پیشگیری از خودکشی بهعنوان بخشی جداییناپذیر از اولین برنامه رواندرمانی سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال 2013 است که بهموجب آن کاهش نرخ خودکشی در کشورها به میزان 10 درصد تا سال 202 هدفگذاری شد.
علل خودکشی در نوجوانان
طی مطالعات انجام شده در سال 2017 ، عوامل مرتبط با خودکشی نوجوانان در سه دسته زیر مشخص می شود.
عوامل دموگرافیک شامل: سن، جنسیت، گرایش جنسی و نژاد و قومیت؛
عوامل محیطی شامل: عدم حمایت خانوادگی و اجتماعی، زندانی شدن، مهارتهای ضعیف زندگی، سابقه خانوادگی خودکشی، اینترنت و رسانههای گروهی
عوامل روانی شامل: اختلالات روانی تشخیص داده شده، حوادث ناگوار زندگی و سابقهی سوءاستفاده در دوران کودکی، استرس آکادمیک، استفاده از مواد مخدر و الکل و مزاحمت سایبری طبقهبندی شدند. به نظر میرسد که با آگاهی از عوامل خطر خودکشی در نوجوانان، میتوان اقدامات پیشگیرانه مناسب را انجام داد.
آمار خودکشی در جهان:
میانگین سالانه جهانی خودکشی 4/11 در هر 100000 جمعیت (15 برای مردان و 8 برای زنان) است. بااینحال، ازآنجا که خودکشی یک مسئله حساس است، و حتی در برخی از کشورها غیرقانونی است، به احتمال بسیار زیاد کمتر از حد واقعی گزارش میشود. در کشورهای با درآمد بالا، مردان سه برابر بیشتر نسبت به زنان خودکشی انجام میدهند، اما در کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط، نسبت مرد به زن 5/1 است. در بسیاری از کشورها، بیشترین میزان خودکشی در جوانان اتفاق میافتد، و خودکشی در سطح جهان دومین علت اصلی مرگومیر در سنین 15 تا 29 سال است.
مصرف آفتکشها، حلقآویز شدن و سلاح گرم ، پرتاب از بلندی از شایعترین روشهای خودکشی در سطح جهان هستند، اما بسیاری از روشهای دیگر با توجه به گروه اجتماعی، فرهنگی، در دسترس بودن و حتی برحسب جنسیت استفاده میشوند.
سابقه اقدام های ناموفق به خودکشی، یکی از قویترین عوامل مرگ و میر در خودکشی است که خطر مرگ را تا 10 برابر بیشتر نسبت به کسی که تجربه اول را دارد ، افزایش می دهد.
هشدار برای خطر خودکشی در کودکان و نوجوانان
بیشترین میزان شیوع خودکشی نوجوانان در هردو جنس در جنوب شرقی آسیا و شرق اروپا رخ میدهد. سالانه، نزدیک به 4600 جوان 10 تا 24 ساله خودکشی میکنند. آمار تکاندهندهتر این است که برای هر خودکشی منجر به مرگ در نوجوانان 15 تا 24 ساله، بین 100 و 200 مورد اقدام به خودکشی وجود دارد.
شروع افکار خودکشی در طول دوره نوجوانی در محدوده سنی 8 تا 20 سالگی تخمین زده میشود. افکار خودکشی و تلاشهای قبلی بهعنوان پیشبینی کننده قوی برای خودکشی نوجوانان شناخته میشوند. تقریباً یکسوم از نوجوانانی که افکار خودکشی دارند در سنین نوجوانی برای خودکشی برنامهریزی میکنند. حدود 60 درصد از افرادی که چنین برنامهای دارند عمدتاً یک سال پس از شروع پیدایش ایده خودکشی در ذهنشان، اقدام به خودکشی میکنند!
1- عوامل دموگرافیک
سن:
اگرچه خودکشی در دوران کودکی و اوایل نوجوانی بسیار نادر است، با گذر از دوران نوجوانی میزان بروز خودکشی افزایش مییابد. شیوع اقدامات خودکشی در 12 سالگی کمتر از 1 درصد است و پس از آن در 15 سالگی افزایش مییابد.
در اواسط نوجوانی شیوع اقدامات خودکشی در بالاترین میزان است و اختلالات خلقی و سوء مصرف مواد در خودکشی اواخر نوجوانی متداولتر هستند درحالیکه در خودکشی سنین پایینتر، اختلالات رفتار مخرب شایعتر هستند . مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده آمریکا در سال 2012، میزان مرگ ناشی از خودکشی افراد 10 تا 14 ساله را 1 نفر در هر 100،000 و در افراد 19-15 سال 8 نفر در هر 10،000 را ثبت کرده است .
جنسیت:
مطالعات مختلف نشان میدهند که مرگ در اثر خودکشی در نوجوانان پسر بیشتر از نوجوانان دختر است، درحالیکه دختران بیشتر افکار خودکشی و اقدام به آن را تجربه میکنند. در سراسر جهان، نسبت خودکشی مردان بین سنین 15 تا 19 بیش از دو برابر زنان همسن است . محققین در یک مطالعه بر روی 2690 نوجوان دریافتند که میزان بیشتر مرگ ناشی از خودکشی در پسران نسبت به دختران، بهاحتمال دارا بودن عوامل خطر خودکشی در پسران، مانند رفتارهای پرخطر، سوءمصرف الکل، استفاده از روشهای کشندهتر خودکشی، تمایل بیشتر به سمت خشونت و رفتارهای برونگرایانه پسران در مقایسه با دختران نوجوان برمیگردد.
اختلالات برونگرایی مانند کمبود توجه، بیش فعالی، اختلالات سرکشی و ارتباطی در پسران نسبت به دختران بیشتر هستند. و اختلالات درونگرایی مانند افسردگی، اضطراب، استرس پس از تروما در دختران شایعتر از پسران میباشد. سوءمصرف مواد و اسکیزوفرنی بهعنوان عامل خطر قوی در پسران از دختران شایعتر است.
گرایش جنسی:
مطالعات نشان دادهاند که بین گرایش جنسی و خودکشی ارتباط وجود دارد. افکار خودکشی و اقدام به آن بهخصوص در دوران بلوغ در مردان همجنسگرا (هموسکچوال) و دو جنسگرا (بای سکچوال) نسبت به همتایان دگرجنسگرا (هتروسکچوال) بیشتر است. میزان خودکشی در زنان همجنسگرا و دو جنسگرا افزایش نمییابد.
نژاد و قومیت:
مطالعات نشان میدهند که گروههای بومیدر نتیجه قرار گرفتن در محیط نامساعد و نابرابر در معرض افزایش خطر خودکشی هستند . در ایالات متحده آمریکا، نوجوانان 15 تا 19ساله بومیان آمریکا و آلاسکا 7/1 برابر بیشتر احتمال دارد در اثر خودکشی بمیرند در کانادا، نوجوان سرخپوست بومی تا شش بار بیشتر در اثر خودکشی نسبت به همسالان غیربومی در اثر خودکشی میمیرند. بهطور مشابه، در اروپا، در نوجوانان 15 تا 19 ساله اقلیتهای قومی بومی ایرلند میزان خودکشی بیش از 5/2 برابر میزان جمعیت عمومی ایرلندی، با افزایش 6 برابر خودکشی در مردان دیده میشود.
2- عوامل محیطی
عبارتند از عدمحمایت خانوادگی و اجتماعی، بازداشت و زندانی شدن، مهارتهای ضعیف زندگی، سابقه خانوادگی خودکشی، اینترنت و رسانههای گروهی.
حمایت خانوادگی و اجتماعی: محققین روابط مثبت پدر و مادر را به عنوان یکی از مهمترین عوامل محافظتکننده در برابر خودکشی نوجوانان گزارش میکنند. نوجوانانی که اقدام به خودکشی کردهاند محیط خانواده خود را استرسزا، غیر حمایتی، پر مشاجره و سرد ازنظر عاطفی توصیف میکنند.
طی مطالعات انجام شده مشخص شد عدمحمایت پدر و مادر با افزایش خطر افکار و اقدام خودکشی همراه است . حمایت والدین و مدرسه نسبت به حمایت دوستان در راستای فهم تفکرات و رفتارهای خودکشی حائز اهمیت بیشتری میباشد .
نتایج یک مطالعه در نوجوانان بستری شده در بخش روان به علت خودکشی، نشانگر اثرات مخرب عدم حمایت اجتماعی نظیر حمایت همسالان یک عامل قوی برای بروز رفتارهای خودکشی است.
زندانی شدن:
خطر نسبی خودکشی در نوجوانان زندانی سه برابر بیشتر از بزرگسالان زندانی است . همچنین، نتایج یک مطالعهی نشان داد بهطورکلی شیوع صدمه به خود در زندانیان زن ده برابر بیش از زندانیان مرد است. و صدمه به خود با خودکشی بعدی ارتباط معنادار دارد.
روابط اجتماعی ضعیف:
مهارتهای اجتماعی و خودشناسی و اعتماد به نفس ضعیف میتوانند عوامل خطر برای خودکشی نوجوانان باشند. تحقیقات نشان میدهد کسانی که روابط اجتماعی ضعیفتری را در ارتباط با جنس مخالف را دارند ، احتمال خودکشی در آنها 13% بیشتر از سایرین است.
سابقه خانوادگی:
شواهد بیانگر خطر بالای خودکشی در افرادی است که در معرض خودکشی والدین قبل از 17 سالگی قرار داشته اند ، درواقع خودکشی در نوجوانان پسر بهطور قابل توجهی با سابقه مرگ پدر در اثر خودکشی همراه بود و برعکس، خودکشی در نوجوانان دختر بهطور قابل توجهی باسابقه خودکشی مادر همراه بود.
اینترنت و شبکه های اجتماعی:
مطالعات اخیر نشان دادهاند که اینترنت و شبکه های اجتماعی می تواند آمار خودکشی در نوجوانان 15 تا 24 ساله را 13% افزایش دهد. اینترنت میتواند اطلاعاتی را در مورد چگونگی اقدام به خودکشی موفق به جوانان ارائه دهد و حتی ممکن است آنها را به خودکشی تشویق کند. خواندن داستانها و خبرهای خودکشی در اینترنت و شبکه های اجتماعی بر وقوع خودکشیهای بعدی برای جوانان و نوجوانان اثرگذار است.
3- عوامل روانی
عوامل روانی در خودکشی نوجوانان عبارتند از ، حوادث ناگوار زندگی و سابقهی سوءاستفاده در دوران کودکی، استرس آکادمیک، استفاده از مواد مخدر و الکل و مزاحمت سایبری.
نقش بیماریهای روانی:
افسردگی شایعترین اختلال مرتبط با خودکشی نوجوانان است، که در دختران نسبت به پسران بیشتر است. ناامیدی یک متغیر واسطهای مهم بین افسردگی و خودکشی است . بیماریهای روانی بهطور قابل توجهی خطر خودکشی نوجوان و رفتار خودکشی را افزایش میدهند، 87 درصد تا 90 درصد از نوجوانان در زمان خودکشی از یک یا چند اختلالات روانی (مانند اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از تروما، اختلال شخصیتی مانند تحریکپذیری، تکانشگری و روانپریشی و اسکیزوفرنی) رنج میبرند.
هر ترکیبی از این اختلالات میتواند خطر رفتارهای خودکشی را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد.
تصور از زیبا و جذاب نبودن و بدن ضعیف ، با پدیده خودکشی در زنان همراه است! اسکیزوفرنی علیرغم شیوع کم بهعنوان عامل خطر خودکشی در پسران در مقایسه با دختران (به علت شروع زوتر در پسران) است.
یک مطالعه بر 2399 دانش آموزان دبیرستانی 13-15 ساله، بعد از 4 سال پیگیری از نظر افکار خودکشی نشان داد، افکار خودکشی بهشدت با علائم اضطراب/ افسردگی، مشکلات رفتاری، درد/ تنش عضلانی در 13-15 سالگی این نوجوانان، همراه است .
اختلالات خلقی و سوء مصرف مواد در خودکشی اواخر نوجوانی متداولتر هستند درحالیکه در خودکشی سنین پایینتر اختلالات رفتار مخرب شایعتر هستند.
طی مطالعات انجام شده ، افزایش 5 برابری تفکرات خودکشی به دنبال غم ناگهانی در نوجوانان را نشان دادند. همچنین اضطراب و تنهایی با افزایش خطر افکار و اقدام به خودکشی همراه بود.
سابقه حوادث ناگوار زندگی:
اغلب یک رویداد استرسزا در زندگی نوجوانان قبل از اقدام به خودکشی رخ میدهد . شکست عشقی، طلاق والدین، مرگ یک دوست، مرگ والدین، خانواده نیروهای مسلح، افت تحصیلی، خشونت خانگی، بیماری جسمی، مشکلات مالی، سابقه صدمه به خود و سوءاستفاده فیزیکی از کودکان اغلب بهعنوان وقایع رخ داده قبل از اقدام به خودکشی ذکر شده است.
سابقه حوادث ناگوار زندگی را میتوان با تفکرات خودکشی و اقدام خودکشی در آینده مرتبط دانست. سرکوب عاطفی میتواند در نحوه فایق آمدن فرد بر حوادث ناگوار زندگی تأثیر بگذارد. نتایج یک تحقیق نشان میدهد که سرکوب عاطفی بهعنوان عامل میانجی بین تفکرات خودکشی و تلاش برای خودکشی و در ورای متغیرهای دموگرافیک و نشانههای افسردگی عمل میکند . نتایج مطالعهی بهعملآمده در 90 دختر نوجوان که در بخش روان به علت خودکشی بستری شده بودند، نشان داد که وقایع استرسزای زندگی، وقوع خودکشی در آینده را رقم می زند.
افکار خودکشی یک پدیده شایع در بازماندگان پس از رویداد فاجعه است. میزان افکار خودکشی در میان بازماندگان نوجوانان پس از زلزله سال 2008 در ونچوان چین، 6، 12 و 18 ماه پس از زلزله، به ترتیب 6/35 درصد، 6/35 درصد و 7/30 درصد محاسبه شد. افسردگی قویترین پیشبینی کننده افکار خودکشی پس از زلزله بود است.
تجاوز در کودکی:
محققین رابطهی مستقیمی را بین سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی و اقدام به خودکشی یافتهاند. برای نوجوانان در حال رشد که تجربه قربانی شدن را دارند، آزار و اذیت جنسی شدن میتواند راه رسیدن به خودکشی را از طریق ایجاد افسردگی و پریشانی روانی هموار کند.
طی تحقیقات انجام شده در دانشگاهی در هلند ، ارتباط مثبت معنیداری بین سوءاستفاده جنسی و خودکشی در دختران و پسران وجود داشت، اما این ارتباط در پسران نسبت به دختران قویتر بود. نتایج نشان داد درحالیکه سوءاستفاده جنسی در دختران شایعتر است، ولی اثرات منفی آن در پسران برای اقدام به خودکشی بیشتر است.
نتایج مطالعه بر 163 نوجوان با اختلال افسردگی عمده تشخیص داده شده نشان داد، سابقه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی با عدم خویشتنداری (عمل بدون فکر که نوعی رفتار تکانشی است) و گزارش اقدام به خودکشی در نوجوانی همراه است؛ بخصوص عدم خویشتنداری بالاتر با احتمال بیشتری با خطر اقدام به خودکشی در نوجوانان دارای سابقه سوء استفاده جنسی در کودکی همراه بود.
استرس آکادمیک:
نتایج مطالعهای بر 664 دانشجوی راهنمایی و دبیرستان در مدارس کره نشان داد استرس آکادمیک و خشونت در مدارس با افزایش خطر خودکشی نوجوانان مرتبط هستند. استرس آکادمیک، افسردگی، تفکرات خودکشی، برنامهریزی و تلاش برای خودکشی را تشدید میکند؛ خشونت در مدرسه همچنین افسردگی را افزایش میدهد و به دنبال آن تفکرات خودکشی، برنامهریزی و تلاش برای خودکشی را افزایش میدهد.
مصرف الکل و مواد مخدر:
مطالعات نشان دادهاند که سوءمصرف الکل، تنباکو و مواد مخدر خطر خودکشی در نوجوانان را افزایش میدهد . مصرف الکل در نوجوانان، بهخصوص شروع استفاده در پیش از نوجوانی، عامل خطر مهمی برای افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در دختران و پسران نوجوان است. در یک مطالعه از 639 نفر از جوانان، در نوجوانان کمتر از 13 سال استفاده الکل با خطر بیشتری از افکار و اقدام به خودکشی در مقایسه با غیر نوشندگان هم سن و سال و کسانی که نوشیدن را پس از 13 سالگی شروع کرده بودند همراه بود.
در یک مطالعه مشخص شد مصرف الکل خطر خودکشی را در دختران نوجوان 3 برابر و در پسران 17 برابر افزایش میدهد ، استفاده از مواد مخدر و آرامبخشها با نشانههای افسردگی، کیفیت پایین خواب، صدمه عمدی به خود، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در هر دو جنس در نوجوانان ارتباط مستقیم دارد.
مزاحمت سایبری:
تحقیقات اخیر نشان میدهند که قربانیان مزاحمت سایبری و آزار دیدن در مدرسه بخصوص دختران نوجوان، در معرض خطر قابلتوجهی از پریشانی روانی و افکار خودکشی، برنامهریزی و اقدام برای خودکشی در مقایسه با کسانی که این تهدیدها را تجربه نمیکنند قرار دارند . نتایج دادههای 15425 دانشآموز برگرفته از سیستم مراقبت رفتارهای پرخطر جوانان در ایالات متحده نشان داد، که قربانی شدن مزاحمت سایبری اثرات خود را بر افکار خودکشی، برنامهریزی خودکشی، اقدام به خودکشی بهوسیله رفتار خشونتآمیز، سوءمصرف مواد و افسردگی اعمال مینماید. همچنین، نوجوانان دختری که قربانی مزاحمت سایبری هستند میزان بالاتری از افسردگی و رفتارهای خودکشی در مقایسه با همتایان پسر خود گزارش میکنند، و با افزایش سن، افسردگی و سوءمصرف مواد این خطر افزایش مییابد
نتیجهگیری
با توجه به اینکه عوامل مختلف دموگرافیک، محیطی و روانی بر خطر خودکشی در نوجوانان مؤثر میباشند، در هر حیطه میتوان اقدامات و مداخلات پیشگیرانه مناسب را بهمنظور کاهش رفتارهای مرتبط با خودکشی نظیر افکار، برنامهریزی و اقدام به خودکشی در نوجوانان انجام داد.
نویسندگان:
معصومه سیمبر، سمیرا گلعذار ، شیوا علیزاده، محبوبه حاجی فقها
دیدگاه ها