طلاق نگرفتن به خاطر فرزندان
تحقیقات بسیار زیادی در مورد تاثیر جدایی والدین بر زندگی فرزندان انجام شده است که اغلب آنها بدون بررسی علل مشکلات رفتاری یا ذهنی کودکان طلاق، با نگاهی سطحی و ساده، جدایی والدین را عامل تمامی اختلالات رفتاری ذکر کرده و با توجه به این فرضیه اشتباه، مانع جدایی بسیاری از زوجها شدهاند.
طلاق گرفتن هرگز آسان نیست، به ویژه زمانی که بچهها در گیر هستند. اگر زندگی زناشویی به یک زندگی نا به سامان تبدیل شده است، بسیاری از والدین بر این باورند که ماندن با هم به خاطر بچهها میتواند بیشتر از آنکه به نفع آنها باشد به آنها آسیب برساند.
در هر صورت، اگر هنوز امیدی به بقای رابطه زناشویی وجود داشته باشد، و هردوی والدین مایل باشند که برای بهبود بخشیدن به رابطه خود تلاش کنند، بچهها میتوانند از در کنار هم ماندن نهاد خانواده، بسیار سود ببرند.
والدین باید شرایط منحصر به فرد خود را در نظر گرفته و مشخص کنند که کدام انتخاب بهترین اثر را برای خانواده خواهد داشت.
ولی آیا زندگی کردن کودک در یک خانه پرتشنج که افراد آن رابطه سرد و بیروحی با یکدیگر دارند، آسیب کمتری به روح و روان او وارد میآورد؟ یک طلاق خوب و مسالمتآمیز از دوام یک زندگی پرتنش بهتر است.
تا پیش از دهه ۷۰ میلادی، اغلب والدین خود را موظف میکردند که برای تامین آرامش و سلامت روانی فرزندانشان حرفی از جدایی به میان نیاورند و باوجود اختلافات و درگیریهای بسیار به زندگی زناشویی خود ادامه دهند اما پس از آغاز این دهه، نظریه تازهای مطرح شد که بر ساختار ذهنی و فکری خانوادهها تاثیر گذاشت.
توصیه به زوجهایی که به خاطر فرزندشان طلاق نمیگیرند
اگر تنها به خاطر فرزندانتان در کنار یکدیگر زندگی میکنید،در واقع آنها را در معرض مشاجره و دعوای هر روزه و شاید خشونت بیش از حدی قرار دادهاید که به هیچ وجه برای آنها آرامش بخش و دوست داشتنی نخواهد بود. چنین موقعیتی میتواند تبعات بسیاری برای کودک شما داشته باشد.
هنگامی که والدین انتخاب میکنند که به خاطر فرزندان خود در کنار یکدیگر بمانند، کودکان مجبور خواهند بود در یک چرخه بیپایان از ناراحتی و کشمکش باقی مانده و با آن شریط بسازند.
یک ازدواج بد مانند یک زخم سرباز است که هیچگاه بهبود نخواهد یافت و هرچقدر هم که والدین سعی کنند به خاطر بچهها با هم بسازند بهجایی نمیرسند.
بنابراین ادامه چنین زندگانیای نه تنها سودی برای کودک ندارد بلکه او را در معرض آسیبهای بسیاری قرار میدهد که آثار آنها تا همیشه در زندگی او باقی میماند.
بنابراین بهترین شیوه برای در نظر گرفتن آینده کودکان در این شرایط ناگزیر، جدا شدن در آرامش و مدیریت مشترک اداره کودک پس از طلاق است. بهاین معنی که پدر و مادر بعد از طلاق باید همکاریشان را راجع به مسائل بچه ها ادامه بدهند.
خوب است بدانید به خاطر فرزندانتان هم که شده مشاجره نکنید
حتماً شما هم با خانوادههایی برخورد کردهاید که زن و شوهر در آن مرتباً در حال درگیری و مشاجره هستند و با وجود مشاورههای فراوان نتوانستند با مشکل خود کنار بیایند و در حقیقت طلاق برای آنها آخرین و بهترین چاره است.
اما تحقیقات جدید نشان میدهد زندگی در اینگونه خانوادهها نه تنها برای فرزندان سود چندانی ندارد بلکه در صورتی که مشاجره و درگیری زن و شوهر بسیار زیاد است ممکن است طلاق برای این فرزندان بسیار سودمندتر باشد.
بررسیها نشان میدهد کودکانی که والدین آنها همچنان در کنار یکدیگر زندگی میکنند اما مرتباً در حال درگیری و مشاجره هستند نسبت به فرزندان خانوادههایی که در آنها زن و شوهر از یکدیگر جدا شدهاند نتیجه بدتری در مدرسه میگیرند.
اینگونه کودکان بیشتر از کودکان طلاق به بیماریهای روحی و افسردگی دچار میشوند و معمولاً مشکلات رفتاری بیشتری از خود بروز میدهند.
سرمشق قرار دادن رفتار بد
والدین اولین و مهمترین الگو در زندگی فرزندانشان هستند. هنگامی که آنها مقابل بچهها رفتار منفی نشان میدهند، میتوانند تأثیری بیشتر از آن چیزی که فکر میکنند داشته باشند.
یکی از درمانگران ازدواج و خانواده توضیح میدهد که رفتار پدر یا مادر، مقدمات نحوهی رفتار کودکان در بزرگسالی را فراهم میکند.
والدینی که به یک زندگی زناشویی بیثبات ادامه میدهند و عادات بد، رفتار بد، و زبان مخرب مقابل فرزندانشان نشان میدهند، نمونهای دقیق و مثبت از یک زندگی زناشویی موفق و کار آمد را ارائه نمیدهند.
در عوض آنها باعث میشوند که فرزندانشان رفتار بد را عادی تلقی کنند، که ممکن است باعث شود خود کودکان هم همان رفتارها را نشان بدهند.
بیشتر بخوانید : ۶ رفتار بد که با خودمان داریم - واقعا چه بلایی به سر خود میاریم؟
پیامدهای احساسی و رفتاری
یک مربی طلاق و تربیت فرزند، توضیح میدهد که ادامه ازدواج فقط به خاطر بچهها انتخابی جسمی است که درد احساسی و روانی ای که فرزندان، هنگامی که والدینشان تنها اسما زن و شوهر هستند تحمل میکنند، را ذکر نمیکند.
فرزندانی که والدین آنها در حال نزاع و کشمکش هستند، ممکن است انواعی از واکنش های احساسی، مانند طغیان (نافرمانی)، افسردگی، یا اضطراب را تحمل کنند.
آنها ممکن است برای آنچه والدینشان متحمل میشوند خود را مقصر بدانند. ادامهی زندگی با هم در شرایط پر آشوب، بعید است که احساسات یا رفتار فرزندتان را بهبود ببخشد.
در “روانشناسی امروز” یک روان درمانگر و مشاور ازدواج، به خوانندگان یادآوری میکند:
که فرزندانِ والدینی که زندگی زناشویی غم انگیزی دارند، به طور منظم شاهد اختلاف، روابط ناخوشایند، و فاقد حس همکاری هستند، که این میتواند در طول زمان باعث ناتوانی آنها شود.
بهبود زندگی زناشویی
فرزندانی که والدین آنها تصمیم میگیرند از طریق مشاوره یا دیگر راهها برای بهبود زندگی زناشویی خود تلاش کنند، ممکن است از لحاظ احساسی و روانی امنیت بیشتری داشته باشند.
آنها شاهد حل صحیح اختلافات هستند و یاد میگیرند که انسانها قدرت بهبود بخشیدن به شرایط خود را دارند. به علاوه والدینی که به زندگی زناشویی خود ادامه میدهند اغلب کمک میکنند که فرزندان آیندهی باثباتتری داشته باشند.
بچههایی که در خانوادههای صدمه ندیده بزرگ میشوند احتمال بیشتری دارد که به دانشگاه بروند، احتمال اینکه از مواد مخدر یا الکل استفاده کنند یا مرتکب رفتار بزهکارانه شوند کمتر است، و احتمال کمتری دارد که خودشان در آینده طلاق بگیرند.
بیشتر بخوانید : چه چیز هایی در بهبود روابط زناشویی تاثیر گذار است
اهمیت پدر و مادر
هر دوی زوجین در زندگی زناشویی، نقش متفاوت و به یک اندازه مهم در خانه ایفا میکنند.
آنها همچنین میتوانند سرمشقی برای رفتارهای متفاوت زن و مرد باشند. اگر والدین بتوانند مشکلات خود را حل و فصل کنند و طلاق نگیرند، میتوانند هم چنان الگوهایی از اینکه مرد بالغ و یا زن بالغ بودن به چه معناست به فرزندانشان ارائه دهند.
هنگامی که زن و شوهر از هم جدا میشوند بچهها یکی از والدین را بیشتر و دیگری را کمتر میبینند و ممکن است تجربههایی که فقط با مادر یا پدرشان داشتند را از دست بدهند.
هیچچیز نمیتواند جای زندگی کردن با هر دوی پدر و مادر در خانه را بگیرد. بنابراین اگر والدین احساس میکنند قادر به بهبود رابطهی خود و نجات زندگی زناشویی خود هستند این ممکن است در درازمدت برای فرزندانشان سودمند باشد.
ناهنجاریهای اخلاقی در فرزندان
تحقیقات نشان میدهد این مشکلات و ناهنجاریهای اخلاقی اغلب تا سنین بزرگسالی نیز همراه این کودکان باقی میماند و بسیاری از آنها در زندگی آینده خود نیز با مشکل روبهرو هستند.
بسیاری از این کودکان بعدها در زندگی خانوادگی خود با فرزندانشان دچار مشکل میشوند و درصد زیادی از ازدواجهای این افراد به طلاق منجر میشود.
کلی ماسیک استاد دانشگاه کورنل واقع در ایالت نیویورک در اینباره گفت:
مسلماً فرزندان باید در کنار پدر و مادر خود زندگی کنند و این بهترین حالت برای سلامت روحی و روانی فرزندان است.
اما تحقیقات ما به وضوح نشان میدهد در بعضی از موارد زندگی مشترک زن و شوهر چندان به نفع فرزندانشان نیست و در صورت ادامه این روند ممکن است آسیبهای زیادی به فرزندان این خانوادهها وارد شود.
ماسیک برای بررسی این موضوع تحقیقی را روی کودکانی که دارای بالاترین میزان اختلاف در میان والدینشان بودند به انجام رساند.
بررسیها نشان داد فرزندان این خانوادهها به احتمال بین ۴۵ تا ۷۵ درصد در مدرسه نمرات ضعیفتری دریافت میکنند یا حتی از مدرسه اخراج میشوند، زودتر سیگار کشیدن را آغاز میکنند، زودتر به سراغ مواد مخدر میروند و زودتر ممکن است به ناهنجاریهای رفتاری و انحرافات اخلاقی کشیده شوند
مزایای طلاق گرفتن با وجود داشتن فرزند
به راستی طلاق بر روی فرزندان چه تأثیری دارد؟ ادامه به رابطهای پر از تشنج و خشم بدون شک تاثیرات جبران ناپذیری بر فرزندان خواهد گذاشت.
بسیاری از افراد توانایی مدیریت این شرایط را نداشته و نمیتوانند محیطی آرام برای خود و خانوادهشان فراهم سازند.
اید جدایی والدین از یکدیگر در این فضای مسموم بتواند بهترین گزینه برای نجات کودک باشد. مزایای جدایی والدین از هم با وجود فرزند عبارتند از:
۱. عدم یادگیری مهارتهای نامناسب زندگی
تعدادی از متخصصان خانواده بر این باورند که یکی از جدی ترین خطرها برای فزرندانی که در خانوادهای پر از خشم، سرخوردگی و درد زندگی می کنند این است که مهارتهای نامناسب زندگی خانوادگی را یاد گرفته و به نسل بعدی منتقل میکنند.
والدینی که نمیتوانند تضادهای خود را شناسایی و آنها را حل کنند و یا اینکه یکی از آنها با شیوه فرزند پروری دیگری مخالف است، مسبب ایجاد تأثیرات بد روی کودک میشوند.
۲. جلوگیری از خطر نادیده گرفته شدن فرزند
در خانوادههایی که والدین درگیر مشکلات شخصی خود هستند، فرزندانشان با خطر نادیده گرفته شدن مواجه میشوند.
این غفلت میتواند فیزیکی (نگذاشتن وقت کافی برای غذای سالم فرزندانشان) یا احساسی (والدینی که با هم در رویدادهای مهم فرزندانشان شرکت نمیکنند و ...) باشد.
۳. تربیت فرزند در یک خانه
اگر والدین نتوانند با هم و به صورت تاثیر گذاری به عنوان پدر و مادر همکاری کنند یا اگر حس میکنند تربیت فرزندان در دو خانواده بهتر انجام میشود، طلاق گزینهی بهتری خواهد بود و این موضوع به خاطر فرزندان نباید به تعویق انداخته شود.
تحقیقات ماویس هترینگتون و جان کلی نشان میدهد که نزدیک به ۸۰% از همه فرزندان طلاق، همانند فرزندانی که در خانوادههای سالم بزرگ شده اند، خوشحال و موفق هستند؛ بنابراین اگر طلاق و همکاری والدین پس از آن درست انجام گیرد، فرزندان میتوانند موفق باشند.
چالش کلیدی در این است که اطمینان حاصل شود که پدر و هم مادر میتوانند بخاطر فرزندانشان با یکدیگر همکاری کنند و بطور موثری به تربیت آنها بپردازند. چنین نگرش و تعهدی، سختی فرآیند طلاق را کمتر کرده و بیشتر تربیت موفق فرزندان را محقق میکند.
بیشتر بخوانید :
طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی چگونه است ؟
طلاق عاطفی به چه نوع طلاقی گفته می شود؟
دعای طلاق | مجرب ترین دعا برای سریع شدن طلاق
گرفتن مهریه بعد از طلاق چه شرایط و مراحلی دارد ؟
گرفتن مهریه بدون طلاق چه شرایطی دارد ؟
دیدگاه ها