ریشه احساس بی کفایتی در نداشتن عزت نفس، اعتماد به نفس و نداشتن مهارت است. عزت نفس در بطن خود ریشه بسیاری از تعارضات و مشکلات روحی و روانی هر فردی میتواند باشد. زمانی که فرد نتوانسته باشد خود را دوست بدارد و این احساس از کودکی به او منتقل نشده باشد، در هیچ امری احساس لیاقت و صلاحیت نمیکند.
عدم داشتن اعتماد به نفس
افراد بواسطه احساسات مخرب، اعتماد به نفس خود را نیز از دست میدهد و همچنین بدون هیچ مهارت و اعتماد به نفسی، احساس بی کفایتی را در خود رشد میدهد. احساس مخرب بی کفایتی عزت نفس رشد پیدا نکرده را بوجود می آورد؛ بنابراین برای از بین بردن این احساس ابتدا باید به شناخت آن بپردازیم.
شناخت احساس بی کفایتی
احساس بی کفایتی از آن جهت که ریشه در عزت نفس رشد نایافته فرد دارد، بنابراین با مرور زمان نیز بهبود نمی یابد. فقط این احساس در نزد افراد جدیدی که از گذشته فرد اطلاعی ندارند، سربسته می ماند و تجربه نمیشود. اما زمانی که هر فردی در برابر عامل تخریب عزت نفس خود قرار گیرد، در بیشتر موارد (پدر و مادرهایی هستند که به صورت ناخواسته فرد را در این شرایط قرار داده اند) مجددا احساس بی کفایتی ظهور میکند و هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد.
احساس بی کفایتی در موارد مختلف بطور متفاوت رخ می دهد. مثلا مرد بزرگسالی را در نظر بگیرید که با تلاش و کوشش خود به مرتبه شغلی خوبی رسیده و موفق است اما از آنجایی که از طرف والدین خود در دوران کودکی تخریب می شده و به میزان لازم تشویق و حمایت نشده است، وقتی در برابر آنها قرار میگیرد، دست و پای خود را گم میکند و یا عمیقا احساس بی کفایتی به او هجوم می آورد.
در واقع این فرد میتواند کارمندان، دوستان و معاشران بسیاری داشته باشد که او را الگوی خود بدانند اما همان فرد اگر در مواجه با پدر و مادر و یا برادر بزرگتری که عزت نفس او را تخریب میکرده است قرار گیرد، احساس بی کفایتی میکند. این احساس منشأ در کودکی و نادیده گرفته شدن ها و حمایت نشدن های روحی و معنوی از طرف والدین و یا افرادی دارد که کودک آنها را الگوی خود میدانسته است.
بهبود و رفع احساس بی کفایتی
آگاهی از هر معضل و مشکلی در درون هر فرد، اولین قدم در درمان است. زمانی که فرد بتواند به این شناخت دست پیدا کند که احساسی را که تجربه میکند چیست و ریشه در چه چیزی دارد، قطعا اولین قدم در بهبود خود را برداشته است.
نکته مهم در آگاهی این است که آگاهی های ما از شناخت مشکلات روحی، نباید ما را در یک بازی روانی جدید قرار دهد و بی مسئولیتی ما را نسبت به رفتارهایمان در قبال خود و دیگران بیشتر کند. مثلا اگر فردی بداند احساس بی کفایتی او ریشه در کودکی دارد و این احساس را واضحا در روح و بدن خود ببیند، باید اقدام بعدی را که درمان است، انجام دهد. اما اگر هر رفتاری که از آن پس، از او سر بزند را حمل بر بی کفایتی ناخواسته خود که از کودکی می آید بداند و مدام به دنبال انداختن تقصیر بر دوش والدین خود باشد، هر چند احساس بهتری را تجربه نمیکند بلکه مشکلی به مشکلات او نیز اضافه شده است. از اینرو، با شناخت باید به سمت درمان توسط دکتر روانشناس که تخصصا در حوزه درمان عمل میکنند، رفت.
نکات و روش های از بین بردن احساس بی کفایتی
- شناخت احساس بی کفایتی
آگاه شدن به این مطلب که امروز فقط خودمان هستیم؛ بنابراین بهتر است با شناخت بهتر از خود به سمت آرامش و آسایش روانی برویم.
- داشتن مهارت
هر مهارتی که هر فردی پیدا میکند، در واقع راه ارتباطی خود را با اطرافیان پیدا کرده است و بواسطه مهارت داشتن میتواند خود را بیشتر از قبل و بهتر از قبل در شرایط مناسب تری نمایش دهد و این احساس آرامش و بالندگی را تجربه کند. داشتن مهارت و علم و هر چیزی که به صورت تخصصی در فردی رشد پیدا کند و آن را کسب کند، اعتماد به نفس را بالا میبرد و فرد در انجام عمل مثبتی قرار میگیرد. بودن در رفتار و اعمال مثبت باعث میشود خودتخریبی و دوست نداشتن خود به همان میزان کم شود. بنابراین تمام اتفاقات مثبتی که یک فرد برای ابراز وجود خود نیاز دارد، در داشتن یک مهارت نهفته است و میتواند دلیلی برای رشد بیشتر و احساس بهتر باشد.
- از ماندن در گذشته دست برداریم
زمانی که به این آگاهی دست پیدا کردیم که گذشته قسمتی از زندگی ما بوده و ما به همان میزان که در گذشته بوده ایم، باید در آینده خود قرار گیریم، به دنبال هدف گذاری های جدید و انتخاب های جدید و اتفاقات جدید خواهیم بود. بنابراین بودن در لحظه حال و نگاه به آینده را مقدم به تمام آنچه که گذشته است، خواهیم دانست و می پذیریم که زندگی ما صرفا برای خود ما است و هر آنچه در آن میگذرد محصول تفکر امروز است.
- مسئولیت رفتار خود را بپذیریم
مهم این است که در زمان حال ما چگونه با خود و اتفاقات اطرافمان مواجه میشویم. از این رو این بینش میتواند دستاورد قبول مسئولیت را برای ما به همراه داشته باشد. قبول مسئولیت بدان معنی که هر آنچه که امروز بر من میگذرد، مسئولی به نام خود من دارد و والدین و گذشته من به میزان درک و درایت خودشان، هر آن چیزی را که داشته اند به من داده اند. بنابراین من امروز باید مسئولیت آنجه را که بر من میگذرد را بپذیرم و به دنبال بهانه جویی برای تخریب خود و اقداماتی از این دست نباشم. البته که رسیدن به چنین مرحله ایی به همراه یک مشاور روانشناس و روانکاو، بهتر، مؤثرتر و سریع تر است و ما را از بازی های روانی و چالش های جدید ذهنی دور میکند.
- بی کفایتی یک احساس است
بی کفایتی یک احساس است و نه یک واقعیت. بنابراین ما میتوانیم با تغییر در احساسات خود، مثبت بودن و انگیزه دادن به خود و غلبه بر تفکرات منفی و مخرب دراحساس بی کفایتی نیز تغییر ایجاد کنیم. به همین روال در ذهن و روان خود به دنبال راهی برای تجربه احساسات خوشایندتر و سالم تر باشیم که بتواند ما را رشد دهد و در جهت بهبود قرار بگیریم.
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که هر احساس ناخوشایندی، نیاز به شناخته شدن و درمان دارد. زمانی که فردی به احساسات ناخوشایند خود درپوش میگذارد و آنها را نادیده میگیرد، در واقع روان خود را مانند دیگ بخاری میکند که در حال جوشیدن است و به همان میزان درب محکمی بر روی آن قرار داده است. بنابراین شناخت و اقدامات درمانی بوسیله مشاوران روانشناس و روانکاو با مراجعه به یک مرکز مشاوره میتواند هر فردی را در بهبود و بدست آوردن راه حل های درمانی یاری کند.
- برچسبها
- اعتماد به نفس
- عزت نفس
- بی کفایتی
دیدگاه ها