دلگرم
امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
شعر برای زائر امام حسین : اشعاری زیبا در وصف زائر کربلا
29
زمان مطالعه: 5 دقیقه
به مناسبت ماه محرم اشعاری ناب و احساسی در مورد زائر کربلا برایتان آورده ایم امید است که مورد پسندتان واقع شود .

اشعاری ناب در وصف زائر امام حسین (ع)

امام جعفر صادق (ع) فرمودند: ای ذریح! بگذار مردم به هر جا که می‌خواهند بروند.

والله که «حق تعالی»، به ملائکه مقربین و حاملان عرش خود مباهات می‌کند در مورد زائران حضرت امام حسین (ع) و آن‌ها که از راه‌های دور به زیارت آن حضرت می‌روند و می‌فرماید : آیا نمی‌بینید زیارت کنندگان قبر حسین بن علی (ع) را که آمده‌اند با نهایت شوق به سوی آن حضرت و به سوی «فاطمه زهرا» (س)...

در ادامه اشعاری زیبا در وصف زائرین امام حسین آورده ایم. تا آخر این مطلب با ما در مجله دلگرم همراه باشید.

شعری زیبا در وصف زائر امام حسین

زائر شدم، زیارتِ این بار کربلاست

امشب به روی مأذنه نقاره می‌زنم

چشمه شدم، برای تو فوّاره می‌زنم

تا صبح، مِی به عشق تو همواره می‌زنم

طرحی برای این دل آواره می‌زنم

از سمت نور، رایحۀ یار آمده

غوغای عاشقی ست به میدان رزم عشق

به به از این صلابت و این عزم و جزم عشق

گشتم، نگرد، نیست نظامی به نظم عشق

برخیز و بی درنگ بیا سمت بزم عشق

دل دل نکن که حضرت دلدار آمده

مستی زِ حد فراتر و باقیست باده‌ها

پُر از صدای شُرب شراب است جاده‌ها

گیرند دست رهگذران را فتاده‌ها

ای تکسوار جاده! نظر بر پیاده‌ها...

آن کس که خورده بر در و دیوار آمده

امشب شب توسل بر آستان مِی

ساقی گشوده است درِ بوستان مِی

حالا شروع شد به طنین اذان مِی

گردهمایی همه ی دوستان مِی

بر این بساط ، سایۀ گلزار آمده

شاهیم اگر، گدای درِ آل حیدریم

دلدادگان خواهر و مست برادریم

تنها دلیل اینکه سرافراز محشریم:

سربازهای خانۀ موسی بن جعفریم

سربازها به دار که سردار آمده

وقتی نگاه ماه به گهواره‌ات فتاد

از شرم طرح چهرۀ تو پای پس نهاد

مجنون شدند عاقل و دیوانه، ابر و باد

حرف جنون زدیم، زلیخا اشاره داد:

یوسف‌ترین قمر سر بازار آمده

خورشید از نقاب افق جلوه‌گر شده

این فجر صادق است، کمال سحر شده

خاک عین کیمیاست که وقت نظر شده

پژواک ذوالفقار علی بیشتر شده

چون جلوه‌ای زِ حیدر کرّار آمده

نور رضا رسید، مسیحا درست شد

دارالشفا زدند، مداوا درست شد

بست و رواق و صحن حرم تا درست شد

مکه، مدینه، عرش معلّا درست شد

یا کربلا دوباره به تکرار آمده

وقتی نگاه می‌کنم از راه دورتر

چشمم به گنبد تو شود جفت و جور تر

از هر کجا، ضریح شما پر عبورتر

باید صبور باشم، از این هم صبورتر

در این حریم، خیل گرفتار آمده

هر زائری برای زیارت رسیده است

اول هزار مرتبه منّت کشیده است

هرکس که بهر خویش گناه آفریده است

سلطان طوس آبرویش را خریده است

در توبه خانۀ تو گنهکار آمده

هرگاه در هیاهوی حاجت دعا گرفت

فریاد می‌زدند: مریضی شفا گرفت

هرکس که درد داشت، زِ هر جا دوا گرفت

گفتند: از کنار ضریح رضا گرفت

دارو بیار، این همه بیمار آمده

فصل الخطابِ صحبتِ با یار کربلاست

تنها نشانۀ دل بیدار، کربلاست

مشهد که می‌روم دلم انگار کربلاست

زائر شدم، زیارتِ این بار کربلاست

در بزمتان اسیر علمدار آمده

اشعار ورود زائر به کربلا - شعر دلتنگی امام حسین - شعر برای کربلا نرفته ها - شعر در مورد نوکری امام حسین

شعر در مورد زائرِ کربلا

شکرِ خدایِ سرمد گشت مستجاب دعایـم
از لطفِ کبـریـایـی زائـر به کـربـلایـم

شعر پرچم امام حسین - متن برای زائر کربلا - شعر در مورد گریه بر امام حسین - شعر مذهبی امام حسین

شعر درباره کربلا

دانی که چرا آب فرات است گل آلود ؟
شرمنده گی اش از لب عطشان حسین است ..

دانی که چرا چوب شده قسمت آتش ؟
بی حرمتیش برلب و دندان حسین است ..

دانی که چرا جغد به ویرانه نشیند همه ی عمر ؟
خاکم به دهن باد که آن جای یتیمان حسین است ..

دانی که چرا کوفی و شامی شده بد نام ؟
خائن به حریم و هدف و راه حسین است ..

دانی که چرا ماه رخش گشته مکدر ؟
تابیده سه شب بر تن عریان حسین است ..

دانی که چرا آب روان زمزمه دارد ؟
این زمزمه از غربت طفلان حسین است ..

دانی که چرا وقت تمنای دلت آب ؟
سوزد جگر از سوز علمدار حسین است ..

دانی که چرا کرببلا کوی منا شد ؟
چون ذبح عظیم غایت ایثار حسین است ..

دانی که چه سریست به شش گوشه مزارش ؟
دوگوشه ی آن قبر علی جان حسین است ..

دانی که چرا گریه کند سید سجاد همه ی عمر ؟
چون شاهد لبهای عطش بار حسین است ..

دانی که چرا یاد خرابه به دل ماست ؟
چون تربت نورانی زهرای حسین است ..

دانی که چرا ذکر حسین بر لب دانا ؟
جاری شده از بهر تولای حسین است ..

دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش ؟
گویی که خدا نیز عزادار حسین است ..

اربعین - عاشورا تاسوعا - شهادت امام حسین

شعر برای زائر امام حسین


از ازل درطلبت چشم ترم گفت حسین
هر کجا بال زدم بال و پرم گفت حسین

مادرم داد به من شیر محبت اما
من حسینی شدم ازبس پدرم گفت حسین

شیره ی مهر تو خون شد به رگم شد جاری
خون دل اشک شد و در نظرم گفت حسین

تا گل نام تو وا شد به لبم باز پدر
گفت شکر تو خدایا پسرم گفت حسین

هرچه دارم همه ازلطف پدر بود که او
عوض قصه به بالین سرم گفت حسین

این عجب نیست که یک بنده برد نام تو را
که خدای ازل دادگرم گفت حسین

تیغها نوحه ی خون ازلبشان جاری شد
تا در آن لحظه که بانوی حرم گفت حسین

گفتم ای عشق مرا دست نیاز است دراز
طلب خویش به نزد که برم گفت حسین

separator line

بیشتر بخوانید :

شعر برای اربعین : برگزیده ۶۰ شعر زیبا در مورد اربعین

100 دوبیتی و شعر در وصف اربعین

جدیدترین متن و شعر نوحه ترکی اربعین



این مطلب چقدر مفید بود ؟
4.0 از 5 (29 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits