به من تا کربلا آورده ام
گفت: ای بابا شبیه ات بی کفن تدفین شدم
رسم عشق و عاشقی را من به جا آورده ام
بیشتر بخوانید::
16 متن مداحی نوحه ترکی اربعین (سری سوم)
متن سینه زنی واحد اربعین حسینی (ع) - قدم قدم با یه علم- -حسین سیب سرخی
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
میباره اشک چشمام نم نم
رو دوشم کوله باری از غم
میبینم هر کیو این روزا
داره آماده میشه کم کم
سختی راحت میشه تو این راه
منتظر مونده بودم چند ماه
راهی میشم با یک سربند
لبیک یا اباعبدالله
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
حال من احسن الاحوال
زیارت افضل الاعمال
کوری دشمنا این حرکت
با شکوه تر میشه هر سال
با ذکرت یا حسین می جوشم
عمریه عاشق شش گوشم
میگیرم توی رویا هر شب
ضریح تو رو در آغوشم
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
عشق فقط یه سرزمین
کرب و بلا برتره از عرش برین
حاجت من شده همین
زیارت الحسین یوم الاربعین
قدم قدم با یه علم
ایشاالله اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالله اربعین میام سمت حرم
شعر اربعین حسینی
اربعین غمت مرا انداخت
بی تو بودن مرا ز پا انداخت
بعد یک اربعین هوای غمت
راه ما را به کربلا انداخت
اُف بر این روزگار کین که مرا
اربعینی ز تو جدا انداخت
این چهل روز بی تو هر چه نداشت
خواهرت را که از صدا انداخت
یاد دارم که ظهر روز دهم
شعله بر جان خیمه ها انداخت
یا نوک نیزه ظالمانه تو را
از روی اسب بی هوا انداخت
از کجای سفر بگویم که
به دلم آتش بلا انداخت
نیزه دار تو از لج زینب
از روی عمد نیزه را انداخت
جان به لبهای ماتم آوردم
دیگر ای تشنه لب کم آوردم
شعله بر جان تشنگان افتاد
و به دل زخم بی امان افتاد
از همان روز که زمین خوردی
برسرم طاق آسمان افتاد
غنچه ی خشک تا که پرپر شد
به روی خاک باغبان افتاد
معجر من به دست شعله
ولی سر تو دست این و آن افتاد
دخترت روضه خوان قافله بود
از نفس آه روضه خوان افتاد
آه تحفه ی مادریت را بردند
تن عریان کشان کشان افتاد
چقدر وحشیانه انگشتر
نیمه شب دست ساربان افتاد
همینجا نیزه هاشان به جانت افتادن
تازیانه به جانمان افتاد
بیشتر بخوانید::
16 متن مداحی نوحه ترکی اربعین (سری دوم)
جدیدترین متن و شعر نوحه ترکی اربعین
نوحه برای چهلم امام حسین جدید
سینه زنی؛ اربعین:
سیدی یا مظلوم، یا اباعبدالله (5)
سفر کرب و بلا ، حاصلش رنج و بلاست خطبه خوان نهضتش ، دختر شیر خداست
سیدی یا مظلوم، یا اباعبدالله
امشب از یاد حسین ، دل ما غرق غم است خون اگر گریه کنیم ، در عزای او کم است
سفر کرب و بلا ، حاصلش رنج و بلاست خطبه خوان نهضتش، دختر شیر خداست
سیدی یا مظلوم، یا اباعبدالله
یک طرف در خیمه ها ، دیده ها گریان بود سوی دیگر شاه دین ، بی کس و تنها بود
سیدی یا مظلوم، یا اباعبدالله
قبله گاه ما بود کعبه ی روی حسین مرکز دارالشفاء ، خاک بین الحرمین
سیدی یا مظلوم، یا اباعبدالله
هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل چون شکست از داغ تو قدر و بها دارد حسین
دارم اندر دل هوای کربلایت یا حسین تا کنم این جان ناقابل فدایت یا حسین
سالها دم از تو و کرب و بلایت می زنم گر شود قسمت مرا صد بار جا دارد حسین
سیدی یا مظلوم، یا اباعبدالله
شعر درباره اربعین حسینی
تا سایه سرت به سر محملم فتاد
برخاست آتش غم و بر حاصلم فتاد
یک اربعین بود که ندیدم جمال تو
وین است شعله ای که بر آب و گلم فتاد
ای کشتی نجات ز طوفان دوری ات
موج بلا و حادثه بر ساحلم فتاد
بودم هزار مشکل و از رنج هر اسیر
یک مشکل دگر به روی مشکلم فتاد
برخاست آتش از دل و اشکم به رُخ دوید
دل هر زمان به یاد ابوفاضلم فتاد
دارم من از خرابه بسی خاطرات تلخ
مُردم همین که بار در آن منزلم فتاد
شد گریه رقیه سبب تا ببینمت
هر چند باز داغ دگر بر دلم فتاد
شد باز بند دست من و باز کی شود
بند مصیبتی که به پای دلم فتاد
تکست نوحه وحده اربعین حسینی
زخمی ترین یارت برگشته کنارت حسین
دلتنگ دیدارت برگشته کنارت حسین
………………………..
دل ما همه زخمی تیر داغت
چهل شب غریبی سحرشدبه یادت
نکردم به رنج فراق توعادت حسین
……………………..
چهل شب فراقت به قدر چهل سال
چگونه دهم شرح این غم به اجمال
دوباره رسیدم به بالای گودال حسین
………………………
به دنیارساندم صدای سرت را
به گوش همه ماجرای سرت را
جفابرتنت را…. وفای سرت را حسین
…………………….
رسیدم به بوی شهیدان تشنه
دوباره به خاک وبیابان تشنه
به این آسمان وبه باران تشنه حسین
……………………
تویی تاهمیشه بهای نمازم
خداباتودارد هوای نمازم
چهل شب به یادت دعای نمازم حسین
……………………
سلام ای غریب به خون خفته ی من
تن بی سر ولاله گون خفته ی من
وای موج دورازسکون خفته ی من حسین
……………………
دل ما شده غرق داغ رقیه
خرابه شده کوچه باغ رقیه
خدارا نگیری سراغ رقیه حسین
……………………
سه ساله گلی در سفر پرپرت شد
شبی در خرابه فدای سرت شد
سفیر تو در شام و پیغمبرت شد حسین
دیدگاه ها