
جنون آتش افروزی چیست؟ + بهترین راه درمان این اختلال روانی
علت اختلال جنون آتش افروزی چیست؟ آیا قابل درمان است؟
خصوصیات مرتبط با این اختلال عبارتند از: احساس تنش یا انگیختگی عاطفی پیش از از آتش افروزی، خود شیفتگی، علاقه یا کنجکاوی در مورد آتش و مجذوبیت نسبت به آتش و فعالیتها و تجهیزات مرتبط با آتشنشانی، احساس لذت، رضایت یا تسکین هنگام آتش افروزی یا هنگام مشاهدهٔ حریق یا شرکت در پیامدهای آن.
بیماران ممکن است پیش از شروع آتش افروزی تدارکات پیشرفتهٔ قابل ملاحظهای در نظر بگیرند. جنون آتش افروزی با ایجاد حریق از این نظر متفاوت است که حالت دوم به منظور نفع مالی، انتقام گیری، یا سایر دلایل انجام میشود و از قبل برنامهریزی شدهاست.
کتاب راهنمای پزشک بالینی به نام راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی که DSM نیز خوانده میشود، جنون آتش افروزی را یک اختلال کنترل تکانه طبقهبندی میکند. به این معنا که فرد مبتلا به این جنون نمیتواند در برابر میل آنی به آتش افروزی مقاومت کند که با برنامهریزی سازماندهیشده یک آرسنیست یا تروریست تفاوت دارد. در ادامه با علائم، علل و روشهای درمان این جنون آشنا خواهید شد.
جنون آتش افروزی اختلالی نادر در بزرگسالان به شمار میرود، اما آتش افروزی مکرر در سطح نوجوانی یک مشکل در حال رشد اجتماعی و اقتصادی است که خطرات عمدهای برای سلامت و ایمنی دیگر افراد و حفاظت از اموال آنها در بردارد. در ایالاتمتحده آمریکا، احتمال اینکه آتش افروخته شده توسط کودکان و نوجوانان موجب مرگ فردی شود از دیگر انواع فجایع خانگی بیشتر است.
آتش افروزی در کودکان و نوجوانان
آمارهای معتبر جهانی نشان میدهد که جنون آتش افروزی در کودکان و نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان بیشتر است. برخی محققین تلاش کردهاند کودکان و نوجوانانی که آتش میافروزند را یا پاتولوژیک یا غیر پاتولوژیک طبقهبندی کنند. کودکان گروه اول عمدتاً از روی کنجکاوی و میل به امتحان کردن آتش افروزی میکنند.
برخی از آنها نوجوانانی هستند که میخواهند نقش «دانشمند» را بازی کنند. بیشتر آنها بین ۵ تا ۱۰ سال سن دارند و خطرات بازی با آتش را درک نمیکنند. تعداد معدودی از آنها مشکلات روانی جدی دارند.
آتش افروزان پاتولوژیک
آنهایی که آتشافروز پاتولوژیک محسوب میشوند خود به پنج زیرمجموعه تقسیم شدهاند:
آتش افروزی بهعنوان ابزاری برای جلب توجه
نوجوانانی که در این گروه قرار میگیرند به این دلیل آتش میافروزند که نظر سایرین را به مشکلی درون روانی مانند افسردگی یا مشکلی بین فردی منجمله جدایی والدین و طلاق یا سوءاستفاده فیزیکی و جنسی جلب کنند.
آتش افروزان متخلف
آتشافروزان این گروه بهاحتمالزیاد ۱۱ تا ۱۵ سال سن دارند. آتش افروزی آنها بخشی از یک الگوی پرخاشگری کلیتر است که میتواند شامل تخریب اموال عمومی و جرائم نفرتمحور شود. اما احتمال اینکه این افراد با آتش افروزی خود به اموال خسارت وارد کنند از اینکه به افراد دیگر آسیب برسانند بیشتر است.
آتش افروزان بهشدت مشکلدار
این جوانان اغلب روانپریش یا مبتلابه پارانویا تشخیص داده میشوند به نظر میرسد از ابعاد حسی آتش افروزی انگیزه میگیرند. برخی از آنها برای اقدام به خودکشی آتش میافروزند.
آتش افروزان دارای معلولیت ادراکی
این گروه شامل کودکانی میشود که کنترل تکانه آنها به دلیل بیماری پزشکی یا عصبشناختی مانند سندرم جنین الکلی صدمه دیده است.
آتش افروزان اجتماعی-فرهنگی
نوجوانان این گروه تحت تأثیر بزرگسالان ضداجتماعی در اجتماع خود قرار دارند و برای جلب رضایت آنها آتش افروزی میکنند.
جنون آتش افروزی در بزرگسالان
جنون آتش افروزی در بزرگسالان در نرخ بالای ابتلا به نوعی دیگر از اختلال، مانند اختلالات سوءمصرف مواد، اختلال وسواس جبری (OCD)، اختلالات اضطرابی، و اختلالات خلقی، علاوه بر اختلال اصلی به دیگر اختلالات کنترل تکانه شباهت دارد. البته از سال ۲۰۰۲ تاکنون، مطالعات بهسختی کنترل شده کمی با استفاده از معیارهای تشخیصی دقیق روی بیماران بزرگسال مبتلابه جنون آتش افروزی یا دیگر اختلالات کنترل تکانه صورت گرفته است.
بیشتر مطالعات علیت روی جنون آتش افروزی روی کودکان و نوجوانانی که آتش میافروزند تمرکز دارد. مطالعات اولیه در این زمینه از مقولات روانکاوی فرویدی برای تشریح این رفتار استفاده میکنند. فروید بر این باور بود که آتش افروزی نوعی بازگشت به میل بدوی نمایش تسلط بر طبیعت است. بهعلاوه، برخی محققین سعی نمودهاند این واقعیت را که جنون آتش افروزی غالباً یک اختلال خاص مردان است با ارجاع به مفهوم فرویدی که آتش رابطه نمادین خاصی با میل جنسی مردان دارد توجیه کنند.
یک تحقیق در سال ۱۹۴۰ آتش افروزی را به ترس از عقیم شدن در مردان جوان نسبت میدهد و فرضیهسازی کردند که نوجوانانی که آتش میافروزند این کار را برای قدرت یافتن در برابر بزرگسالان انجام میدهند. تحقیق سال ۱۹۴۰ همچنین به این دلیل اهمیت دارد که مفهوم «تثلیث ایگو» آتش افروزی، شبادراری، و ظلم به حیوانات را بهعنوان پیشبینی کننده رفتار خشونتآمیز در دوران بزرگسالی معرفی میکند.
مطالعات متعاقب دریافتند که ترکیبی از آتش افروزی و ظلم به حیوانات پیشبینی کننده قوی رفتار خشونتآمیز در دوران بزرگسالی است، اما اینکه عنصر سوم تثلیث ایگو (شب ادراری) چنین نیست.
علل آتش افروزی در میان کودکان و نوجوانان پیچیده بوده و از سال ۲۰۰۲ تاکنون به خوبی درک نشده است. اما این دلایل را میتوان فردی یا محیطی توصیف کرد. عوامل فردی که در آتش افروزی نقش دارند عبارتند از:
- نگرشها و رفتارهای ضداجتماعی. آتشافروزان نوجوان اغلب جرائم دیگری نیز مرتکب شدهاند که شامل تجاوز خشونتآمیز (۱۱ درصد)، جرائم جنسی غیرخشن (۱۸ درصد)، و خسارت به اموال (۱۹ درصد) میشود.
- هیجانطلبی. برخی جوانان، چون حوصله اشان سر رفته یا فرم دیگری از سرگرمی ندارند به آتش افروزی جذب میشوند.
- توجهطلبی. آتش افروزی راهی برای انگیختن واکنش در والدین و دیگر مقامات میشود.
- فقدان مهارتهای اجتماعی. بسیاری از جوانانی که به خاطر آتش افروزی دستگیر میشوند توسط سایرین با عنوان «منزوی» توصیف میشوند و بهندرت دوستهای قابلملاحظه در زندگی خود دارند.
- فقدان مهارتهای ایمنی آتش و عدم اطلاع از خطرات مرتبط با آتش افروزی.
اختلافاتی میان درک محققین بزرگسال از عوامل فردی در آتش افروزی و گزارشات خود نوجوانان وجود دارد. یک مطالعه روی آتشافروزان نوجوان، که شامل ۱۴ پسر و ۳ دختر میشد، شش دلیل متفاوت خود گزارش شده برای آتش افروزی یافت: انتقام، اختفاء جرم، فشار همسالان، آتش افروزی تصادفی، انکار قصد، و جذابیت آتش. انگیزههای انتقام و اختفاء جرم این نوجوانان را از مقوله جنون آتش افروزی خارج میکند.
عوامل محیطی در آتش افروزی نوجوانان عبارتند از:
- نظارت ضعیف از سوی والدین و دیگر بزرگسالان مسئول.
- تجربیات آموزنده مشاهده استفاده بیدقت یا نامناسب بزرگسالان از آتش در خردسالی.
- بیتوجهی والدین یا فقدان ارتباط عاطفی.
- آسیب روانی والدین. احتمال اینکه آتشافروزان ازلحاظ فیزیکی یا جنسی مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشند از دیگر کودکان با زمینه اقتصادی یا جغرافیایی مشابه بسیار بیشتر است. همچنین، احتمال اینکه آنها والدین خود را در حال مصرف مواد مخدر یا اقدام به خشونت دیده باشند زیاد است.
- فشار همسالان. داشتن همسالانی که سیگار میکشند یا با آتش بازی میکنند برای کودکی که خود آتش میافروزد یک ریسک فاکتور محسوب میشود.
- حوادث زندگی استرسزا. برخی کودکان و نوجوانان بهعنوان راهی برای دستوپنجه نرم کردن با بحرانهای زندگی خود و یا حمایت محدود خانواده در مقابله با بحران به آتش افروزی متوسل میشوند.
آتش افروزی در میان کودکان و نوجوانان و جنون آتش افروزی در بزرگسالان میتواند دائمی یا هرازگاهی باشد. برخی افراد بهعنوان راهی برای رهاسازی تنش مکرراً آتش میافروزند و دیگر افراد ظاهراً تنها در طول دورههای استرس نامعمول در زندگی خود اقدام به آتش افروزی میکنند. علاوه بر رفتار بیرونی آتش افروزی، جنون آتش افروزی در بزرگسالان با علائمی که شامل خلق و خوی افسرده، فکر به خودکشی، تناقض دائم در روابط بین فردی، و توانایی پایین در دست و پنجه نرم کردن با استرس میشود در ارتباط دانسته میشود.
به نظر میرسد آتش افروزی مکرر در کودکان و نوجوانان شایعتر است تا در مردان بزرگسال. بهعلاوه، به نظر میرسد شیوع آن در این گروهای سنی جوانتر در حال افزایش باشد: در سال ۱۹۹۲، ۴۰ درصد از بازداشتها در آمریکا به جرم آتش افروزی را مردان ۱۸ ساله و جوانتر تشکیل میدادند.
در سال ۲۰۰۱، این آمار به ۵۵ درصد رسید. از سال ۱۹۹۹، ۸۹ درصد از بازداشتهای افراد زیر سن قانونی به جرم آتش افروزی در میان مردان بوده است که ۷۹ درصد آنها نوجوانان سفیدپوست بودهاند. در گروه نوجوانان پسر، ۶۷ درصد زیر ۱۵ سال سن داشتند و ۳۵ درصد زیر ۱۲ سال.
درباره شیوع جنون آتش افروزی در میان بزرگسالان، اطلاعات کمی در دسترس است. برخی محققین نظریهپردازی کردهاند که کودکان و نوجوانانی در جوانی، جذب آتش افروزی میشوند، در بزرگسالی با وجههای «برتر پندار» به جرائم جدیتری روی میآورند که شامل تجاوز جنسی سریالی و قتل میشود. معلوم شد که تعدادی از قاتلین سریالی، منجمله دیوید برکوویتز، قاتل «پسر سام»، و دیوید کارپنتر، معروف به قاتل تریل ساید منطقه خلیج سانفرانسیسکو، در دوران نوجوانی آتشافروز بودهاند. دیوید برکوویتز اعتراف کرد که بیش از ۲۰۰۰ آتش در محله بروکلین-کوئینز در اوایل دهه ۱۹۷۰ افروخته است.
فرضیهای دیگر در مورد جنون آتش افروزی در بزرگسالان این است که این پدیده به احتمال بیشتر در فرم خشونت در محل کار ظاهر میشود.
افزایش سریع اخیر در تعداد قتل و دیگر حوادث خشونتآمیز در محل کار- افزایش ۵۵ درصد درصدی بین سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۶- موجب نگرانی شدید کارفرمایان است. یکی از پیچیدگیهای این موقعیت در این است که قانون آمریکاییهای معلول (ADA)، که توسط کنگره در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید، کارفرمایان را از تبعیض علیه کارکنان مبتلابه معلولیتهای فیزیکی و ذهنی تا زمانی که صلاحیت انجام شغل خود را دارند باز میدارد.
تشخیص جنون آتش افروزی
شش معیار باید وجود داشته باشد تا فرد به جنون آتش افروزی مبتلا تشخیص داده شود:
- بیمار باید عمداً و با هدف بیش از یک بار آتش افروخته باشد.
- بیمار باید پیش از آتش افروختن احساس تنش یا تحریک عاطفی را تجربه کرده باشند.
- بیمار باید عنوان کند که شیفته آتش بوده، جذب آن میشود، یا درباره آتش و موقعیتهای حول آن (برای مثال، تجهیزات مرتبط با آتش، استفادههای آتش، یا پیامدهای آتش افروزی) کنجکاو باشد.
- بیمار باید از افروختن آتش یا مشاهده یا مشارکت در پیامدهای آن احساس تسکین، لذت، یا رضایت را تجربه کند.
- بیمار انگیزه دیگری برای آتش افروزی نداشته بوده باشد. انگیزههایی مانند انگیزه مالی، اعتقادات ایدئولوژیکی (مانند تروریست یا عقاید سیاسی آنارشیست)، خشم یا انتقام، میل به پوشاندن جرمی دیگر، توهم یا هذیان، یا قضاوت نادرست ناشی از سوءاستفاده از مواد مخدر، زوال عقل، عقبماندگی ذهنی، یا آسیب مغزی تروماتیک.
- آتش افروزی را نتوان با اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال رفتاری، یا حمله روان شیدایی بهتر توجیه کرد.
درمان آتش افروزی
به نظر میرسد که درمان کودکان و نوجوانان درگیر با آتش افروزی مکرر زمانی مؤثرتر است که رویکرد مدیریت هر مورد را دنبال کند بهجای آنکه به مدلی پزشکی روی آورد چراکه بسیاری از آتشافروزان جوان به خانوادههای نابسامان تعلق دارند. درمان آنها باید با یک مصاحبه ساختاربندی شده با والدین و کودک آغاز شود تا استرسهای روی خانواده، الگوهای نظارت و نظم، و عوامل مشابه ارزیابی شوند.
قدم بعدی در درمان باید متناسب با خود کودک و موقعیت او در خانه برنامهریزی شود. ممکن است به چندین رویکرد درمانی متفاوت مانند مهارتهای حل مسئله، مدیریت خشم، مهارتهای ارتباطی، آموزش جایگزینی پرخاشگری، و ساختاربندی مجدد ادراکی ممکن است برای حل تمام مشکلات ادراکی و عاطفی موجود در هر مورد نیاز باشد.
درمان جنون آتش افروزی در بزرگسالان به دلیل بینش ناکافی و عدم همکاری از سوی بیشتر بیماران مبتلا به این اختلال مشکل است. درمان آن معمولاً شامل ترکیبی از دارو - معمولاً یکی از بازدارندههای بازجذب سروتونین انتخابی - و روان درمانی بلندمدت بینش محور میشود.
پیشآگهی برای ریکاوری از آتش افروزی در میان کودکان و نوجوانان به ترکیبی از عوامل محیطی و فردی درگیر بستگی دارد. درک فعلی بیانگر این است که کودکان و نوجوانانی که برای جلب توجه آتش میافروزند یا در مقولات معلولیت ادراکی یا اجتماعی-فرهنگی قرار میگیرند، بیش از باقی از درمان نتیجه میگیرند و پیشآگهی نسبتاً مثبتی دارند.
انواع بهشدت مشکلدار و متخلف آتشافروزان چشماندازی نامشخص تر دارند. پیشآگهی برای بزرگسالان مبتلابه جنون آتش افروزی بهطورکلی ضعیف است. یک سری موارد بهبودی خودبهخودی در میان بزرگسالان وجود دارد، اما نرخ ریکاوری خودبهخودی مشخص نیست.
پیشگیری از آتش افروزی
پیشگیری از جنون آتش افروزی مستلزم یک رویکرد انعطافپذیر و گسترده برای درمان کودکان و نوجوانانی است که آتش افروزی میکنند. بهعلاوه، برای ارزیابی بهتر افراد جوان و خانوادههای آنها، آموزش ایمنی آتش یک استراتژی پیشگیرانه مهم است که اغلب نادیده گرفته میشود.
علاوه بر اقدامات پیشگیرانه بهطور خاص متمرکز روی آتش افروزی، تحقیقات اخیر درباره خودکنترلی بهعنوان یک خصلت شخصیتی کلی به ما امید میدهد که این خصلت مانند بسیاری دیگر از مهارتهای انسانی قابل یادگیری و تمرین است. اگر بتوان برای افزایش ظرفیت خودکنترلی افراد برنامه ریخت، میتوان بهطور بالقوه از طیف وسیعی از اختلالات روانپزشکی پیشگیری کرد.
همچنین بخوانید:
- برچسبها
- جنون آتش افروزی
- آتش