خجالت در روابط اجتماعی و فرهنگ های مختلف
خجالت را می توان به عنوان واکنش های از روی دستپاچگی، خودآگاهی بیش از حد و خود ارزیابی بد در پاسخ به واکنش های اجتماعی واقعی یا تصور شده تعریف کرد. این تجربه ها باید تا حدی باشند که در توانایی کسی در عملکرد موفق در موقعیت های اجتماعی ناراحتی ایجاد کند یا از آن جلوگیری کند.
در سطحی وسیع تر، خجالت شامل مولفه های موثر، شناحتی و رفتاری است. مولفه های موثر، واکنش های روان شناسانه ای در جسم مثل اضطراب، تیر کشیدن ماهیچه ها، افزایش تپش قلب و ناراحتی معده است که افراد خجالتی تجربه کرده اند.
مولفه های شناختی شامل خود آگاهی بیش از حد، خود ارزیابی منفی و ساختارهای باور غیر منطقی (افکاری مثل "همه به من زل زده اند" یا "هیچ کس من را آدم جذابی نمی داند")است. در نهایت، مولفه های رفتاری با بازدارنده های رفتاری و رفتارهای اجتنابی در تعاملات اجتماعی مثل صحبت نکردن با دیگران و برقرار نکردن ارتباط چشمی تعریف می شوند.
توجه به این نکته لازم است که خجالتی بودن در موقعیت هایی خاص مثل (تعامل با افراد معتبر و ماهر در هر زمینه ای) مثل چیزی که به عنوان نشانه خجالت تعریف می شود نیست. افرادی که ذاتا خجالتی هستند یا یکی از ویژگی هایشان خجالتی بودن است تمایل دارند در تعاملات اجتماعی به تدریج صمیمی شوند و برای سازگاری با موقعیت های اجتماعی مختلف زمان طولانی تری نسبت به بقیه صرف می کنند.
در حالی که خجالت های مربوط به موقعیتی خاص تجربه ویژگی های مشخصی از خجالت است که می تواند در موقعیت های مختلف تحریک شود. این موقعیت ها بیشتر شامل تعامل با افراد ماهر، تعامل با جنس مخالف و موقعیت های اجتماعی بدون برنامه ریزی قبلی است.
خجالت در انواع فرهنگ ها
خجالت در فرهنگ های سراسر دنیا شناخته شده است. یک الگوی یکپارچه فرهنگ محور، آمار خجالت در فرهنگ های مختلف را این طور نشان می دهد: از 31 درصد در اسرائیل تا 57 درصد در ژاپن و 55 درصد در تایوان. این میانگین در آمریکا 40 درصد شرکت کنندگان در این بررسی را خجالتی نشان می دهد که شبیه به میزان خجالتی بودن شرکت کنندگان کانادایی، آلمانی، هندی و مکزیکی است.
مقایسه بین فرهنگی خجالت روی تفاوتهایی بین غرب (آمریکا) و شرق (آسیا) گزارش داده است خجالت در فرهنگ شرقی حدود 60 درصد بیشتر از کشورهای غربی است. آماری مشابه در رابطه با دیگر ساختارهای مربوط به خجالت مثل اضطراب اجتماعی، درونگرایی، اضطراب ارتباطات اجتماعی و کمرویی در تحقیقات فرهنگ محور بین نمونه های شرقی و غربی نشان داده شد. به نظر می آید این تفاوت شرقی غربی برای دانش آموزان اروپایی و آسیایی مهاجر در غرب همچنان ادامه دارد.
تفاوت خجالت با درونگرایی
خجالت و درونگرایی جدا از تعریف مشخصشان به نظر می آید مثل هم باشند. مثلا افراد خجالتی و درونگرا هر دو از تعاملات و ارتباطات اجتماعی در یک دورهمی دوری می کنند اما خجالتی بودن و درونگرا بودن دو مقوله کاملا جدا هستند.
درونگراها از ارتباطات اجتماعی نمی ترسند. آنها فقط کارهای آرام و فردی را ترجیح می دهند و اغلب دوری از ارتباطات اجتماعی را به عنوان یک ترجیح بیان می کنند. افراد خجالتی اغلب به ارتباطات اجتماعی علاقه دارند اما با خود ارزیابی و خوداگاهی بیش از حد، خود ارزیابی منفی و باور کمبود مهارت های اجتماعی از برقراری رابطه اجتماعی بازداشته می شوند.
تفاوت خجالت با اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی تجربه اضطراب و خود ارزیابی انتقادی در موقعیت های اجتماعی، نشان دادن واکنش ترس به ارزیابی یک عملکرد عمومی توسط دیگران است. اضطراب اجتماعی اثر مختل کننده بیشتری از خجالتی بودن بر رفتار اجتماعی فرد دارد. مثلا کسانی که اضطراب اجتماعی را در حد زیادی تجربه می کنند ممکن است در امضای یک چک یا صحبت کردن با تلفن یا استفاده از دستشویی عمومی مشکل داشته باشند، علاوه بر این شاید از موقعیت های روزانه مثل غذا خوردن در جمعیت هم دوری کنند.
خجالت در رابطه با فرهنگ
توضیح خجالت بر پایه فرهنگ بر تمایز بین ویژگی های اجتماعی و نتایج ابراز وجود بین افراد در فرهنگ های جمع گرا و فردگرا تمرکز دارد. فرهنگ های هواخواه اصول اجتماعی به تقویت ارزش گروه نسبت به فرد تمایل دارد که در نتیجه کنترل بیشتر احساسات و جلوگیری از ابراز وجود را پرورش و رواج می دهد.
فرهنگ های فرد گرا به تقویت فردیت تمایل دارد که ابراز وجود را پرورش و رواج می دهد و دغدغه کمتری درباره بررسی واکنش های فرد در جمع دارد. با توجه به تئوری ابراز وجود و خجالت، دغدغه هایی مثل عدم تایید در مهارت های بین فردی و عزت نفس پایین، عواملی حیاتی در رابطه با خجالت هستند.
اضافه کردن مولفه فرهنگی به تئوری ابراز وجود و خجالت نشان می دهد عوامل شخصی مربوط به خجالت مثل صلاحیت های بین فردی و انتظارات در رابطه با طرد شدن بیشتر در کشورهای آسیایی تجربه می شود. دلیل آن تمایل بیشتر کشورهای آسیایی نسبت به فرهنگ های غربی به جمع گرایی و قرار دادن محدودیت بیشتر در ابراز وجود است.
با توجه به تئوری ابراز وجود و خجالت بر اساس فرهنگ، تفاوت های فرهنگی در شدت تجربه این دو عامل حیاتی (ترس از طرد شدن، خود انتقادی) نشان می دهد افراد آسیایی حساسیت بیشتری به طرد شدن و خود انتقادی بیشتری نسبت به افراد آمریکایی دارند.
خجالت کشیدن و مشکلات جدی پس از آن
اگرچه خجالتی بودن به عنوان یک اختلال روان پزشکی در نظر گرفته نمی شود اما خجالت می تواند ناراحتی و مشکلات جدی در زندگی اجتماعی، شخصی و حرفه ای افراد خجالتی ایجاد کند.این مشکلات می تواند شامل احساس تنهایی و اضطراب، مشکلات ملاقات با افراد جدید، قرار گذاشتن و جلوگیری از پیشرفت شغلی باشد. در نتیجه بعضی از افراد خجالتی به دنبال کمک متخصصان برای برخورد موثرتر با خجالتشان هستند. این کمک ها هم به نشان دادن "تناسب فرهنگی" با تمرکز بر تفاوت های بین فرهنگی در کشورهای شرقی و غربی تمایل دارد.
در کشورهای شرقی تاکید بر وابستگی و هماهنگی اجتماعی دغدغه هایی مربوط به تصویر شخصی بر اساس ارزیابی فردی توسط دیگران به وجود می آورد. در فرهنگ های شرقی موریتا درمانی با هدف کمک به افراد خجالتی با توجه به تناسب فرهنگی ارائه داده می شود. این روش درمانی که بر اساس مکتب بودائیست است برای کمک به افراد خجالتی و تغییر طرز تفکر و انتظارات رفتاری برای پرورش بیشتر سازگاری و تاثیرگذاری فرد در اجتماع بدون توجه به تغییر خود نشانه های خجالت است.
موریتا درمانی تاکید دارد که افراد خجالتی بیشتر پذیرای نشانه های خجالت و انتقاد کمتر رفتارهایشان باشند. چنین اصولی با توجه به صلاحیت های بین فردی و افزایش حس طرد شدگی به عنوان عوامل مهم شناخته شده توسط مدل ابراز وجود و خجالت و افزایش آن در فرهنگ شرقی ارتباط نزدیکی دارد. در فرهنگ های غربی که تاکید بر مستقل بودن و ابراز وجود به وسیله ارتباط اجتماعی مستقیم تر و خودنمایی است دغدغه هایی در رابطه با گسترش یک نوع ارتباط بین فردی ارزشمندتر و متمایز از برونگرایی ایجاد می کند.
فرهنگ های غربی، دیدگاه های متوجه مولفه های موثر و شناختی خجالت را مورد توجه قرار می دهد ضمن اینکه افزایش مهارتهای ارتباطی و اجتماعی به عنوان یک تناسب فرهنگی برای کمک به افراد برای حل مشکل خجالتشان نقش عمده ای دارد. آسودگی تدریجی و تکنیک های بیوفیدبک بر کاهش برانگیختگی بدنی برای به حداقل رساندن تاثیر اضطراب در رفتارهای اجتماعی تمرکز دارد و تکنیک های شناخت درمانی برای تغییر شکل ابراز وجود تلاش می کند، صفت های مربوط به آن را تغییر می دهد و انتظارات را برای تعریف موفقیت در رفتارهای اجتماعی تنظیم و تعدیل می کند.
برنامه هایی برای بهبود تغییرات بین فردی بر کسب و گسترش مهارت های اجتماعی مثل استراتژی هایی برای نزدیک شدن به دیگران، تکنیک هایی برای پذیرفته شدن به عنوان فردی جدید در یک جمع، ادامه گفتگو و روندهایی برای پیوستن به افراد در یک مکالمه تمرکز دارد.
برنامه های بالینی ساختار یافته معمولا شامل ترکیب مواردی از تمام دیدگاه ها مثل استفاده از شناخت درمانی برای شناخت موقعیت هایی که بیشترین خود ارزیابی انتقادی را ایجاد می کند و تمرینات ساختار یافته برای تعامل اجتماعی با اضطراب و حساسیت کمتر و در نتیجه اعتماد به نفس بیشتر است.
خجالت و آسیب پذیری
بسیاری از ما بارها خجالت کشیده ایم اما در واقع بعضی از ما فقط در پوشاندن آسیب پذیر بودنمان با خجالت ماهر شده ایم. شاید کسانی که در جمع قضیه ای را آرام و جذاب تعریف می کنند پشت یک آسیب پذیری عمیق پنهان شده اند. آنها می خواهند خوب به نظر برسند تا در آن جمع پذیرفته و دوست داشته شوند. ارتباط با این افراد که خجالت را به دلیل بخشی از وجود حساسشان پنهان می کنند شاید برای بعضی از افراد مشکل باشد. خجالتی بودن ممکن است نشان دهنده حساسیت ما برای هماهنگی با محیط اجتماعی است.
از آنجایی که حسگرهای ما امنیت را بررسی می کند ما با خجالت از افرادی که به نظر می رسد سرزنشگر هستند یا قضاوت می کنند دوری می کنیم. شاید تیزهوشی باشد که این نوع خجالت به ما اطلاع می دهد تا خودمان را از افراد و موقعیت های نا امن دور کنیم.
مزایای خجالت کشیدن
یکی از مزایای خجالت شاید این باشد که خودمان را از افراد قبل از فرصت دادن به آنها برای هر نوع آسیب رساندن دور نگه داریم. اگر اغلب خجالت زده یا طرد می شویم احتمالا دنیا را با بدبینی حاصل از آسیب های قدیمی نگاه می کنیم و افراد را بدون اینکه بشناسیم نا امن فرض می کنیم. ممکن است با انتقاد های اولیه سریع از کوره در برویم و دیگر با فرد ارتباط نزدیکی برقرار نکنیم. شاید قبل از ارتباط با افراد آنها را بیجا قضاوت کنیم و غیر قابل اعتماد بدانیم.
برای پیشرفت در ارتباطات حتی با وجود خجالتی بودن شاید بهتر باشد به افراد فرصت بدهیم. برای این کار لازم است حتی اگر خجالتی هستیم به صورت خودکار همان واکنش های همیشگی را نشان ندهیم.
می توانیم خود باوری را در خودمان تقویت کنیم و بدانیم حساس و خجالتی بودن اگر بقیه رفتاری تند و زننده دارند مشکلی ندارد. این تناقض رفتاری بیشتر به آنها مربوط است تا ما. در واقع به این ترتیب ما به دیگران اجازه نمی دهیم ما را با افکار خودشان تعریف کنند و ارزش و وقارمان را حفظ می کنیم. افراد خجالتی باید خودشان را در مواجه با آنچه در مسیر زندگیشان پیش می آید با خودباوری و اراده ای محکم حفظ کنند.
اضطراب اجتماعی شاید ما را در منطقه امنمان و در خانه نگه دارد که می تواند ما را منزوی کند؛ خوشبختانه چنین شرایطی با روان درمانی بهبود می یابد اما خجالت در حد معمول چیزی است که باعث می شود به خودمان ارزش دهیم و با دنیا کاملا موقرانه برخورد کنیم. محترم شمردن خجالت به عنوان بخشی از شیرینی و لطافت ذات باعث می شود با افرادی که به ما احترام می گذارند راحت تر و با خود آگاهی کمتر ارتباط برقرار کنیم.
بیشتر بخوانید:
راهکارهای مناسب برای برطرف کردن خجالت کودکان
درمان خجالت در روابط زناشویی : در روابط جنسی خجالت کشیدن ممنوع!
- برچسبها
- افراد خجالتی
دیدگاه ها