دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
شعر برای جوانی | ۱۰۰ شعر برگزیده در مورد جوانی
27
زمان مطالعه: 16 دقیقه
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جوانی برای شما تهیه نماییم.

گلچین برترین و زیباترین شعر در مورد جوانی

در این مطلب از سایت دلگرم سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جوانی برای شما تهیه نماییم. برای دیدن و خواندن این اشعار تا پایان مطلب ما را همراهی کنید .

شعر درباره جوانی

جوانی را ز کف دادم ز بس با غصه خو کردم
چــو پیری را بـخود دیدم جوانـی آرزوکـردم ندانستم که بازی دارد این دهر دنی با من
دریـغـا آن زمـان بگذشت ودیـرش یاداو کـردم
به امیدی که بازآرم دگر باره جوانی را
گرفتم فانوسی دستم شبابم جستجو کردم

separator line

شعر در وصف جوانی و زندگی

زندگی یک سراب یک سراب

پایان کار من و تو خراب خراب

آرزوها همه نقش برآب برآب

گذشته ها مثل یه خواب یه خواب

فانوس دل ما یه شهاب یه شهاب

بروی چهره ها یه نقاب یه نقاب

ذهن خسته ما پی جواب جواب

جوانی یک سراب یک سراب

شعر از : هنگامه زنوری

روز جوان - تاریخ روز جوان

شعری غمگین در باب جوانی

زیر رگبار مصیبت

روی شنزار صداقت

با کوله باری از محبت

میدویدم پی حقیقت

خیس و خسته

پاهایی به گل نشسته

کوله باری ته کشیده

گمشده به بیراهه رسیده

همچنان به فکر فردا

مات از این کار دنیا

بعد از این همه دویدن باز تنها

چه کنم گمشده ام نشد پیدا

آخر و عاقبت این طلبیدن

زخم آلود به گوشه ای تکیدن

نه توان باز گشتن

نه مجال رسیدن

نه توان باز گشتن

نه مجال رسیدن

شعر از : هنگامه زنوری

separator line

شعر در مورد جوانی و گذر عمر

سوار بر قطار زمان

چرخیم به گرد خود در این مکان

ز ایستگاه کودک

به ایستگاه نوجوان و جوان

تا رسیم به ایستگاهی

که شویم پیر و ناتوان

گویند: بی شک

همانجاست پایان

غافل از وجود آن جهان

شعر از : هنگامه زنوری

همچنین بخوانید :

شعر برای پدر : ۵۴ شعر زیبا در وصف پدر | روز پدر مبارک

شعر لری روز پدر

separator line

شعر با موضوع جوانی

بر باد رفت در غم و حسرت جوانیم

بی آرزو چه سود دگر زندگانیم

separator line

شعر کوتاه در مورد جوانی و پیری

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را

چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانـی را

separator line

شعر درباره جوانی و پیری

عمر از کف رایگانی می رود

کودکی رفت و جوانی می رود

این فروغ نازنین بامداد

در شبانی جاودانی می رود

separator line

شعر در وصف جوانی

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را

نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

separator line

شعر درباره ی جوانی و پیری

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‎کند

بلبل شوقم هوای نغمه‎خوانی می‎کند

separator line

شعر در مورد جوانی

همه کس راتن واندام وجمال است وجوانی

وین همه لطف ندارد تو مگرسرو روانی؟

separator line

شعر در مورد جوانی و نوجوانی

افسوس که نامه جوانی طی شد

و آن تازه بهار زندگانی دی شد

separator line

شعری در مورد جوانی

افسوس که ایّام جوانـــــــی بگذشت

هنگام نشاط و شادمانی بگذشت

تا چشم گشودیم در این باغ، چو گل

هفتاد و دو سال زندگانی بگذشت

separator line

شعری در مورد جوانی ونوجوانی

جوانی حسرتا بامن وداع جاودانی کرد

وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد

separator line

شعر در مورد جوان ناکام

شباب عمر عجب با شتاب می‌گذرد

به دین شتاب خدایا شباب می‌گذرد

شباب و شاهدوگل مغتنم بود ساقی

شتاب کن که جهان با شتاب می‌کذرد

separator line

شعر در مورد جوان از دست رفته

جوانی چون سواری بود و بگذشت

به گلزاری بهاری بود و بگذشت

separator line

شعر در مورد جوان و نوجوان

دریغا از جوانی ، صد دریغا

که آن هم روزگاری بود و بگذشت

separator line

شعر در مورد جوان ناکام

من جلوه شباب ندیدم به عمر خویش

از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام

separator line

شعر در مورد جوان مردی

به روزگار جوانی درود باد درود

که دوره خوش من دوره جوانی بود

همچنین بخولنید :

شعر برای برادر : ۳۰ شعر زیبا و عاشقانه در وصف برادر

شعر برای کامیابی : زیباترین اشعار درباره موفقیت و کامیابی

separator line

شعر در مورد جوانی و نوجوانی

بر ساحل دریای جوانی چو نشینم

هر دم گذرد از سر من موج خیالی

separator line

شعر در وصف جوانی و نوجوانی

عیش خوش و ایّام جوانی همه گوئی

چون بوی گلی بود که همراه صبا بود

separator line

شعری در وصف جوانی و نوجوانی

شادی کنیدای دوستان من شادم و آسوده‌ام

بوی جوانی بشنوید از پیکر فرسوده‌ام

separator line

شعری درباره جوانی و نوجوانی

مشو از باغ شبابت بشکفتن مغرور

کز پیش آفت پیری بود و پژمردن

شعری درباره جوانی و نوجوانی

separator line

شعری در مورد جوان و نوجوان

بهره از روز جوانی ببرد آن پسری

که ز جان گوش به پند پدر پیر کند

separator line

شعر درباره جوانی

سحرگه به راهی یکی پیـــــر دیــدم

سوی خاک خم گشته از ناتوانی

بگفتم : چه گم کرده‌ای اندرین راه؟

بگفتا: جــوانی، جـوانی، جــوانی

separator line

شعری در مورد جوانی و نوجوانی

گویی به خواب بود جوانی مان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود

جملات عاشقانه انگلیسی

A heart that loves is always young.

قلبی که عشق می ورزد همیشه جوان است

separator line

شعری زیبا در مورد جوان و نوجوانی

می دوی تند ،جوانی و ندارد نفسی

دلِ از تاب و تب افتاده و تنها مانده

separator line

شعری درباره نوجوانی و جوانی

خدا وبال جوانی نهد به گردن پیری

تو شهریار خمیدی به زیر بار گناهت

separator line

شعری در مورد جوان و نوجوانی

جوانی ام ، غرورم ، آبرویم ، آرزوهایم…

تمام آنچه را که از خودم هم دوست تر دارم

separator line

شعر در مورد مرگ جوان ناکام

انگار در این همهمه تنها ماندم

از وصف تمام عاشقان جا ماندم

در حسرت آن نگاه زیبا و قشنگ

صد حیف که از جوانی ام وا ماندم

separator line

شعر در مورد فوت جوان ناکام

گــنــاه شــیــعــه تــو را مــیـزبـان بــاران کـرد

فـدای بـغــض نــهــانــت مــن و جـوانـی مـن

separator line

شعر در مورد درگذشت جوان ناکام

آمدی تا دوباره شب بوها

با عبورت ترانه خوان بشوند

تاک های تکیده و مرده

با نگاه شما جوان بشوند

separator line

شعر درباره جوان ناکام

دیگر چه فرقی می کند من پیر باشم یا جوان؟!

وقتی تو باشی تا ته دنیا جوانی می کنم

separator line

شعر درباره جوان ناکام

با تو من یک جور ِ دیگر مهربانی میکنم

شور در سر دارم و دارم جوانی می کنم

separator line

شعری در مورد جوان ناکام

قد کشیدی تا جوانی پابه پایم حیف شد

دست دوران کرد، از دستت جدایم حیف شد

separator line

شعری در باره جوانی

خوشا نو بهاران و فصل جوانی

که بگذشت با دوستان زندگانی

separator line

شعر کوتاه درمورد جوان ناکام

منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی

هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم

separator line

شعری درباره جوان از دست رفته

عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر

عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم

separator line

شعر درباره جوان از دست رفته

دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی

لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی

separator line

شعر درباره جوانی از دست رفته

به سمت خلوت میانه سالی ام نیا

در ازدحام کوچه ی جوانی ات بمان

separator line

شعری سوزناک در مورد جوانی

ای جوانی

رفتی ز دستم، در خون نشستم

جوانی، کجایی؟

چرا رفتی که من با تو عهدی نبستم

غم پیری، نبود دیری، که در هم شکستم

جوانی را ز کف داده‌ام رایگانی

کنون حسرت برم روز و شب بر جوانی

نه هوشیار و نه مستم

ندانم که چه هستم

جوانی چو رفتی تو ز دستم

ندیدم سود از جوانی در زندگانی

چه حاصل از زندگانی دور از جوانی

جفا کن که بودم دردا که دیدم از مهربانان، نامهربانی

غمت را نهفتم در سینه اما با کس نگفتم راز نهانی

ندیدم سود از جوانی در زندگانی

چه حاصل از زندگانی دور از جوانی

چو این دل به نشا دادم

که چون جویم از رهابم

امیدم کجایی، کجایی؟

اگر در برم نیایی، بسازم با سوز هجر و داغ جدایی

بسازم با سوز هجر و داغ جدایی

separator line

شعری در مورد جوانی و نوجوانی

از زندگانیم گله دارد جوانیم

شرمنده جوانی از این زندگانیم

separator line

شعر درباره نوجوان و جوان

تو بادبادک بازیگوشی بودی

که با دنباله ی عطرش

هر روز از خیابان نوجوانی‌ام می گذشت !

و من کودکی که می دوید

می دوید… می دوید… و نمی رسید

separator line

شعر زیبا در مورد جوانی و نوجوانی

جوانی‌ام

گوشه‌ی آغوش تو بود

لحظه‌ای صبر اگر می‌کردی

پیدایش می‌کردم

آغوشت را باز کردی

برای رفتن‌ام

شاید حق با تو بود

من دیر شده بودم!

شعر زیبا در مورد جوانی و نوجوانی

separator line

شعر درباره جوان و نوجوان

کودکی‌ام را سنجاق کرده ام

به… جوانی‌ام

و دوچرخه سبزم آن پایین صفحه

مدام تاب می‌خورد

separator line

شعر زیبا درمورد جوان ناکام

جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود

دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد

separator line

شعر درباره جوان مردی

خود جوانی هم به این زودی به ترک کس نگوید

من ز خود آزردم از فرط جوانی ها جوانی

separator line

شعر در وصف جوانی

سیرم از زندگانی

در بهار جوانی

separator line

شعر در وصف جوانی

بادست غرور زندگانی

برقست لوامع جوانی

separator line

شعر در وصف جوان ناکام

جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد

وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد

separator line

شعر در وصف جوان

خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست

به زندگانی من فرصت جوانی نیست

separator line

شعر در وصف جوان از دست رفته

بار دیگر گر فرود آرد سری با ما جوانی

داستانها دارم از بیداد پیری با جوانی

separator line

شعر در وصف جوان فوت شده

خود جوانی هم به این زودی به ترک کس نگوید

من ز خود آزردم از فرط جوانی ها جوانی

separator line

شعر در وصف جوان مرده

الفت پیری و نسیان جوانی بین که دیگر

خود نمیدانم که پیری دوست دارم یا جوانی

separator line

شعری در وصف جوانی

گر جوانی می کنم پیرانه سر بر من نگیری

شهریارا در بهاران می کند دنیا جوانی

separator line

شعری در وصف جوان ناکام

در جوانی توبه دمسرد پیرم کرده بود

همت پیر مغان بخت جوانی شد مرا

separator line

شعر به وصف جوانی

به جوانی نتوانی چو رسیدن، باری

جهد کن عهد جوانی جهان را دریاب

separator line

شعری در وصف جوانی

نشأه می با جوانی آب یک سرچشمه است

از جوانی بگذرد هر کس زصهبا بگذرد

separator line

شعر در وصف مرگ جوان ناکام

می کشم گر در جوانی اه افسوس از جگر

نیل چشم زخم برروی جوانی می کشم

separator line

اشعار در وصف جوان ناکام

در عالم جوانی کاری نیامد از من

دستی زدم به پیری در دامن جوانی

separator line

شعر در وصف جوانمردی

به جوانی چو نشد باز مرا چشم خرد

شاید ار هرگز بر روز جوانی ننوم

separator line

شعر در وصف جوانان

جوانی یکی مرغ بودت گر او را

بدادی به زر نیک بازارگانی

separator line

شعر در وصف جوان مرگ

غنچه در نوبت جوانی تو

سر نبیند، اگر کله بنهد

separator line

شعری در وصف جوان

افسوس! که ایام جوانی بگذشت

سرمایه عیش جاودانی بگذشت

separator line

شعر جوانی

دود از دل عاشقان برآرد

حسن تو ز آتش جوانی

separator line

شعر جوانی و پیری

جوانی گسست و چیره زبانی

طبعم گرفت نیز گرانی

separator line

شعر جوانی گذشت

بر سر بازار سربازان عشق

زیر هر داری جوانی دیگرست

شعر جوانی و پیری

separator line

شعر جوانی و نوجوانی

همه دانند لشکر و میران

که جوانی نیاید از پیران

separator line

شعر جوانی شمع ره کردم

ای لاله بهار جوانی که شد خزان

از داغ ماتم تو بهار جوانیم

separator line

شعر جوانی داستانی بود

ورق تا نگردانده باد خزانی

غنیمت شمر نوبهار جوانی

separator line

شعر جوانی رفت

زان باده پیر تلخ پاسخ

بفزای حلاوت جوانی

separator line

شعر جوانی و گذر عمر

آموختیم جوانی اندر پیری

از بخت جوان صلای پیرآموزی

separator line

شعر جوانی پیری

آزرده جانی را مکش، بی خان و مانی را مکش

مسکین جوانی را مکش، تو هم جوانی، ای پسر

separator line

شعر جوانی دل

خود جوانی هم به این زودی به ترک کس نگوید

من ز خود آزردم از فرط جوانی ها جوانی

separator line

شعر درباره جوانی و پیری

به آب و تاب جوانی چگونه غره شدی

که خود جوانی و این آب و تاب می گذرد

separator line

شعر جوان و پیر

جوانی می رود از دست بر باد

برو لنگر بنه رطل گران را

همچنین بخوانید :

شعر برای ظلم و ستم | برگزیده برترین اشعار درباره ظلم و ستم

شعر برای پاییز : مجموعه ای از ۵۵ شعر زیبا در وصف پاییز

یه شعر برای عشقم : مجموعه ای از اشعار زیبا در وصف عشق و عاشقی

separator line

شعر در مورد جوانی و پیری

خورشید من از اوج جوانی چو برآمد

بس ذره سرگشته که بر باد هوا رفت

separator line

شعر از پیری و جوانی

هلاک جان من آن پیر داند

که روزی از جوانی دور مانده ست

separator line

شعر درباره ی جوانی و پیری

نپرسد هرگز آن مست جوانی

که حال توبه آن پیر چونست

separator line

شعر در مورد گذشت جوانی

ایام جوانی به سر زلف بتان شد

اقبال به سر رشته کارم نرسانید

separator line

شعر درباره جوانی و نوجوانی

آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت

وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت

separator line

شعر جوان و نوجوان

پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد

وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد

separator line

شعری درباره جوانی و نوجوانی

عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار

عذرم پذیر و جرم به ذیل کرم بپوش

separator line

شعر در مورد جوانی و نوجوانی

چنان به حسن و جوانی خویشتن مغرور

که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ

separator line

شعر درباره ی جوانی و نوجوانی

چنان به حسن و جوانی خویشتن مغرور

که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ

separator line

شعری درباره ی جوانی و نوجوانی

عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام

مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام

separator line

شعری در مورد جوانی و نوجوانی

عاشق روی جوانی خوش نوخاسته ام

و از خدا دولت این غم به دعا خواسته ام

separator line

شعری درباره نوجوانی و جوانی

خسروا پیرانه سر حافظ جوانی می کند

بر امید عفو جان بخش گنه فرسای تو

separator line

شعر انگیزشی درباره جوانی

ای جوان چشم دلِ خود باز کن
زندگی را با هدف آغاز کن
راه پاکان و نیاکان پیش گیر
پند از یاران نیک اندیش گیر
هست آینده یکی کوه بلند
تا رسی آنجا، به پستی دل نبند
جوانا ره طاعت امروز گیر
که فردا نیاید جوانی ز پیر
قضا روزگاری ز من در ربود
که هر روزی از وی شب قدر بود
من این روز را قدر نشناختم
بدانستم اکنون که در باختم

separator line

شعری دردناک و غمگین در مورد جوانی

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را
چه سود از زندگانی، چون تبه کردم جوانی را

separator line

شعری احساسی درباره جوانی

ز روزگار جوانی خبر چه می پرسی
چو برق آمد و چون ابر نوبهاران رفت
ای نوجوان تو قدر جوانی خود بدان
کن سعی تا که خرّم و خوش برخوری از آن
تو درد پیری خود دانی امروز چاره کن
آن روز می شوی به یقین زار و ناتوان
تو باید آسمان پرواز باشی
درخشان همت و خود ساز باشی
تو باید آگه و بیدار باشی
به دور از دام استعمار باشی
به کار انداز نیروی اراده
مشو از مرکب کوشش پیاده
به راه علم و ایمان پیش تر تاز
چو خود کن ملت خود را سرافراز
جوانی بهار است ای برادر
همه گل ها در آن روید سراسر

separator line

شعر در باب جوانی

در آسمان عمر جوانی ستاره ای است

یک بار بیشتر نکند در جهان طلوع

چون اصل عمر توست، بدان قدر و قیمتش

اصل ار فنا شود نبری نفع از فروع

separator line

شعر در وصف جوانی

جوانی شمع ره کردم

که جویم زندگانی را

نجستم زندگانی را

و گم کردم جوانی را

separator line

شعر در مورد گذر عمر و جوانی

مبند دل به حیاتی که جاودانی نیست

که زندگانی ده روزه زندگانی نیست

به چشم هر که سیه شد جهان ز رنج خمار

شراب تلخ کم از آب زندگانی نیست

ز شرم موی سفیدست هوشیاری من

وگرنه نشئه مستی کم از جوانی نیست

جدا بود شکر و شیر، همچو روغن و آب

درین زمانه که آثار مهربانی نیست

ز صبح صادق پیری چه فیض خواهم برد؟

مرا که بهره به جز غفلت از جوانی نیست

برون میار سر از زیر بال خود صائب

که تنگنای فلک جای پرفشانی نیست

separator line

شعر درباره جوانی

افسوس که نامه جوانی طی شد

و آن تازه بهار زندگانی دی شد

آن مرغ طرب که نام او بود شباب

افسوس ندانم که کی آمد کی شد

separator line

شعر در وصف جوانی و پیری

جوانی در درون دل نهفته است

جوانی در نشاط و شور خفته‌ است

چو گم شد از دلت عشق هوسباز

همانا شام پیری گشته آغاز

separator line

شعر عاشقانه در وصف جوانی

ای سرو که اسباب جوانی همه داری

با ما به جفا پنجه مینداز که پیریم

separator line

شعری غمگین در مورد گذر عمر

ندانستم چو نیکو قدر ایام جوانی را

دلم خون می‌شود چون بشنوم نام جوانی را

نه تنها از جوانی کام من شیرین نشد هرگز

که کردم تلخ از دیوانگی کام جوانی را

separator line

شعر زیبای جوانی از استاد شهریار

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را

نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم

به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را

به یاد یار دیرین کاروان گم کرده را مانم

که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را

بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی

چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را

چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی

که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را

سخن با من نمی‌گوئی الا ای همزبان دل

خدایا با که گویم شکوه بی‌همزبانی را

نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده

به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را

به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان

خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را

نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن

که از آب بقا جویند عمر جاودانی را

separator line

شعر در وصف ایام جوانی

افسوس که ایام جوانی بگذشت

هنگام نشاط و شادمانی بگذشت

تا چشم گشودیم در این باغ، چو گل

هفتاد و دو سال زندگانی بگذشت

separator line

شعری فلسفی درباره جوانی

جوانی در درون دل نهفته است

جوانی در نشاط و شور خفته‌ است

چو گم شد از دلت عشق هوسباز

همانا شام پیری گشته آغاز

بهترین اشعار با موضوع جوانی



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.9 از 5 (27 رای)  

۱ دیدگاه

شما هم می توانید نظرات خود را ثبت کنید

محمدعلی ساکی | ۴ سال پیش
به یاد جوانی

جوانی ای بهار رفته از دست
شمیمت در دوبیتی های من هست

اگرچه ناتوانی خاص پیریست
ندارد زندگی با عشق بن بست

محمدعلی ساکی
0
8

hits