شعر زیبا برای صبحگاه مدرسه
در این مطلب از مجله دلگرم چند شعر زیبا مناسب برنامه صبحگاهی مدارس ، در اختیار شما عزیزان قرار می دهیم .
شعر صبحگاهی مدرسه
روز دیگری آمد
ای خدا پناهم باش
هر کجای این دنیا
یار و تکیه گاهم باش
دانش و هنر بی تو
ارزشی نخواهد داشت
در کنار تو گامم
لرزشی نخواهد داشت
همکلاسی خوبم
ما همه یکی هستیم
با امید آینده
دل به روشنی بستیم
این شروع یک راه است
با نشاط و با شادی
رو به سوی استقلال
رو به سوی آزادی
ما که می توانیم از
آسمان فرا باشیم
با عقاب اندیشه
روی قله ها باشیم
عاشقانه می خواهیم
آب و خاک ایران را
سربلند می سازیم
خطه ی دلیران را
شعر زیبا و فراموش نشدنی مناسب برنامه صبحگاهی مدارس
ای ایران ای مرز پرگهر
ای خاکت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی تو جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خارهای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون شد پیشهام
دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
شعر برای صبحگاه مدرسه
باغبان مدرسه می زند به روی زنگ
زنگ می کند صدا دنگ و دنگ و دنگ و دنگ
تا که می رسد به گوش این صدای آشنا
می دوم دوان دوان از میان کوچه ها
می شود پر از صدا هر کجای مدرسه
پاک و با نشاط و خوب بچه های مدرسه
مثل مرغ کوچکی می پرم به سویشان
می زنم به شور وشوق بوسه ها به رویشان
بوی ماه مهر، بوی دوستی چندتایی،
بوی پاک کن عطری و ورزش صبحگاهی،
بوی شوخی، بوی درس و معلم جدید
وقتی باد برگ ها را توی کوچه ها می پاشد
شعر برای برنامه صبحگاهی مدرسه
باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه
باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه
بوی ماه مهر ماه مهربان
بوی خورشید پگاه مدرسه
از میان کوچه های خستگی
می گریزم در پناه مدرسه
باز می بینم ز شوق بچه ها
اشتیاقی در نگاه مدرسه
زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه
باز هم بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبحگاه مدرسه
روز اول لاله ای خواهم کشید
سرخ بر تخته سیاه مدرسه
شعر زیبای مدرسه
بوی مدرسه، بوی پاییز
بوی نم بارون تو خیابون خیس
بوی مدرسه ، بوی پاییز،
بوی دفترهای نو و تمیز
یاد لبخند یه پیرمرد مهربون
بابای مدرسه پرکار وخندون
شوق دیدن بچه های قدیمی،
همشاگردی های مهربون و صمیمی
خوندن دعا تو صف صبحگاهی،
انجام چند تا نرمش برای شادابی
نشستن پشت نیمکت های چوبی،
یاد میز معلم و تخته سیاه چوبی
یاد بیداری شبهای امتحان،
حل مساله های جبر و حسابان
خاطره یک تشویق شیرین
گرفتن کارت صد آفرین
یاد شعرهای همیشه ماندگار
قصه زاغ و روباه نابکار
یاد شیطنت های ته کلاسی
شوخی با لهجه معلم فارسی
هیاهوی بچه ها سر زنگ ورزش
که گل میزدند با یه شوت سرکش
نشستن سر جلسه امتحان
تقلب کردن از برگه این و آن
بوی پاییز ، بوی مدرسه
کاشکی یه بار دیگه
برگردم به روزهای مدرسه
۱۶ دیدگاه