دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
متن مداحی شب ششم محرم از حسین سازور برای سینه زنی
12
زمان مطالعه: 6 دقیقه
متن نوحه سینه زنی، سینه زنی محرم، سینه زنی عزاداری امام حسین، متن مداحی محرم، سینه زنی شور محرم، سینه زنی واحد محرم، متن مداحی شهادت امام حسین، متن و اشعار محرم، روضه محرم

گلچینی از متن نوحه های شب ششم محرم از حسین سازور

متن نوحه سینه زنی شب ششم محرم _ من وارث امام مجتبی ام

من وارث امام مجتبایم

بسیجی سپاه کربلایم

شیر دلیر دشت نینوایم

این منم صف شکن قاسم ابن الحسن

مثل پدر بی بدلم من

فرزند شیر جملم من

*****

ان تنکرونی فانابن الحسن

سبط النبی مصطفی الموتمن

این رجزم باشد برای دشمن

سبط حیدر منم شیر لشکر منم

با نام مولا سر ببندم

سر بند یا زهرا ببندم

*****

در کربلا من صاحب ابرویم

بر هم بریزم لشکر عدویم

من حرف اخر را به خون بگویم

مست جام حقم قاتل ازرقم

مهپاره این سرزمینم پور امیرالمومنینم

*****

عمو بیا به زیر دست و پایم

بالا نمی اید دگر صدایم

چون مادرت شکسته دنده هایم

ای عمو جان ببین پا کشم بر زمین

اوای ممتد میکشم من

با هر نفس قد میکشم من

مداحی شب ششم محرم

متن نوحه واحد شب ششم محرم _ هست قلبم صاحب

هست قلبم ساحل چشم سلیمان پرورش

او که زانو میزند اهل کرم در محضرش

هر کسی یک بار نامش را به لب اورده است

ثبت کرده نام خود را در میان دفترش

جان بابا ها فدای جان بابای حسن

جان مادر های نوکر ها فدای اکبرش

ضرب شمشیرش چنان کاریست حتی جبرئیل

مانده است او را بخواند مجتبی یا حیدرش

تا حسین و زینب و عباس را دارد حسن

ای دل غافل تامل کن مخوان بی لشکرش

حال که زیر قدومش خاک ها زر میشود

تربت او را نگویم خاک میگویم زرش

دستگیری میکند از گریه کن های حسین

وارد جنت شود بعد از حسین و نوکرش

بچه هایش را برای کربلا اماده کرد

او حسینی بود حتی بیشتر از خواهرش

تا ابد روزی نخواهد بود چون روز حسین

روضه خوان کربلا شد لحظه های اخرش

مداحی حسین سازور

بیشتر بخوانید:

گلچینی از متن نوحه های شام غریبان (شب یازدهم محرم)

متن ۱۰ نوحه ی برتر شب چهارم محرم از کربلایی جواد مقدم

متن نوحه شور شب ششم محرم از حسین سازور

این که این قدر تماشا دارد

به رگش خون علی را دارد

مجتبی آمده تصویر شود

به حسن رفته، تماشا دارد

گیسوانی که زده شانه حسین

هر قدر دل ببرد جا دارد

سیزده بار زمین فهمیده

منّتی بر سر دنیا دارد

شاه در بدرقه اش آمده است

تا ببینند که بابا دارد

نیست پایش به رکاب از بس که

میل پرواز به بالا دارد

چشم بد دور به بازو بندش…

ریشه ی چادر زهرا دارد

نوجوان است و دعایی بر لب

پشت او زینب کبری دارد

نوجوان است ولی وقت نبرد

پای هر ضربه اش امضا دارد

نوجوان است ولی از رجزش

از دمش صاعقه پروا دارد

رجزی خواند و همه فهمیدند

بعد از این ، معرکه آقا دارد

شکل رزمش چقدر پیچیده ست

شیوه حضرت سقا دارد

قبضه ی تیغ که می چرخاند

آذرخشی ست که می سوزاند

شور در پهنه ی صحرا انداخت

موج بر سینه ی دریا انداخت

یک هماورد ندارد بس که

هیبتش لرزه به صحرا انداخت

باد تا بند نقابش وا کرد

پرده از محشر کبری انداخت

عاقبت ازرق شامی آمد

رو به قاسم نظری تا انداخت

چار فرزند به میدان آورد

دو طرف را به تقلا انداخت

همه جا بود سکوتی سنگین

کربلا چشم به آنجا انداخت

دست پرورده عباس نظر…

تا که بر قامت آن ها انداخت

چار فرزند حرامی را

با ضربه ای یک به یک از پا انداخت

اولین چرخش تیغش

از تن سرشان را به ثریا انداخت

نوبت ارزق شامی شد و باز

پیش آن ها سر او را انداخت

همه را ضربه ی شصتش یاد…

ضربه کاری مولا انداخت

مجتبی باز به تکرار آمد

بانگ تکبیر علمدار آمد

حیف غم بود که معنا کردند

گرد او هلهله برپا کردند

تا که دیدند حریفش نشدند

دشتی از سنگ مهیا کردند

همه طوری به سرش ریخته اند

گوئیا گمشده پیدا کردند

گل سرخی به زمین باز شد و

ساقه را از دو سه جا تا کردند

استخوان های شکسته او را

چقدر خوش قد و بالا کردند

نیزه ها بر سر او زار زدند

تیغ ها را به تنش جا کردند

تا که دیدند عمو می آید

همگی خنده به لب وا کردند

نعل ها رد شده و ضرب زدند

تا مشبّک بدنش را کردند

مادرش آمده بالینش حیف

چقدر خوب مدارا کردند

مادرش آمد و با زخمی نو

باز خون بر دل زهرا کردند

کاکلش را ز دو سو چنگ زدند

وقت غارت شد و دعوا کردند

تا روی خاک کشیدن ها را

ایستادند و تماشا کردند

وای بر من چه خیالی دارند

نعل ها شکل هلالی دارند

روضه شب ششم محرم

متن سینه زنی واحد شب ششم محرم شهادت حضرت قاسم _ ای همه دار و ندارم

ای همه دار و ندارم در برم بنشین تو امشب

چاره ای کن تو ای حسین جان بر پریشانی زینب

این شب اخر زار و دلگیرم میروی اما بی تو میمیرم

مثل مادر میزنم شانه تمام گیسوانت

میزند اتش به جانم این ترک های لبانت

تو مدارا کن با دل زینب

میسود داغت قاتل زینب

خواهرم تو عصر فردا شاهد رنج و بلایی

لحظه جان دادن من گوشه مقتل میایی

یک طرف تو شاهد جسمم به زیر نیزه هایی

زائرم با چادر خاکیبه زیر دست و پایی

مادرم را کاش سر نگردانند

پیکرم را کاش بر نگردانند

اخر شب از بساطم پیروهن را در بیاور

امدی گودال مقتل چند تا معجر بیاور

بعد از اینکه ذره ذره پیکرم را سر بریدند

گویا میبینم اینجا چادرت از سر کشیدند

با همان پنجه که گیسوی مرا اشفته کردند

هر دو گوش دخترم را وقت غارت پاره کردند

تا که فرصت هست چاره غم کن

این گره ها را سفت و محکم کن

ای همه هستی من دلشوره دارم از غم تو

امشبی را دعا کن تا بمیرد زینب تو

از فراق تو دل من خون مادرم داره روضه میخونه

متن مداحی امام حسین

بیشتر بخوانید:

متن روضه و نوحه ی شب چهارم محرم مداح محمدرضا بذری

متن نوحه ی سینه زنی شب چهارم محرم مداح محمد حسین حدادیان

متن سینه زنی شور شب ششم محرم _ شور بر پا می شود

شور بر پا میشود تا شهادت نامه عشاق امضا میشود

هر که جا خالی نکرد درد های باطنیش امشب مداوا میشود

هر کسی شد وقف شاه زندگیش ما رایت الا جمیلا میشود

مثل محشر میشود بسکه فردا عصر اینجا غوغا میشود

هر که از نسل علیست بر زمین وقتی بیفتد اربا اربا میشود

هم به دست نعل ها نوجوانی ماه هم قد عمو ها میشود

من میان نخل ها تیر پشت تیر جا در مثل سقا میشود

خنجری میبرد و تشنه مردی ذبح پیش چشم زهرا میشود

چند ساعت مانده است پای ده تا اسب در گودال خون وا میشود

هست فردا عکس این هر چه امشب خوب با دردانه ها تا میشود

اه چون امشب فقط با پریشان حالی زینب مدارا میشود

اه چون فردا غروب ریسمان خیمه هم تقدیم یغا می شود

اوج غم اینجاست که عمه سادات فردا عصر تنها میشود

اوج درد اینجاست که دست هایش بسته در زنجیر اعدا میشود

متن نوحه ی حسین سازور

بیشتر بخوانید:

دانلود روضه و نوحه سینه زنی ششم محرم با مداحی حاج محمد یزدخواستی

شهادت قاسم بن الحسن ششم محرم |نوحه و روضه مداح سید مجید بنی فاطمه

متن نوحه امام حسین جدید

متن ۱۰ نوحه ی برتر شب چهارم محرم از کربلایی جواد مقدم



این مطلب چقدر مفید بود ؟
3.6 از 5 (12 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits