
آیا مردگان ما را میبینند و از احوال ما خبر دارند؟
با دلگرم همراه باشید تا تمامی پاسخ به سوالات بالا را بدانید...
«مردگان»، موجوات دیگری نیستند، بلکه همین انسان است و همین روحی است که در دنیا نیز هست، منتهی دیگر امکان و ابزار «بدن» از او گرفته شده است. در همین دنیا نیز، ارواح هستند که با یک دیگر دیدار میکنند، حرف میزنند، حرف میشوند و ...، اما به واسطهی اعضای بدن.
به هنگام مرگ، ملائکهی مرگ که جنود و کارگزاران حضرت عزراییل علیهالسلام هستند، روح را کاملاً تحویل میگیرند، یعنی تعلق او به بدن و به دنیا کاملاً قطع میشود. در چنین حالتی، نعمت «اختیار» سلب میگردد، ولی دلیلی نیست که ارتباط قطع شود. بلکه این ارتباط دیگر به میل و اختیار خودشان نخواهد بود.
الف – بر همین اساس، ارتباط شخص از دنیا رفته، چه مؤمن باشد و چه کافر، با خویشان، دوستان، آشنایان و آن چه به او علاقه داشته، برقرار میشود، اما اختیاری در آن ندارند. بلکه باذن الله و بر اساس علم، حکمت، مشیت و ارادهی او این ارتباط برقرار میشود.
ب – چنین نیست که همه مردگان به هنگام ارتباط با زندگان در دنیا، شاهد همه رفتارها، گفتارها و کردارهای آنان باشند، بلکه میزان آگاهی آنان، با قوانین و شرایط حیات برزخی آنان انطباق دارد.
به عنوان مثال: برای فرد مؤمن، پس از مرگ، دیگر غم و غصهای وجود ندارد، چرا که خداوند متعال وعده فرمود:
«أَلا إِنَّ أَوْلِیاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ * الَّذِینَ آمَنُواْ وَكَانُواْ یتَّقُونَ» (یونس، 62 و 63)
ترجمه: آگاه باشید كه بر دوستان خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین مىشوند * همانان كه ایمان آورده و پرهیزگارى ورزیدهاند.
بر همین اساس، او شاهد حوادث و اتفاقاتی که برای عزیزانش میافتد و موجب غم، اندوه، نگرانی، دغدغه یا خوف و ترس او میشود، نخواهد بود.
متقابلاً برای کافر، مشرک، منافق و خلاصه اهل جهنم، پس از مرگ خوشحالی و سروری نخواهد بود، لذا حتی اگر شاهد حادثه یا رویکرد خوبی در خویشان خود باشد، موجب عذاب (غبن و حسرت) بیشتر او خواهد شد.
به عنوان مثال: به او گفته میشود: این مالی که به خاطر جمع کردنش خود را مستحق عذاب ساختی، اکنون توسط همسر و فرزندانت، در راه خیر مصرف میشود و یا گفته میشود: ببین که همسر و فرزندان و ...، که تو به خاطر آنان خود را جهنمی ساختی، اکنون هیج کاری با تو ندارند. یکی ازدواج کرد، دیگری به سفر رفت، آن یکی میراثت را سرمایه کرد و آن یکی در راه حرام، ظلم و گناه مصرف میکند و ... .
حدیث:
ابابصیر از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که فرمود: «هیچ مؤمن و کافری نیست جز این که اهل و عیال خویش را به هنگام ظهر دیدار میکند و مؤمن موقعی که میبیند اهل و عیالش، عمل نیکی انجام میدهند، ستایش خدا میکند ولی کافر هنگامی که میبیند که وابستگان او عمل شایستهای انجام میدهند در عالم مثال، ناراحت شده و در نتیجه حالت حسرت به او دست می دهد» (فروع کافی، ثقة الاسلام کلینی، ج 3، ص 230)
امام صادق علیهالسلام: «مؤمن اهل و عیال و خویشاوندان خود را دیدار میکند و میبیند آنچه را که دوست دارد و از او مخفی میشود آنچه را که آن را دوست ندارد و کافر نیز اهل و عیال خویش را دیدار میکند و لکن میبیند آنچه را که آن را دوست ندارد و از او مخفی میشود آنچه آن را دوست دارد.» (همان، ح 2)
ج – مردگان، صدای ما را (باذن الله) میشنوند، حتی حرف نیز میزنند، منتهی چون آنها دیگر ابزار مادی زبان را ندارند و ما نیز تا در دنیا هستیم، از راه اعضای بدن صداها را میشنویم و درک میکنیم، حرف یا پاسخ آنها را نمیشنویم. چنان چه در اخبار وارده و احادیث تصریح شده که شخص رسول الله صلوات الله علیه و آله یا ائمه اطهار علیهم السلام، با مردگان حرف میزدند.
حدیث:
پس از خاتمه جنگ بدر رسول الله صلی الله علیه و آله خطاب به اجساد مشرکین فرمود:
«آیا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود، حق یافتید؟ من آنچه پروردگارم به من وعده داده بود، حق یافتم. اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله با تعجب عرض کردند یا رسول الله با مردگان سخن می گویید؟ فرمود: شما شنواتر از آنان نیستید، لکن آنان قدرت سخنگوئی با شما را ندارند» (ابن هشام، السیرة النبویة، چ قاهره، ج 2، ص 292)
پرسش: آیا اموات صدای ما را می شنوند؟
آیا وقتی بر سر مزار اموات با آن ها سخن می گوییم صدای ما را می شنوند؟
پاسخ:
بر اساس آیات و روایات، ارتباط خاصی میان قبر برزخی و قبر خاکی، یعنی بین روح انسان در برزخ و بدن مادی او در قبر خاکی وجود دارد. این ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادی که در طول زندگی دنیوی با یکدیگر یک نوع اتحاد داشتهاند، سرچشمه میگیرد که با قطع تعلق روح از بدن پس از مرگ به کلی از میان نمیرود، بلکه یک نوع ارتباط در حدّ پایینتری میان روح برزخی و بدن مادی و خاکی وجود دارد، از همین رو، قبر خاکی با قبر و عالم برزخی روح ارتباطی دارد که نقاط دیگر این ارتباط را ندارند، به همین جهت است که به رغم حضور روح در عالمی فوق ماده، زمان و مکان [برزخ] توجه خاصی به بدن مادی و نقطهای که بدن خاکی در آن است، دارد.
بر اساس ارتباط میان قبر خاکی و قبر برزخی است که دستور و احکام خاصی در باب قبر، تشییع جنازه، کفن، دفن، حرمت قبر، استحباب زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظایر آن ها در شریعت اسلامی وجود دارد.
ارتباط روح با قبر خاکی موجب میشود که بتوان از این طریق بهتر با روح رابطه برقرار و به او توجه کرده و نیز توجه او را جلب کرد، بدین جهت در روایات تأکید فراوانی بر زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت و تلاوت قرآن کریم بر سر قبرها شده ، هر چند این آداب در هر جایی برای مردگان خوب است، ولی به دلیل ارتباط قبر برزخی با قبر خاکی بر انجام این آداب بر سر قبرها تأکید بیش تری شده و از استحباب بیش تری برخوردار است. امام رضا(ع) فرمود: "هر کس قبر مؤمنی را زیارت کند و سوره "انّا انزلناه" را هفت بار، بر قبر او بخواند، خداوند او و صاحب قبر را می آمرزد".
از طرفی ارواح نیز بر اساس این ارتباط با بدن مادی و قبر خود از حضور مؤمنان مسرور و شادمان میشوند.
حضرت علی(ع) میفرماید: "اموات خود را زیارت کنید ،چون آنها به خاطر زیارت شما خوشحال میشوند. شخص کنار قبر پدر و مادرش بعد از این که برای آنها دعا کرد، میتواند حاجات خود را طلب نماید".
در روایات متعددی وارد شده: وقتی مؤمنان به زیارت اهل قبور میروند، آنها علم به حضورشان پیدا میکنند . از حضور مؤمنان بر سر قبور خود خوشحال میشوند . با آنها اُنس میگیرند. وقتی که مؤمنان از روی قبر آنها دور میشوند، دچار وحشت میشوند.
خواندن دعا و قرآن و طلب آمرزش برای اموات و زیارت قبور آنان موجب آرامش اهل قبور و بالا رفتن درجه آنها میشود. از امام صادق(ع) سؤال شد: زمانی که شخص بر قبر پدرش و قبر افراد دیگر اعم از این که نزدیک قبر پدرش باشند یا قبوری که دورتر هستند، حضور پیدا کند، آیا نفعی برای اهل قبور دارد؟ امام(ع) فرمود: بله، حضور برای اهل قبور نفع دارد. همان طوری که برای شما هدیهای آورند، شاد و خوشحال میشوید، آنها هم از حضور شما خوشحال میشوند.
ازاين روايات استفاده مي شود كه اموات حضور افراد و همين طور صداي آن ها را متوجه مي شوند.
پرسش: آیا برای سخن گفتن با اموات باید بر سر مزارشان برویم؟ اگر بخواهم با پدر از دست رفته ام صحبت بکنم ،باید چکار بکنم؟
پاسخ:
پاسخ پیش را بخوانید.
امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز در بازگشت از جنگ صفین، به گورستان کوفه رسید و خطاب به اهل قبور فرمود:
«ای ساکنین سراهای ترسناک و جاهای بی کس و بی آب و گیاه و گورهای تاریک، ای ساکنین خاک، ای دور ماندگان از وطن، ای بیکسان، ای ترسناکان، شما پیشرو مائید که جلوتر رفتهاید و ما پیرو شمائیم که به شما میرسیم.اما در خانهتان ساکن شدند؛ و اما زنانتان را تزویج کردند؛ و اما دارائی هایتان را وارثان تقسیم کردند.
این، آگهی از چیزی است که نزد ما است پس خبر آنچه نزد شما است چیست؟
سپس به سوی یارانش نظر افکنده فرمود: بدانید اگر مردگان را در سخن گفتن، اجازه و فرمان بود به شما خبر میدادند که بهترین توشه در این راه، تقوی و پرهیزکاری است» (نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ج 1، ص 1137)
د – ثواب خیرات و مبرات زندگان، چه معنوی باشد [مثل: نماز، تلاوت قرآن، زیارت، دعا، استغفار و ...] و چه مادی باشد [مثل: اطعام فقرا، دستگیری از مساکین، رسیدگی به ایتام، صدقه و ...] نیز به لطف الهی به آنان میرسد، چنان چه ثواب باقیات الصالحاتشان تا اثر دارد به آنها میرسد. منتهی چنان که بیان شد، همه این حوادث بر اساس قوانین حاکم الهی بر آن عالم است.
پس اگر به پیامبرش فرمود تو اگر هفتاد مرتبه نیز برای کافر و منافق استغفار کنی، فایدهای ندارد، تکلیف خیرات و مبرات دیگران برای کفار و منافقین روشن است:
«اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ» (التوبه، 80)
ترجمه: چه براى آنان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى [یكسان استحتى] اگر هفتاد بار برایشان آمرزش طلب كنى هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید چرا كه آنان به خدا و فرستادهاش كفر ورزیدند و خدا گروه فاسقان را هدایت نمىكند.
حدیث:
یکی از صحابه از حضرت رسول (ص) نقل کرده : «برای مردگان خود هدیه بفرستید»، گفتم: هدیه مردگان چیست؟ فرمود: «صدقه و دعا» و اضافه فرمود: «ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانههای خود میآیند و فریاد میکنند... ای خانواده من، پدر ، فرزندان و خویشان من، بر ما مهربانی کنید.
آن چه در دست ما بود، عذاب و حساب آنها بر ما است . نفعش برای غیر ما. ای خویشان ما، به درهمی یا قرص نانی یا جامهای ما را کمک کنید تا خداوند شما را از جامههای بهشت بپوشاند.» (کامل الزیارات، ص 222)
امام صادق(ع) فرمودند: «هر کس از مسلمانان براى مردهای عمل صالح و نیکویى انجام دهد پاداش او دو چندان شود و خداوند متعال آن مرده را از آن عمل خیر و ثوابش بهرهمند گرداند» - و نیز فرمودند: «نماز، روزه، حجّ، صدقه، اعمال خیر و دعا که برای مرده انجام میدهند در قبرش بر او وارد میشود و به او میرسد و ثوابش را براى کسى که آنرا انجام داده و نیز براى مرده مینویسند» (شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 185)
ﻫ - آنان که از دنیا میروند، حجابهایی برایشان کنار میرود و حضور در محضر الهی را درک میکنند، لذا چون ملائک، دائم به تسبیح و دعا مشغولند. فرشتگان بسیاری مأمور به دعای برای مؤمن هستند و هم چنین ارواح مؤمنین، بازماندگان را دعا میکنند و البته خداوند رحمان، رحیم و منّان، مستجاب الدعوة است.
نکته:
اول: آن چه که بیان شد، در مورد عموم میباشد و البته در مورد اهل عصمت (ع) متفاوت است، چرا که آنها به ارادهی الهی خلیفةالله میباشند، به امر او واسطهی فیض به مؤمن و کافر میباشند، به حکمت و مشیّت او، اعمال همگان بر آنها عرضه میشود، طبق صریح آیه قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص)، شاهد امّت است، و بالاخره آن که نه تنها دعاگو هستند، بلکه واسطهی بالا رفتن دعا و استجابت دعا نیز هستند.
دوم: نیاز مردگان به زندهگان، به مراتب بیش از زندهگان به آنهاست. (البته غیر از اهل عصمت علیهمالسلام). چرا دیگر دست آنها از دنیا کوتاه است و اراده و اختیار نیز ندارند و امکان جبران و یا اندوختهی بیشتری برایشان وجود ندارد. پس چشم انتظارشان به بازماندگان است:
حدیث:
رسول خدا صلوات الله علیه و آله فرمودند: «سوگند به خدایى که جانم در قبضه قدرت اوست؛ اگر آنان (بستگان میّت)، حال و روز شخصی را که از دنیا رفته است میدانستند و سخنان او را میشنیدند، او را رها کرده و به حال خود گریه میکردند. تا این که جنازه مرده را حمل میکنند، روحش بر بالاى آن قرار گرفته و فریاد میزند! اى فرزندان و کسان من!
دنیا شما را چون من به بازیچه نگیرد، و من مالى را از حلال و حرام جمع کردم و براى شما نهادم و بدون زحمت به شما رسید و سختى و وزر و وبالش براى من مانده و شما از همین بلایى که گریبان مرا گرفته دوری کنید که شما نیز چون من گرفتار خواهید گشت.» (جامع الأخبار، شعیری، ص 170)
گردآوری شده ی مجله ی اینترنتی دلگرم
مرجان امینی
۴ دیدگاه