دلگرم
امروز: چهارشنبه, ۰۵ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۱۱ ربيع الأول ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی
شعر عید نوروز کارو | اشعار زیبای کارو درباره نوروز و حاجی فیروز
8
زمان مطالعه: 5 دقیقه
با فرا رسیدن عید نوروز در این صفحه زیباترین و خاطره انگیز ترین اشعار کارو درباره نوروز و حاجی فیروز را برایتان تهیه و گردآوری کرده ایم. با ما در دلگرم همراه باشید .

شعر زیبای حاجی فیروز از کارو

ای کسانی که در این کشمکش عید سعید
سر خوش و می زده با روی سپید
غرق در شوکت و در مکنت و بد مستی پول
به سیاهی شب بخت بدم می خندید٫
می نپرسید چرا؟
از چه این هموطن لخت به این صورت زشت
رو سیه ساخته و کو به کو افتاده به راه..
آری ای هموطنان
سرگذشتیست مرا تیره در این روی سیاه٫

لحظه ای ٬محض خدا٬ خویش فراموش کنید..
غم پنهانی من گوش کنید..
در دل آتش فقر
در غم خاموشی
وز همه تلخی جانسوز که یک عمر کشید
قلب من بس که تپید..
قلب من بس که شکست..
نفسم بس که در اعماق دلم نعره کشید..
هوسم بسکه به مغزم کوبید..
پای یک مشت ستمکار فرومایه پست
بس که برخاک سیاهم مالید..

مثل یک قطره سرشک
ازدل خون
زندگی بر لب چشمم غلطید..

با سر آهسته زمین خورد و تن سرد زمین
لاشه مرده روحم بوسید
وندر آغوش به هم کوفته وهم و جنون
مغز بیچاره بختم پوسید..

نفَسم
هر چه بیهوده مرا کشت بَسم بود بَسم..
نفس بی کسم ای زنده دلان قطع کنید..
سینه ام چاک کنید..
این غبار سیه از روی رخم پاک کنید
به چه کار آیدم این چشمه خون
این تن مرده مرگ
که تن زنده من کرده چنین آواره
از کف سینه ام آرید برون
ببرید...
ببرید در بیابان سکوت
زیر مشتی لجن و سنگ سیه خاک کنید..

آری ای هموطنان..
چشمه عشق در این ملک سراب است سراب
پایه عدل و شرف پاک خراب است خراب
عز و مردانگی و فهم عذاب است عذاب
جور بر مردم بد بخت صواب است صواب
آه ای چشم زمین قافله سالار زمان
باز گو با من سر گشته خور عالم تاب
آدمیت به کجا رفته کجا رفته شرف؟!
کو حقیقت ز چه رو مرده چرا رفته به خواب؟!
این چه رسمیت چه نظمیست چه وضعیست خدا؟!
سبب این همه بد بختی ام کیست خدا؟!
جز خدایان زر و کهنه پرستان پلید..
هیچ کس زنده در این شب به خدا نیست خدا..!
کی رسد روز و شود چیره بر این ظلمت تار
که پیادست در آن حق وستمکار سوار
سر نوشتِ همه بازیچه مُشتیست عیار
سر زحمت به طناب عدم از دار به دار
زیر خاک است گل و زینت گلدان ها٫ خار..
فقر می باردش از هر در و از هر دیوار..

زندگی پول ٫نفس پول٫ هوس پول٫ هَوار
قدرتی کو که بر آید ز پس پول..(؟!) هوار
هموطن خنده مکن بر رخ این حاجی خوار
صحبت از عید مکن بگذر و راحت بگذار..

من بیکار که صد بار بمیرم هر روز..

بالِشم سنگ و دلم تنگ و تنم بستر سوز..
کت من در گرو عیدِ گذشتهِ است هنوز..
به من آخر چه که نوروز سعید است امروز..
کهنه روزم چه بد آخر که چه باشد نوروز
هفت سین من اگر بودی و می دیدی چیست..
همنشین من غارت زده می دیدی کیست..
میزدی داد فلک تا به فلک زنگ به زنگ
که تف بر تو محیط شرف آلوده به ننگ
هفت سین من که چه سینی و چه هفت
سینه ای کشته دل و سوز سرشکی گلرنگ
سرفه های تب و سرسام سکوتی دلتنگ
سفره ای خالی و سرما و سری بر سرسنگ..

آری ای هموطنان
سالتان باد به صد سال فرحبخش قرین
هفت سین کی به جهان کسی بهتر از این؟!
دیده هر سو که بیفتد ز یسار و ز یمین..
سایه فقر سیه کرده سرو روی زمین..
سبز برگ در ختان همه بی لطف و حزین
لاله را ژاله صفت اشک الم گشته عجین
زن غمین٫ پیر غمین ٫بچه غمین..
وَه که سرتاسر این ملک ستمدیده زار..
نفسی نیست دهد مژده ز ایام بهار..
شیون و درد و فغان داده به سر باد وزان
جای می.. خون سیه می چکد از چشم رُزان..
این که چیزی نبود هموطنان.. بدتر از این..
عجب اینجاست که افتاده زپا چرخ زمان!
کِی فلک دیده به خود
فصل خزان بعد خزان؟!

separator line

شعر حاجی فیروز کارو

*از زبان حاجی فیروز* ...کارو...

این چه نظمی ست؟ چه رسمی ست؟ چه وضعی ست خدا

سبب اینهمه بدبختی وغم چیست خدا

جز خدایان زر و کهنه پرستان پلید

هیچکس زنده در این شب بخدا نیست، خدا!

کی شود روز و شود تیره بر این ظلمت تار

که پیاده ست در آن حق و ستمکار، سوار

زیر خاک است گل و زینت گلدانها، خار

سر نوشت همه بازیچه ی مشتی عیار

زندگی، پول-نفس، پول-هوس، پول-هوار

مرغ حق یخ زده اندر قفس پول،هوار

هموطن! خنده مکن بر رخ این *حاجی* خوار

صحبت از عید مکن بگذر و راحت بگذار

زاده ی فقرکجا و طرب فصل بهار...؟

من بیکار که صد بار بمیرم هر روز

بالشم سنگ و دلم تنگ وتنم بسترسوز

کت من در گرو ی عید گذشته ست هنوز

به من آخر چه که نوروز سعید است امروز

کهنه روزم چه بدآخر که چه باشد نوروز...

هفت سین من اگر بودی و می دیدی چیست

همنشین من غارت زده می دیدی کیست

می زدی داد فلک تا به فلک، زنگ به زنگ

که تفو برتو محیط شرف آلوده به ننگ.

هفت سین! وه که چه *سین*ی و چه *هفت* همه رنگ

سینه ای کشته دل و سوز سرشکی گلرنگ

سفره ای خالی و سرما و سری بر سر سنگ

آخر ای هموطنان
سالتان باد به صد سال فرح بخش قرین

هفت سین کی به جهان دیده کسی بهتر از این؟...

separator line

مجموعه ای از بهترین اشعار کارو دردریان

شعر زیبای مادر از کارو



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.6 از 5 (8 رای)  

    
    دیدگاه ها
    اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !

    hits