گلچین شعرهای شاد و زیبا برای حنابندان
مراسم حنابندان که آخرین رسم از آداب عروسی ایرانی می باشد، جشنی است که در واقع به خاطر خداحافظی عروس از خانواده اش و آخرین شب سکونت وی در منزل پدری اش برگزار می شود.
در قدیم الایام رسم بر آن بود که سینی حنا دور تا دور مجلس گردانده می شد و زنان حاضر در مراسم تماما دست های خود را به حنا آغشته می کردند. باور ایرانیان باستان این بود که حنا از بهشت است و نشانه ای از شادی، محبت و کامروایی دارد.
به این مناسبت شعرهایی که در مراسم حنابندان در بین شهرهای مختلف خوانده می شود را در این مطلب از مجله دلگرم جمع آوری کرده ایم. با ما همراه باشید .
شعر شاد و قدیمی برای حنابندان
امشب حنا می بندیم به دست و پاش می بندیم
اگر حنا نباشه آب طلا می بندیم
امشب حنا می بندیم به دست و پاش می بندیم
اگر حنا نباشه آبـــــــــــــــــــــــــ طلا می بندیم
امشب حنا می بندیم به دست و پـــــا می بندیم
اگر حنا نباشه آب طلا می بندیـــــــــــــــــــــــم
شعر حنابندان
سبد سبد گل/لاله و سنبل/با نقل رنگی بریزید که شادیشونه
حنا بیارید /رو دست بزارید/توتا قناری مون میرن به آشیونه
شعر زیبا برای حنابندان
حنا داره میاد آی آقا دوماد
شیرینیشو بده دلش بشه شاد
آخه کارا همه خاطره میشن
همراهیش کنید همه با جیغ و فریاد
شعر شاد برای حنابندون
چه شبِ قشنگه این حنابندون
الهی لباتون همیشه خندون
زندگیتو بساز روی صداقت
بشه شیرین مثل قند توی قندون
شعر مناسب حنابندون
جوونا ازدواج فرمان دینه
سنت رسول الله و آئینه
هرکی زن گرفت از گناه بدوره
آخه شیطان همیشه در کمینه
شعر برای مراسم حنابندان
رفقای داماد دست بالا بالا
ملائک با شادی داره تماشا
هرکی زن نداره قسمتش امشب
یه فرشته بشه به حق مولا
شعر حنابندان شیرازی شب یک و منزل هزار و چشم دوماد ...
شعر حنابندان شیرازی
شب یک و منزل هزار و چشم دوماد انتظار
یه عروسی سیت میارُم در همین فصل بهار
شازده دوماد رفته شیراز بخره توپ یراق
آی برادر حرمتش کن تا دم شاهچراغ
آی حنابند، آی حنابند، یک حنای خوبی ببند
خوب ببند، خوشگل ببند بهر عروس قد بلند
رود جونیم رفته حموم با تمام مؤمنون
رختش از مولا طلب کن، شربت از صاحب زمون
یی حمومی سیت بسازم چل ستون چل پنجره
خانم عروس توش بشینه با یراق و سلسله
گل در اومد از حموم سمبل در اومد از حموم
شازده دوماد را بگو سُمبل در اومد از حموم
رختخواب چیت قلمکار، آی ننه جونیم بیا
قالی وردار، ترمه بنداز، فردا شب یارُم میا
ایل بالا، ایل دومَن، ایل قلعه ترکمن
ما میریم عروس بیاریم، قالی پهن کن رو چمن
راه بوشهر دور و دور و آب بوشهر شور و شور
ما میریم عروس بیاریم، چشم دشمن کورِ کور
گل اُوردیم کاکو جون، سُمبل اُوردیم کاکو جون
تا بخوی خبر بشی عروس اُوردیم کاکو جون
کی بهحجله، کی بهحجله، شازده دوماد با زنش
کی بگَرده دور حجله، خواهر کوچیکترش
شعر حنابندان اصفهانی
خانواده داماد: *سیب و هلو و گلابی چادرعروس و بیارین.
خانواده عروس: *سیب و هلو گلابی عجله نکن میاریم.
خ داماد: ماهمه گی سلندریم عروسا بدین میخیم بریم.
*باباش بیا رَدِش کون هزاری تقدیمش کون.
*ننه ش بیا رَدِش کون یکم نِصیحَتش کون.
*اجیش بیا رَدِش کون اِز زیری قران رَدِش کون.
*داداشی بیا رَدِش کون چادُرِِشا زود سرش کون.
خ داماد: *ای نعنا نعنا نعنا خاهر عروس شد تنَا(تنها).
خ داماد: *آی نعنا نعنا نعنا مادر عروس شد تَنا.
خ عروس: *آی پونه پونه پونه یکی دیگه هس توخونه.
خ عروس: *لک لک توهوا زنگوله پاشه بانو ک برفت خاهرش به جاشه
خ داماد: *مادرعروس بشین و بسوووووووووووووز سال دیگه سیسمونی بدوز.
خ عروس: *مادر عروس حریفه سیمونیا رو دوخته.
شعر حنابندان گیلانی
ابتدا از کوری چشم عزازیل رجیم میگشایم لب به بسم الله رحمان رحیم
اول به تو ای مرشد فرزانه سلام من بعد به ساکنان این خانه سلام
اول ز همه مردم دانا رخصت وز اهل کمال و اهل معنا رخصت
بیرخصت اهل معرفت دم نزنم از صحن ثری تا به ثریا رخصت
-*-
ز حسن نیمرنگ یار بزمم روشن است امشب اگر مجنون شوم منعم مکن حق با من است امشب
ز ناوکهای مژگانت فکندی زان کمانابرو دلم چون خانه زنبور روزن روزن است امشب
جفا کردم شکستم شیشه حب رفیقان راتو هم ظرف گلی بشکن که بشکن بشکن است امشب
به فرقم تیر اگر بارد، سپر بر سر نیاندازم مرا دست تو بر گردن دعای جوشن است امشب
چنانم رخصتم دادی که بر دستت حنا بندم به دل گفتم که یا رب موسم گل چیدن است امشب
چه خوش بینم حنا را در میان مجمع زرین یقین دانم حنابندان آن سیمین تن است امشب
-*-
یا رب که تو را فرصت الّاهی باد بدخواه تو را تیر سحرگاهی باد
هر کس که تو را بیند و شادی نکندبر روی زمین تپیده چون ماهی باد
یا رب که تو را تاج به تارک بادا همراه تو یاسین و تبارک بادا
در عرش برین فرشتهها میگویند ایام عروسیت مبارک بادا
دیدگاه ها