با فرزندان خجالتي خود چه کنيم؟
يکي از بزرگترين آرزوهاي والدين آن است که کودکانشان بتوانند در جامعه به بهترين شکل ممکن حضور پيدا کنند. البته اين حضور خواه ناخواه توأم مي شود با ابراز نظر و عقيده کردن. حضور در جامعه يعني بتوانيم با اعتماد به نفس واقعي، توانايي و استعدادهاي پنهاني خود را به معرض نمايش بگذاريم و در برابر عقايد مخالف با خود مديريت درستي انجام داده و به شکلي صحيح آن ها را حل و فصل کنيم.
اما برخي از کودکان قادر نيستند به راحتي در جمع حضور پيدا کنند. اين کودکان با دوستان خود ارتباط صميمي و دوستانه اي برقرار نمي کنند و به دنبال آن هميشه در اظهار نظر کردن با مشکل روبرو مي شوند. والدين آن ها مدام شاکي از آنند که چرا کودک من نمي تواند حق و حقوقش را از جامعه بگيرد؟ چرا نمي تواند با اطرافيانش راحت ارتباط برقرار کند و دوست شود؟
گاهي رفتارهاي اين کودکان، والدينشان را به ستوه مي آورد. شايد شما هم شنيده باشيد که والدين اذعان مي کنند کودک من توانايي هاي زيادي دارد اما همين که در مقابل عده اي غريبه قرار مي گيرد اصلا اسم خودش را هم فراموش مي کند، چه برسد به اينکه بخواهد توانايي هاي خود را نشان دهد. در اين جا ما به چند راهکار عملي که والدين مي توانند از آن براي افزايش مهارت هاي اجتماعي کودکشان استفاده کنند اشاره مي کنيم.
خجالتي بودن را برچسب نکنيد
يکي از اشتباهات رايجي که والدين در تربيت کودک خود مرتکب مي شوند زدن برچسب کم رويي به آن هاست. هيچگاه در مقابل ديگران، کودک خود را کم رو يا خجالتي صدا نزنيد. برچسب زدن اين القاب شخصيت کودک را به سمت همان رفتار هاي قبلي خود سوق مي دهد. او در ناخودآگاه خود، خود را فردي ضعيف و کم مهارت مي بيند. فردي که قادر نيست با ديگران به راحتي ارتباط برقرار کرده و نهايتا فردي است که به کم رويي شناخته مي شود. اگر کسي نيز در مقابل کودکتان به شما گفت فرزندتان چقدر خجالتي است،
بگوييد"نه بايد به فرزند من زمان داده شود تا بتواند خود را با موقعيتي که در آن قرار گرفته انطباق دهد". اگر شما از آن دست والديني هستيد که خجالت کشيدن فرزند خود را مايه تمسخر و خنده قرار مي دهيد، بدانيد که سخت در اشتباهيد. گاهي براي خنده در جمع به کودکان لقب دست و پا چلفتي مي دهيم. ساعاتي را با ديگران مي خنديم. اما نمي دانيم که چقدر شخصيت فرزند مان را زير پا له مي کنيم و بر ناتوانايي او در برقراري ارتباط مي افزاييم.
به جاي کودکتان جواب ندهيد
گاهي اتفاق مي افتد کسي از فرزند شما سوالي مي پرسد، ولي قادر نيست جواب سوال طرف مقابل را به خوبي پاسخ دهد. ممکن است در اين شرايط حتي دستش را جلوي صورتش بگيرد يا خود را پشت سر شما قايم کند. در اين مواقع لازم نيست شما به جاي او پاسخ سوال را دهيد يا حتي به جاي او به خاطر پاسخ ندادنش معذرت خواهي کنيد. فقط کافي است موضوع بحث را سريعا عوض کرده و او را از حالت فشار و تنش ايجاد شده خارج نماييد. يادمان باشد هر کجا که مي نشينيم
از نگراني خود در رابطه با کم رويي و خجالتي بودن فرزندمان سخن نگوييم. بازگو کردن اين مسئله به طور مداوم، اين ذهنيت را براي فرزندمان ايجاد مي کند که مشکل او بسيار مهلک و لاينحل است و از طرفي او را به خاطر عدم روابط اجتماعي صحيح اش نيز مورد مواخذه قرار ندهيد.به جاي سرزنش سعي کنيم که راهکارهاي اساسي برايحل مشکل پيدا کنيم.
غمي بر غم هاي کودک تان نيفزاييد
کودکان کم رو معمولا از طرف همسالانشان مورد تمسخر قرار مي گيرند. اين رفتار دوستان باعث ناراحتي و غم بزرگي براي کودک شما مي شود. اگر کودکتان را ناراحت و دلشکسته ديديد با او همدردي کنيد. نشان دهيد ناراحتي او را درک مي کنيد و در کل از کودکتان در برابر رفتار دوستانش حمايت کنيد. برخي والدين در اين شرايط به جاي همدلي کردن با کودک خود، تازه بر اين موضوع بيشتر تاکيد کرده و مثلا مي گويند "دوستانت راست مي گويند
اينقدر دست و پاچلفتي هستي که از حقت نمي تواني دفاع کني" و يا "تو چرا نمي تواني در برابر دوستانت بايستي تا آن ها هر کاري که دلشان مي خواهد انجام دهند". والدين مي توانند حتي با گفتن خاطره اي از دوران کودکي خود که مورد تمسخر دوستانشان قرار گرفته اند شرايط مشابهي را براي کودک مجسم کنند. اين همدلي باعث کاهش تنش و اضطراب ناشي از تمسخر دوستانش مي شود.
مقايسه هاي سرزنش آميز را کنار بگذاريد
يکي ديگر از رفتارهاي اشتباه والدين در قبال کم رويي و خجالت کشيدن فرزندانشان آن است که آن ها را با کودکان ديگر مورد مقايسه قرار مي دهند. مثلا مي گويند "ببين پسر همسايه چقدر قشنگ سلام و احوال پرسي مي کند، ولي تو عرضه نداري حتي سرت را بالا بگيري. تو آخر هيچ چيزي نمي شوي". مقايسه کردن نه تنها در کودکان بلکه در بزرگسالان هم امري ناپسنده به شمار مي آيد،
به طوري که شخصيت افراد را زير سوال مي برد.بهتر است رفتارهاي پسنديده و زيباي کودک ديگر را با مهارت و ظرافت خاصي به کودک نشان داده و آن را تشويق کنيد.يادمان باشد اين گفتگو نبايد حالت مقايسه اي و تمسخر اميز به خود بگيرد. مثلا بگوييد "اون پسر بچه چه قدر قشنگ به همکلاسي خود دست داد و حالش را پرسيد به نظر تو رفتارش قشنگ نبود؟".
کوچک ترين جرقه هاي ضد خجالت را تشويق کنيد
تشويق کردن هميشه بهترين اهرم براي افزايش تعداد دفعات يک رفتار پسنديده محسوب مي شود. هر رفتاري را که مغاير با خجالت کشيدن و کم رويي در کودکتان است مورد تشويق قرار دهيد. مثلا اگر کودک تان در جمعي رفت و به بزرگتري سلام مي کند به او بگوييد "آفرين دخترم يا پسرم چقدر قشنگ سلام کردي" يا اگر نقاشي اش را به دوستانش نشان مي دهد به او بگوييد از اينکه نقاشي ات را خيلي قشنگ به دوستت نشان دادي خوشحالم.
زورگويي به کودک، دردي را دوا نمي کند
مواقعي که کودکتان را براي انجام دادن کاري مثلا گفتن اسمش در حضور ديگران يا نشان دادن توانايي هايش به دوستان ملزم مي کنيد دچار هراس و اضطراب مي شود. نتيجه چنين کاري آن مي شود که کودک هيچ رغبتي به نشان دادن خود نداشته باشد. وي در دفعات بعدي وقتي در چنين شرايط مشابهي قرار مي گيرد، دچار ترس مي شود و نشانه هاي کم رويي و خجالت را مي توان در چهره اش ديد. الزام کردن کودک علي رغم ميل و خواسته او راهي مناسب براي افزايش مهارت هاي ارتباطي کودک نمي باشد و تنها مشکلي را بر مشکلات رفتاري کودک مي افزايد.
نقش والدين در افزايش اعتماد به نفس نوجوانان
اگر فرزند نوجواني داريد بايد ياد بگيريد که انتظارات بيش از حدي از وي نداشته باشيد. در عين حال، همواره توانايي ها و موفقيت هاي کوچک نوجوان بايد مورد تشويق و تحسين خانواده قرار گيرد و از فعاليت هاي سازنده و عواطفش حمايت شود. البته اين به آن معنا نيست که همه رفتارهاي نادرست
نوجوان را ناديده بگيريد تا دچار اعتماد به نفس کاذب شود بلکه بايد با او به گفت وگو بنشينيد و با تکيه بر منطق و خرد نکردن شخصيت فرزندتان، مشکلات را حل کنيد و مراقب باشيد اعتماد به نفسش تخريب نشود. از طرفي شما به عنوان والدين بايد بدانيد گوش کردن به حرف هاي نوجوان و تاييد عقايد مثبت و کوچک نشمردن او در جمع، تاثير بسزايي در افزايش اعتماد به نفس او دارد. کافي است يک بار امتحان کنيد تا نتيجه بگيريد.
از کجا متوجه شويم نوجوان مان اعتماد به نفس مناسبي دارد؟
دکتر ادوارد مور، روان پزشک کودک و نوجوان و عضو انجمن علمي نوجوانان بريتانيا معتقد است نوجواني که از اعتماد به نفس مطلوبي برخوردار است همواره مستقل عمل مي کند، مسووليت پذير است و متکي به فرد خاصي نيست. يک نوجوان با اعتماد به نفس مطلوب از حضور در يک جمع غريبه و ناشناس احساس ترس نمي کند، گوشه گير و پرخاشگر نيست و هميشه نسبت به پيشرفت هايش افتخار مي کند و دامنه وسيعي از هيجان ها و احساسات را بروز مي دهد. در عين حال،
ناکامي را نيز به راحتي مي پذيرد و خيلي راحت عقايدش را با منطق در جمع مطرح و از آن دفاع مي کند. در مقابل، نوجواني که اعتماد به نفس پاييني دارد هميشه توانمندي هاي خود را دست کم مي گيرد، احساس درماندگي مي کند و به آساني تحت تاثير ديگران قرار مي گيرد. اين نوجوان، دامنه محدودي از احساسات و عواطف را بروز مي دهد و از موقعيت هاي جديد و تازه دوري مي کند و همواره نقاط ضعف خود را مي بيند و خودش را سرزنش مي کند.
رابطه ميان خجالت و اعتماد به نفس در نوجوانان
بروز هرگونه اضطراب و نگراني موقع قرار گرفتن در محيط هاي اجتماعي و گروه هاي فاميلي، تعريف مناسبي براي واژه خجالت کشيدن است و بروز اين حس در نوجوانان به دوران کودکي آنها باز مي گردد. کودکي که در مقابل پرسش هاي ديگران، پاسخي نمي دهد، تمايلي به شرکت در فعاليت هاي گروهي مهدکودک ندارد يا به مکان هايي مانند زمين بازي مدرسه نمي رود مگر اينکه از طرف يکي از والدين يا دوستان نزديک مورد حمايت قرار بگيرد، در نوجواني نيز با حس کم رويي و خجالت مواجه خواهد شد.
البته بسياري از کودکان در بعضي از موقعيت ها مانند مهدکودک يا پيش دبستاني خجالتي هستند. در اين بين نبايد فراموش کرد يک شخصيت درون گرا، خود به تنهايي مشکلي به وجود نمي آورد اما زماني يک رفتار خجالتي مي تواند آزار دهنده باشد که او را از داشتن دوست ، شرکت در بازي و ديگر فرصت هاي يادگيري دور مي کند که اين موضوع خود مي تواند مشکل ساز باشد و از يک کودک خجالتي، يک نوجوان خجالتي و با اعتماد به نفس پايين بسازد.
خجالتي بودن مي تواند ژنتيکي باشد
بررسي هاي اخير محققان دانشگاه هاروارد روي نوزاد نشان مي دهد که ميل به کم رويي ممکن است ژنتيکي باشد اما محيطي که کودک در آن رشد مي کند نيز تاثير شگرفي در خجالتي يا اجتماعي شدن يک نوجوان دارد. درواقع ميل به کم رويي يا خجالتي بودن با توجه به شرايط خانه نظير بي ثباتي در تربيت فرزند ، اختلافات خانوادگي، انتقاد تند و اقتدار خواهر و برادر بيشتر خواهد شد. البته والديني که فرزندان خود را باور دارند و همواره
از آنها حمايت مي کنند، باعث مي شوند تا نوجوان در تعاملات اجتماعي و خانوادگي خود راحت تر برخورد کند، اعتماد به نفسش تقويت شود و به يک نوجوان خجالتي تبديل نشود. در عوض، دست انداختن و مسخره کردن کودک ، بيان کردن نقاط ضعف، اشتباهات، عقايد و احساسات شخصي او در جمع ، تاکيد بر خجالتي بودن نوجوان و تحميل ارتباطات اجتماعي چاره ساز نخواهد بود و کمکي به رفع اين مشکل در دوران نوجواني او نخواهد کرد.
آدم خجالتي چه شکلي است؟!
نبايد فراموش کرد افراد خجالتي از نظر فيزيولوژيک خصوصياتي دارند که در اعمال و رفتار آنها ظاهر مي شود و تشديد ضربان قلب، سرخ شدن چهره، اختلالات تنفسي، تغييرات صدايي هنگام صحبت و… از جمله اين عوامل است. در اين ميان برخي از رفتارهاي اضطرابي، بيشتر در نوجوانان ديده مي شود. مخفي کردن خود از اطرافيان و آشنايان و فرار کردن از جمع، به لکنت افتادن، مضطرب و دستپاچه بودن، با انگشتان خود بازي کردن، با لباس خود ور رفتن، از اين پا به آن پا شدن،
سر را خم کردن و عدم برقراري ارتباط بصري مستمر و طبيعي با ديگران، خودتوجهي بيش از حد، ضعف اعتماد به نفس، عدم برخورداري از ابتکار عمل و خلاقيت هاي ذهني از جمله اين رفتارها در ميان نوجوانان است و اگر اين مشکل در دوران نوجواني حل نشود ممکن است فرد تا پايان عمرش خجالتي باقي بماند.در اين بين، يکي از احساسات ناخوشايندي که به نوجوانان خجالتي منتقل مي شود
احساس تنفر و بيزاري بي دليل از افراد ديگر يا خودکم بيني و حسادت نسبت به آنهاست که بايد اين گونه افکار را شناخت و به کمک روش هاي گفته شده نسبت به حل آنها اقدام کرد. ترس از شرکت در فعاليت هاي اجتماعي، يکي از عوامل مهم بروز خجالت در نوجوانان و ايجاد اين حس تنفر در آنهاست بنابراين مهم ترين راهکار اين است که به نوجوان کمک کنيم در يک فعاليت گروهي مانند يک باشگاه ورزشي ثبت نام کند
و با افراد مختلفي آشنا شود تا به مرور زمان احساس خجالت او از بين برود و با تقويت نقاط مثبت شخصيت خود به اعتماد به نفس مطلوبي دست يابد. البته بايد در نظر داشت شيوع خجالتي بودن به ويژه در دوره بلوغ از ساير مراحل ديگر رشد بيشتر است و اين وظيفه خانواده و کادر آموزشي مدرسه است که اعتماد به نفس نوجوان را تقويت کنند و به او بياموزند اعتماد به نفس از جمله مهارت هاي زندگي و کليد طلايي رسيدن به موفقيت است و هيچ وقت هم براي به دست آوردن اعتماد به نفس مثبت دير نيست.
خداحافظي با خجالت دوران نوجواني
روش هاي مفيد و متعددي وجود دارد تا والدين بتوانند مانع از خجالتي شدن نوجوان شان شوند يا به فرزندشان کمک کنند تا از فردي خجالتي به فردي با اعتماد به نفس بالا تبديل شود. بايد به عنوان والدين نوجوان، ياد بگيريد تا از فرزند خود در محيط هاي نا آشنا حمايت کنيد ، تنهايش نگذاريد و اجازه بدهيد قبل از شرکت کردن در جمع آن را به دقت بررسي کند .
حتي مي توانيد نمايش هاي خانوادگي ترتيب دهيد و گفتن و انجام دادن کارهايي که براي کودک يا نوجوان شما سخت به نظر مي رسد را با او تمرين کنيد اما فعاليت هايي را مشخص کنيد که فرزند شما از عهده آن بر مي آيد . در عين حال بايد به بچه ها کمک کنيد تا کارهايي را در زماني که افراد خانواده يا دوستان دور هم هستند، انجام دهند. به عنوان نمونه کودک يا نوجوان شما مي تواند
در حضور ميهمانان وسايل ميز شام را بچيند تا به اصطلاح خجالت اش بريزد.از طرفي بايد اجازه بدهيد فرزندتان برخي مشکلات و مسايل اش را خودش حل کند حتي اگر به سختي آن را انجام دهد. در اين بين بايد اطمينان خود را به توانايي فرزندتان براي رويارويي با مشکلات و پيدا کردن راه حل مناسب نشان دهيد تا با اعتماد به نفس لازم، به بهترين نتيجه ممکن برسد.
گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم
- برچسبها
- فرزندان خجالتی
- کم رویی
- کودک خجالتی
دیدگاه ها