دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ برابر با ۱۱ ذو القعدة ۱۴۴۴ قمری و ۰۱ ژوئن ۲۰۲۳ میلادی
بهترین اشعار برگزیده برای تبریک روز دانشجو به دانشجویان
1
زمان مطالعه: 23 دقیقه
بهترین اشعار برگزیده برای تبریک روز دانشجو به دانشجویان، گلچینی از بهترین اشعار روز دانشجو، 17 شعر برتر روز دانشجو

اشعار برگزیده روز دانشجو

شعر دانشگاه ایوانکی

یکی از گرما غش کرده
یکی غُر می زنه سرده

یکی لیلی یکی مجنون
یکی سرویسُ گم کرده

یکی دنبال استاده
یکی دنبال شاگرده

تو دانشگاه ایوانک
یه حوض آبی گرده

از این راهای طولانی
پَرُ پامون پُر از درده

همه با مزه و شادن
تو خون هر کسی گرده

توٌهم های گنجشکی
کشیدن دورمون نرده

بمیرم واسه اون موهات
شبیه تیغ و میل پرده

چه ریشی داره دانشجو
که وزنش یک هزار پنده

توجیب راستت ای بچه
یه تیزی داری که کنده

اگه هر کی خودش باشه
حراست دستارُ خُنده

سوال اول ترمم
سوالای خزرُ گُنده

چه روز خوبیه استاد
شماره کفشتون چنده؟

اجازه می دی دانشجو
بره دسشویی برگرده؟

تیم محبوبتون استاد
سیاهه؟ آبیه؟ زرده؟


خلاصه لحضه های ما
شده پر شادیو خنده

یه پارک کنار دانشگاس
خداییش عینه دربنده

من از بوق خروس تا خوندن سگ
مث آواز یک گوسفند درنده

پی یک قافیه یک واژه تازه
زدم ذهنم رو بازم توی هر دنده

چه شعر بی خودی گفتم
چی بود این قافیه؟ ِْده

شعر برای تبریک روز دانشجو

درست از وقتی که کنکورُ میداد

سوراخ شد آسمون دانشجو افتاد

تو فکرش صدهزارتا آرزو داشت

تو آیندش یه دنیا آبرو داشت

میدونست با انرژی ای که داره

محاله توی درسی کم بیاره

میگفت : "هرسال نوبل رو من میگیرم

تصور کن اگر یکروز بمیرم!

تمام عالمای حال حاضر

از اون PHDی شاخ تا اکابر

واسم صب تا به شب هی اشک میریزن

چقدر این آدما واسم عزیزن!

دلا زود تنگ میشه وقتی نباشم

خدایا صد هزار سال زنده باشم"

اینا فکرای قبل از ثبت نامه

خوبه! اما هدف هاش کم دوامه

خیال با واقعیت فرق داره

مواظب باش حقیقت برق داره

تو جَوِّ ترم اول گیجه گیجه

خودش خرگوشه و همسر هویجه

واسه جنس مخالف زود میمیره

دیگه یادش میره نمره بگیره

همش دنبال عشق و ازدواجه

درسته ازدواجم احتیاجه

ولی شورش رو داره در میاره

با این کاراش میشه مشروط بیچاره

نوبل پر ، افتخار پر ، آرزو پر

یه وقتا تویِ گِل گیر میکنه خر

همیشه ترم دوم فرق داره

دیگه وقته تلاش و پشت کاره

تلاشی سخت برای خواستگاری

رو قلبش پر شده از یادگاری

ولی یک نیم نگاه داره به درساش

دیگه کم کم داره میریزه ترساش

دیگه این چهارده واحد پاسه پاسه

اگه که پاس نشه دل آس و پاسه

به زورِ امدادِ غیبی و ...حالا...!!!

معدل رو دوازده شد ، ماشالا

خلاصه میگذره روزای تحصیل

لم کار دستشه با مغز تعطیل

بیبین ترمای بعد نیست قابل پخش

ندارم بازیگر من واسه این نقش

یه نخ سیگار ، سه تا نون اضافه

مهندس جون نشی دیگه کلافه

نبینم بی خیالِ بی خیالی

نبینم کار و باری تو نداری

نبینم آرزوهات رفته از یاد

شیرینت رفته و وا مونده فرهاد

تنفر داری از استاد و جزوه

تو خرپای حراست عشقت عضوه

ایشلا اینجور آدم بین ما نیست

غلط کردم دانشجو اینجورا نیست

همه حرفام توَهم های شاده

جَوونم ، توی کلم پر ز باده

بیشتر بخوانید::

جدیدترین متن و پیامهای تبریک روز دانشجو

جدیدترین متن و جملات تبریک روز ماما به دانشجوی مامایی

شعر روز دانشجو یه نام درس شیرین

کله هایی بی مخ
دانشجو هایی شوخ
به درس ریاضی نمیدن رخ/
دبیرها توضیح میدادن سالیان قبل
که این علم پایه ی دنیا هست/
با این اوصاف
دراین رزم
به این درس
نوک میزنیم عین کرکس/


امتحان نامه ...(طنز کافر)
به نام بی منتهای هستی

فی الحال نامه
از دی کـه گذشت این دل آرام گرفـت
این خاطــــر آزرده ز آلـــام ، گرفــت
این فصـل چه بود پای در نیم کتـــاب
آن شور و صفا را زمن از کام گرفت

دانش آموز نامه
با برفــــــ دل بچـــه ی مردم خــــوش بود(1)
بی درس و حساب و هندسه سرخوش بود
ناگــــــــه چه بـــــــــلا بود که دی افتــــاد
تــــا دوش بدیـدم که همـــــش ناخوش بود

دانشجو نامه
باز آمده فصــــل جــزوه ی دانشــــــجو
صد معطل یــک شوند ، آن دانشـــــجو(2)(3)
بی خورد و خوراک می کند چاپ هنوز
صـد رحمت حق به رتبه ی دانشــــــجو
-
1- البته جاهایی هم که برف نیومده کلا خوش اند . . .(بی بهانه)
2- صد:مجاز از کل افرادی که به دانشگاه می روند البته+جزوه = دانشجو
3- یک :ایهام دارد به 1-صفر2-یک. البته با روند فعلی تا چند سال آینده پیش بینی می شود این آرایه به متناقض نما تبدیل شود...

با سلام خدمت تمام سروران عزیز
می دانم پر اشتباه نوشته ام ...
شرمنده بازهم ... (پر بهانه)

شعر روز دانشجو به نام الا یا ایها الطهران

سلام بى عدد باد و درود بى شمار ازما
به دانشگاه تهران و اساتید کبار از ما
اساتیدى که صبح و شب به وقف درس و تدریسند
همه زحمتکش و کوشا، همه امیدوار از ما
دعایى خاص آقایان، دعایی از دل و از جان
رسیده در همان اول به سمع کردگار از ما
"خدایا دوره ى ارشد نباشد مثل سربازى
که باعث شد تلف گردد دو سال آزگار از ما"
هر استادى که دانشجو نگیرد بهره از بحثش
از او درسى کسالت بار و صبرى پایدار از ما
قضا بر این رقم خورده الا یا ایها الطهران
بنا بر درس و دانشگه بود ترک دیار از ما
ده ما سبز و خرم بود و آنجا شادمان بودیم
ربودى رونق ده را به جبر و اختیار از ما
به هر نقطه یکى ساکن در این شهر پر از غوغا
به آرژانتین و تجریش و به شوش و پامنار از ما
در این شهرى که اجسامش همه از سنگ و فولاد است
ربوده رنگ شادابىّ رخ، دود و غبار از ما
گهى مترو خراب و گه ترافیک عامل تأخیر
خلاصه کم نمى گردد جفاى روزگار از ما
و احیانا اگر روزى گره افتد تقاطع را
نمى جنبد سر مویی به صد داد و هوار از ما
خوشا بر حمل اسفارت الاغ نازنین؛ تاکسى
خدا شاهد در آورده به صد ترمز دمار از ما
نگاهى هم بچرخانم به سمت همکلاسى ها
به افرادى که جمع گشته ز هر ایل و تبار از ما
حسین و جعفر و محسن، ابوذر، حاجیان، هادى
فقیهى و جوادى و به قم رفت انتظار از ما
رئوفى و وحیدنیا، غلامى و نظرى و
امیر آبادى و شیرازى و خوانى هزار از ما
و هم چینى فروشانى که ذکرش گفته شد آخر
ریاضی دان و آگاه از مقادیر و شمار از ما
غم شغل و مخارج هم کنار درس و دانشگاست
یکى شغلش صدا - سیما یکى آموزگار از ما
سمینارى و تحقیقى اگر از ما طلب گردد
به سایت گوگل و یاهو بود گشت و گذار از ما
اخیرا ترم سوم اصطلاحى روى کار آمد
کوئیز از لنگویجى ناشناس و دوشوار از ما
خدا داند چه ساعتها که صرف این زبان گشته
که تا آخر کمی گردیده این توسن مهار از ما
شنیدم حرف اول را مقاله مى زند بى شک
گزینش ها اگر باشد بنا بر اختبار از ما
از این رو این معما هم که حلش بس فسون باشد
سبب گردیده یک عده بود تحت فشار از ما
اگر تابش دهم باشد سر این رشته طولانى
از این رو در نظر دارم بود ختم شعار از ما
تقاضایم همین باشد ز جمع همکلاسى ها
که این پرت و پلا ماند کلامى یادگار از ما

بیشتر بخوانید::

پیامهای با حال و خنده دار از زندگی دانشجویی

پیامهای با حال و خنده دار در وصف دانشجویان تخس

شعر نیمکت های خمار

چرا بی چتر چاره نیست !؟
اگر به رویش در باران،
باورمان باشد.
کاش،
رفتگرانِ بوستان دانشجو
به جای رُفت و روبِ
پوست های پراکنده ی پسته،
و ورق های پاره ی نیازمندی روزنامه
باورهای ریخته را
از پای نیمکت های خیس
جمع میکردند،
تا پاهای یقین،
در انتظار قدمگاهی
بیش از این،
روی نیمکت های خُمار
خواب نروند.

امیر یزدانی

وای از آن روزی که گردد اندکی

دانش و فرهنگ و استعداد کج
شهر هرتی می شود هر جا که شد
قامت بیداد سیخ و داد کج
فکر دانشجو کج و مُعوج شود
آن زمانی که شود استاد کج
روزگاری شد اگر بابا قناس
پس یقیناً می شود اولاد کج
کی کند شوخی خدا با هر که شد
در زمین مانند قوم عاد کج
وای بر ما دل خوشان ِ خوان غیب
روزگاری گر شود امداد کج
گر که هشتت کج شود نـُه نیز هم
تا ثریا می رود اعداد کج
پا شود از دندۀ کج نو عروس
تا ببیند ظاهر داماد کج
رشد آدمها توقف می کند
آن زمانی که شود ارشاد کج
پیکر شیرین شود قطعاً قناس
گر شود دست و دل فرهاد کج
بس که کج بختیم گفتم با خودم
بوده شاید بخت قوم ماد کج
با چنین وضع کجی، ترسم شود
برج آزادی (همان شهیاد ) کج
شادمان البته گاهی می شویم
گر که گردد قـّد استبداد کج
برج پیزا از کجی معروف شد
کاش می شد یک کمی میلاد کج
پس کجی همیشه نامطلوب نیست
بستگی دارد چه چیزی باد کج
گفت با «جاوید» رندی کج خیال
هست اشعار تو از بنیاد کج

بیشتر بخوانید::

جدیدترین متن و پیام تبریک روز مهندس

جدیدترین پیامهای تبریک به دانشجویان و همسران روانشناس و مشاور

شعر یک دانشجو در دوران دانشجویی

این شعر اولین شعر من در این سایته و چون خاطره انگیز بود خواستم این شعر رو اول بنویسم.در سال ۸۲ که من دانشجو بودم استاد ادبیاتمون استادی بود که خیلی ها میشناسنشون اما به دلیل احترامی که براشون قائلم اسمشونو نمیارم.ایشون معتقد بودند که تمام بدبختی های انسان از سیبی است که حوا تناول کرده است!آقایون دانشجو هم کلی کیفور میشدند.خلاصه من تصمیم گرفتم این شعر رو برای ایشون بگم و در کلاس بخونم.خیلی حرفه ای نیست ببخشید.

الا ای اوستاد خوب و دانا
که هر دم میزنی بانگی به حوا
اگر روزی تو را آدم ببیند
نترسی از در غیرت نشیند
ز دست اینهمه گفتار واهی
برد نزد خدایش دادخواهی
شما کز دین ختم المرسلینی
چرا گویی سخنهای چنینی
شما کز احمد خاتم بگفتی
چرا از بوسه فاطم نگفتی
شما گفتی که حوا سیب را خورد
به لختی عقل را از آدمی برد
چنان اصرار حوا کارگر شد
که جد و جهد شیطان بی اثر شد
در آن لحظه که کردند اینچنینی
شدند آغشته درد زمینی
به روز و سالها بگریستندی
بس آب دیده خود ریختندی
از آن پس آن بهشت لایزالی
شد اندر دیده آدم خیالی
پس از چندی به او اولاد دادند
ز کشت و زرع او را یاد دادند
از آن پس مهر حوا مادری شد
بهشتی زیر پای او جلی شد
مقام مادری والاترین است
بهشت آری مقام مادرین است
میدونم خیلی مشکل داره اما من از نظر مفهومی دوسش دارم.
خوشحال میشم نظر دوستان رو بدونم
ممنون

بیشتر بخوانید::

زندگی دانشجویی در قالب پیامهای با حال و خنده دار

پیام و شعر ادبی تبریک روز ملی قلم (۱۴ تیر)

شعر خوابگاه برای تبریک روز دانشجو

بسم رب الضعفا
ای خدا!
این منم من! بچه دانشجوی تیپاخورده علم پزشکی طب
مانده و فرتوتم و گردیده ام بشکسته قالب
کله ام کل گشته چشمانم بدون سو ستونم کج
دوستان من تماما گشته کاسب
من ولی بی وقفه کسب علم دارم زان طرف هم نشت علم
خاک بر سر میکنم از تشت علم
دیده بانی میکنم در امتحان
پاچه خواری هم دو هفته بعد از آن
چشمهایم مثل چشمان عقاب
می ربایند از بغل دستی جواب
درسهایم پاس مسگردند هی
خارج از گردونه حد و حساب
من که این حال است و این روزم دگر
از چه نالم با که نالم ای خدا!؟
از گربه های سر به تمبون سای هر شب خفته در سلف پزشکی کاز وفور گوشت دنبه بار آورده اند؟
از جوانهای نحیفی که تمام حقشان را گربه سانان خورده اند؟
کاینچنین افسرده اند
مثل یک قوطی تیپا خورده اند
دیگر از چه؟
از چه گویم ای خدا!؟
از نگهبانی؟
همانها که سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت چون این کارها رسم مسلمان است؟
همانها که سلام ار میکنیشان ناگهان از جای میخیزند و
خفتت میکنند و
کارت میخواهند
و میگویند مهمانی!
اگر مهمان نبودی کله ات را زیر می انداختی رد می شدی!
قانون ما این است!
زندگی خوابگاهی ام چه شیرین است
ز استشمام بوی پا و جوراب رفیقان عطرآگین است
پر از خمیازه و چرت و ریاضتهای سنگین است
و تا غافل شوم دزدی می آید نوت بوکم میبرد
خب زندگی این است
دانشجو که امنیت نمی خواهد، میخواهد؟
اگر میخواست چشمش کور دندش نرم شهرستان کنار مادرش میماند
اینجا زندگی این گونه خواهد ماند
دو ره در پیش رو داری:
سر خر کج نمودن سوی آبادی
و یا خر بود و باید ماند
بایدخواند
در اینجا کور باید ماند
وگرنه خون دل خوردن کمی تا قسمتی ابری و بارانی ست
و دارویش گران جانی ست
که خیلی سخت پیدا میشود این روزها در بین ما پروردگان ناز
عزیزم کوری ات تبریک!
در اینجا زندگی این گونه باید کرد
در اینجا زندگی آمیخته با درد
در اینجا فرشها بر سینه خود یادگار از کرنش سیگارها دارند
تمام تختها بی پیچ و زهوارند
و کل عشق دانشجو موبایل و تخت و سیگارند
و دانشجو چنین تعریف میگردد در اینجا
میان تخت موجودی ست خواب آلود
که یک دستش به سیگار است
و دست دیگرش بر روی صفحه فرز میلغزد
پیامک مینویسد او!
ببین اینجا تو مشغولی
به چت، یا حرفهای گنده گنده یا ورق بازی
و صد البته خوردن، نیز خوابیدن
و اینها بهر تو کارند
نگو این نسل بیکارند
چه کاری بهتر از تحصیل؟
چه کاری بهتر از سرگرم بودن با کتاب و جزوه و انجیل؟
چه بهتر چند سال از شر تو راحت شود آمار
تو مشغولی به تحصیلات
و ضمنا نیستی بیکار
عجب از قدرت دادار!
رفیقا زندگی بدجور کوتاه است
قطار مرگ در راه است
دمی تختی به دست آور، سرت بر بالش نرمی گذار و تا اذان ظهر لالا کن
رفیقا هجمه خمیازه ها از هم درید این فک بی جان را
بده نسکافه و چایی و لیوان را
به شیرینی کام دوستان از ایپن لباس نو
بیا از جیب خود مهمان نما کل رفیقان را
دو چشمم کاسه خون است
نمی دانی که اکنون حال من چون است؟
دگر این بحث بگذارم
ببخشید از چه میگفتم که این سان زخم نشتر خورد و سر وا کرد
نگهبانی که گفتم، امنیت را هم که برگفتم، ز بیکاری و کوری هم
سخن از عشق باید گفت:
پیامکهای تکراری
که من تنها تو را و هیچ کس غیر از تو
جز چندین نفر دیگر
و من هرگز بدون تو ندارم تاب تنهایی و دوتایی و سه تایی
و باهم بودن امروز و بی هم گشتن فردا
به اسم توبه از این کار
و بعد از آن دو هفته گریه و نفرین و آه و ناله و یک ترم مشروطی
و ضمنا داستان دارد ادامه میشود تکرار
دوباره یک تماس نیمه شب، یک اتفاق ساده، یک آغاز
و باور کن که اینها را به چشم خویش دیدم
قصد من اصلا نصیحت نیست
و صد البته عشق واقعی هم دیده ام
اما
بدل بسیار چون شد، اصل پنهان است
و این جز واقعیت نیست
خدایا این منم این زندگی من
کچل گشتن عجب نبود
کچل گشتن عجب نبود اگر یک روز قبل از امتحان
یک دفعه کوه جزوه ها خالی شود روی سرت
تازه بفهمی هر چه خواندی از کتابت هیچ بوده
جزوه ها اصل است
خداوندا کچل گشتن، سرانجام و ته و فرجام این نسل است
رفیقا گاز روشن شد
زغالی بر سرش بگذار
دمی آهنگ خش بگذار
توتونهایی که دیروز از رضا بگرفتی اش بگذار
رفیقا! آن چنان بوی دوسیبت مست کردستم
که دامن رفت از دستم
و امشب را کنارت تا سحر هستم زغالت را دوچندان کن توتون را نیز
دمی برگیر قلیان را و چاقش کن
که امشب را
چه راضی و چه ناراضی، تورا مهمان دربستم
رفیقا! قوری ات کو پس؟ نباتت کو؟
اگر چایی نباشد دودمان دود است
نگو زود است، رو بشتاب
شتابان چای حاضر کن
که اینجا زندگی جز دود وماشین نیست
ملالی جز دو سه تا انقلاب از نوع رنگین نیست
مرا بگذار درسم مانده حالم نیست خش
از حرف بیزارم
مرا بگذار من خوابم، که میگوید که بیدارم؟
نمی بینی که من را پوست کنده روزگار از بیخ
نکوب این گونه بر سنگم دمادم میخ
مرا هم خواب بردستی
ومن هم خوابگاهی گشته ام فی الحال
مرا بیدار می ننما، که خوابم سخت سنگین است
بخواب، از خواب شیرین تر نمی یابی
بخواب و درسخوان شو زندگی این است باور کن
ببر امید از من دست در دامان داور کن
رفیقا! کل شیء فان، بقا مختص ذات اوست
کجا امید میبندی به غیر از دستگاه دوست
برو با دوست شکوی کن
درش برکوب با امید، صدایش کن:
خدایا! این منم مغموم و آزرده
خدایا! این منم دل خون و افسرده
خدایا! این منم بی حال و پژمرده
ز دست خویش هستم خسته، حالم سخت ویران است
خدایا این منم آنی که گفتی نامش انسان است
و دارد انس با تو، بی حضور لطف تو گیج است و حیران است
خدایا زخم هایم را تو مرهم نه
مرا با دوستانت، باز درهم نه
قبولم کن ردم منما، که غیر از تو ندارم هیچ!

ظرف ها بی خود کثیف نشدند
لکه ها رنگ نینداخته اند
بیخودی بر بشقاب!
ترم پیدا شده از آن طرف تعطیلات اما
دانشجو پیدا نیست!
گرته ی تاریکی مرده ی خطی همه کارش آشوب
در دل کاغذ هر دفتر حاضر و غیاب!
من دلم سخت گرفته ست از این
سلف سرویس دانشجو کش بدطعم غذا!
که به جان هم نشناخته انداخته است
چند تن دانشجو
چند تن مشروطی
چند تن محذوفی!!

بیشتر بخوانید::

سری جدید پیامها و جوک های با حال و خنده دار روز دانشجو

40 جمله انگیزشی که به شما انرژی مثبت منتقل می کند

شعر گله و شکایت دانشجوها از دست تخم مرغ

دل شکایت دارد ازدستت فراوان تخم مرغ
همدم شبهای تاربینوایان تخم مرغ
تاکه دیدی پای اهل ناتوان درگیرتوست
قیمتت بسیارافزون شد درایران تخم مرغ
بیوفایی دیده ای آخرمگرای بیوفا
کانچنین رفتی توازخوان گدایان تخم مرغ
پولداران رانمی آید گزندی ازتولیک
مفلسان بسیارازدست تونالان تخم مرغ
تاکه شد نرخت دوچندان نیستی تا بنگری
قوم دانشجو شدستی خانه ویران تخم مرغ
یاتوبرآن قیمت سابق بگردی ره سپار
یا که دیگرمیکشم دست ازتوآسان تخم مرغ
منتم برسرچه بگذاری که تا نان وپنیر
هست تاچندی دراین اقلیم ارزان تخم مرغ

شعر روز دانشجو همه دانشجو ها بخوانند

به نام خداوند استاد ودرس
خداوند ان بچه های نترس

یکی قصه بشنو زمن همچو قند
دهم شرح حال یکی ارجمند

ز دانشجو و درس گویم همی
دهم شرح حالش به دنیا دمی

دم صبح کز خواب پا شود
بگوید من تو شما می شود

هزل گفتن و چرت و پرت و شعار
همیشه بود کارش از دست یار

سرصبح جوراب و کفشش کجاست
یکی زیر تخت و یکی گشته راست

بشوید به هر سال جوراب خود
بگوید به دنیا همین است مد

قیافه نگو همچو دیو است و جن
به قول خودش کرده مویش فشن

دو سه ساعتی شانه بر مو کند
سر و گردن این سو و ان سو کند

بخوابد همیشه به هنگام درس
ندارد ز استاد و شاگرد ترس

دو جیبش زده تار و خالی زپول
قیافه نگو همچو دیو است و غول

نگفتم من از نمره های جناب
گمانم که رفته سر برگه خواب

سه یا چها واحد بیفتد به ترم
نمی داند او فرق تبخیر و جرم

در اخر ندانست لیلی که بود
خر و خر مگس فرقشان در چه بود

بگرید برای دو سه نمره ای
بگرید پر کوزه و خمره ای

غذا خوردنش همچو اسب و نهنگ
تو گویی که با سفره می کرده جنگ

پر از قرص و کافور باشد غذا
پس از انکه خوردش بگیرد عذا

لباسش نگو چین و چاکش زیاد
دل و عاشقی تا ابد زنده باد

موبایلی همیشه به دستش بود
دلش عاشق چشم مستش بود

خدایا بلا ها از او دور کن
پشه ها و زنبور را کور کن

بیشتر بخوانید::

تاثیرگذارترین متن و جملات انگیزشی برای درس خوندن (کپشن | استوری)

بهترین جملات انگیزشی تحصیلی مناسب برای دانش آموزان و دانشجویان

شعر روز دانشجو مبارک

روز دانشجو مبارک

چند هفته ی پیش یه متنی خوندم
انگشت به دهن تو متنه موندم

بودش راجب دانشجو و درس
خوابگاه و غذا امتحان و درس

تو هین شده بر درس و دانشجو
این حرفها رو گفته با کدوم رو

دانشجو مثل شمعه که سوخته
خاموش شده چیزی نیاموخته

الان همشون در سر کارند
درسشون تموم بشه بیکارند

سالی یه دفعه جوراب می شوره
ترشیده جورابش همچو قوره

نزدیکای ظهر پا میشه از خواب
از بس خوابیده خورده مخش تاب

روز و شب براش معنی نداره
روزها می خوابه شبها بیداره

موهاش شده مثل جوجه تیغی
بچه ببینه می کشه جیغی


خوابگاش مثل کافه سنتی شاد
بهر قلیون و شلوغی و داد

هفت هشت نفری تو یه اتاقند
روزانه سه کیلو می خورند قند

هیچ یک از اونا ظرف نمی شورن
از نظافت و بهداشت به دورند

ظرفها می مونه تو کنج خونه
تمساح لای ظرفها کرده لونه

همزیستی داره با سوسک و با موش
دیوار داره گوش ، گوش هم داره موش

سوسک ها تو حموم پارتی گرفتند
سرعت مثل بی آر تی گرفتند

رد می شن می رن این ور و اون ور
نه یاللا می گن نه میزنن در

بعده اینکه شد قبول تو کنکور
گفت درس می خونم تا که بشم کور

شب امتحانه اوضاع خرابه
قبول شدن براش مثل سرابه

نه رفته کلاس نه جزوه داره
می سوزه دلم براش بیچاره

اعصابش خراب میشه تو این شب
یا مریض میشه یا میکنه تب

درس ها رو نخونده میشه خسته
زل می زنه بر کتاب بسته

جزوه رو نخونده کرده پاره
قهوه و چایی فایده نداره

شیطان در گوشش هی می خونه
لالایی و اواز گل پونه

وقتمون زیاده کو تا فردا
ترسی ندارن ز هیچی مردا

مراقبها مثل دزد گیر می مونند
چشمات بشه کج فوری می دونند

مثل تله موش آماده هستند
تا جم بخوری دستاتو بستند

پنج شش واحدی می افته هر ترم
قاطی میکنه تبخیرو با جرم

نا امید می ره به پیش استاد
گریه می کنه جیغ و هوار داد

استاد بده نمره رو بیچارم
یک سال تموم در پی کارم

دو تا زن دارم بچه سه چهار تا
نه پولی دارم نه خونه و جا

یک دهی بده تا که بشیم پاس
قربون سبیل و اون سر تاس

از آشپز ها دارم عرض پوزش
لاستیک پلو ه غذای سلفش

نه بویی داره نه رنگ خوبی
سبزی تو خورشتش همه چوبی

افزودنی هاش غیره مجازه
تو غذا می ریزن چی یه رازه

از بس تخم مرغ و گوجه خورده
بیچاره شده شبیه مرده

دانشجو نبود اینها که گفته
این حرفها همش حرفهای مفته

دانشجو یعنی همت و چمران
دانشجو یعنی نماد ایمان

دانشجو یعنی فکر های خلاق
آزادگی و مرگ به شلاق

یا رب تو بکن بلا از او دور
کن این مگسان و پشه ها کور

بیشتر بخوانید::

متن و جملات تقویت و انگیزه پیدا کردن بیشتر برای درس خوندن

اثرگذارترین جملات انگیزشی کوتاه که روزتان را پرانرژی می کند

دانشجو مقامش زهر کس بالاتر است

وگر بالاتری بود، او والاتر است.

شب، آهنگ می زند و روز می رقصد با او

قلب او کوچک است ، نازک تر از یک تار مو

انگشت اشاره به سوی اوست ز هر کوی و دامن

پیکان تیر، به سمت اوست از کمان دشمن

من ندانم چه سری در آن خفته است

که درونش ، نگین عشق و ایمان نهفته است

سربلند و پایدار در ملت است

شعر دانشجو بودنم....

در زمانی که دانشجو بودم خواستم کارها کنم اما،نه نشد

خواستم دانشجویی پـــــُر کار باشم،نــــــــه نشد
اهل علم و درس یک مقدار باشم ،نـــــــــه نشد

خواستم در کلاس درس استاد
جای خواب خوش کمی بیدار باشم،نـــــــه نشد

ای خدا،هروز بی خودکار بودم در کلاس
خواستم یک با با خودکار باشم،نــــــه نشد

خواستم در کلاس درس بعد این
کمتر به فکر صورت دلدار باشم،نــــــــه نشد

خواستم در این اوضاع شوم اقتصاد
کمتر به فکر قیمت و نرخ سیگار باشم،نــــــــه نشد

خواستم کمتر بخندم قاه قاه بعد از این
ساکت ارام چون دیوار باشم، نــــــــه نشد

در خونه دانشجویی هر روز با تخم مرغ بودم
خواستم یک بار بی تخم مرغ باشم،نــــــــه نشد

ای خدا بچه مثبت بودن نیامد به ما
خواستیم یک بار ادم وار باشیم ،نــــــه نشد

دانشجو بودنم....
در زمانی که دانشجو بودم خواستم کارها کنم اما،نه نشد

خواستم دانشجویی پـــــُر کار باشم،نــــــــه نشد
اهل علم و درس یک مقدار باشم ،نـــــــــه نشد

خواستم در کلاس درس استاد
جای خواب خوش کمی بیدار باشم،نـــــــه نشد

ای خدا،هروز بی خودکار بودم در کلاس
خواستم یک با با خودکار باشم،نــــــه نشد

خواستم در کلاس درس بعد این
کمتر به فکر صورت دلدار باشم،نــــــــه نشد

خواستم در این اوضاع شوم اقتصاد
کمتر به فکر قیمت و نرخ سیگار باشم،نــــــــه نشد

خواستم کمتر بخندم قاه قاه بعد از این
ساکت ارام چون دیوار باشم، نــــــــه نشد

در خونه دانشجویی هر روز با تخم مرغ بودم
خواستم یک بار بی تخم مرغ باشم،نــــــــه نشد

ای خدا بچه مثبت بودن نیامد به ما
خواستیم یک بار ادم وار باشیم ،نــــــه نشد

بیشتر بخوانید::

متن و جملات انرژی و انگیزه دادن به کنکوری

۳۰ جمله از ناب ترین جملات انگیزشی از بزرگان جهان

شعر مقام دانش “روز دانشجو مبارک”

راه فردا را درخشان کن به گام دانشَت
کام عمرت را لبالب کن به جام دانشَت

باغ علمت را شکوفا کن تو با صدها امید
تا ببوید هر کسی گل از پیام دانشَت

چشمه ی مهر تو جوشان باد در شعر و سخن
تا که عطرآگین شود دل از کلام دانشَت

شمس دوران باش،تا یاران تو چون مولوی
در سماع آیند و شادی ، روی بام دانشَت

رهرو راه بصیرت باش،ای دانش پژوه،
تا که بالاتر بری هر دم مقام دانشَت

“روز دانشجو مبارک”بر تو ای جویای علم،
ای که می سازد وطن را انسجام دانشَت

علم چراغ رهت دانش زیبا بجو / صنعت خوش منظرت مهرنما کوبه کو
خشت نخستین که نهادنـد پاک / گلِ به سرشتنـد ز هر زره خاک
علم و هنر قالب آن کـــار بود / آدم وحــــوا به هنــر یار بود
هر نبــی و آل وی انــدرتلاش / بهر هنر روز وشب اندر معاش
تاکه هنـــر زنده جهان زندگی / علم خــــدا داد,کننـد بندگی
دانش عالــــم به سخن یادشان / حکمت و عزت بود از نامشان
ای توکه دنبال کنی علـم روز / طفل رهی کن تو تلاشی هنوز
بهر خرد علم بیامــــوز چنـــد / بهره ببر گوش نما حرف و پند
تا که تو شاگرد شــوی با صفا / مهر دو چندان بر سد از خــدا
اهــل توکل به خدا درس جوی / غیر خدا را مَطلب غیـر شـوی تا کـــه تـو دانش بنمائی سَریر / حاصل استادتوئی علم بجوبادبیر

شاعر: منصور مقدم جونقانی.

بیشتر بخوانید::

جملات انگیزشی معجزه گر برای امیدوار شدن به زندگی

۴۵ جمله انگیزشی اول صبح برای شروع روزی پر انرژی



این مطلب چقدر مفید بود ؟
1.0 از 5 (1 رای)  


    دیدگاه ها
    اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !