دلگرم
امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
شعر روز ۱۳ بدر شهریار : سیزده بدر در شعر استاد شهریار
78
زمان مطالعه: 2 دقیقه
در این صفحه شعر سیزده بدر شهریار را برایتان آورده ایم .

استاد شهریار ( سید محمدحسین بهجت تبریزی )

سید محمدحسین بهجت تبریزی (زادهٔ ١١ دی ۱۲۸۵–درگذشتهٔ ٢٧ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (پیش از آن بهجت تبریزی) شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سروده‌ است.

وی در تبریز در خانواده‌ای بستان‌آبادی (روستای خُشگِناب بستان‌آباد) به دنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد.

شعر سیزده بدر شهریار

یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم

تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز

من بیچاره همان عاشق خونین جگرم

خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام

جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم

منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی

هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم

پدرت گوهر خود تا به رز و سیم فروخت

پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم

عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر

عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم

هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود

که به بازار تو کاری نگشود از هنرم

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر

من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم

گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم

تو از آن دگری رو که مرا یاد توبس

خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر

شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت

شهریارا چکنم لعلم و والا گهرم

استاد شهریار

شعر شهریار در بیمارستان - شکست عشقی شهریار - معشوقه شهریار - معنی شعر من خود آن سیزدهم شهریار - شعر سیزده بدر با صدای شهریار - ماجرای شعر سیزده بدر شهریار



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.4 از 5 (78 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits