دلگرم
امروز: چهارشنبه, ۰۵ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۱۱ ربيع الأول ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی
اشعار زیبا با مفهوم و با شکوه در وصف ولادت حضرت معصومه و روز دختر
1
زمان مطالعه: 12 دقیقه
شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

اشعار ولادت حضرت معصومه و روز دختر

سحر که بلبل شیدا به گل اشارت داشت

ز یومن مقدم غنچه بهین بشارت داشت

ستاره خنده کنان گرد ماه می رقصید

شقایق از سر عشرت بنفشه را بوسید

نشسته شبنم امید بر رخ سوسن

نموده لاله لباس سپیده را بر تن

تمام شد شب و هنگام صبح صادق شد

فرشته چهره ی او را ندیده عاشق شد

به صحن میکده اش مطربان می آلوده

به صف ستاده که بینند روی مولوده

علی الصباح که مهر از افق هویدا شد

رخ نهفته ی غنچه به باغ پیدا شد

سفیر عشق صدا زد که عید نیکویی است

به مژده جان بدهیدش که ناز بانویی است

چه بانویی که خدا مدح او بجا آرد

فرشته پیش قدش قامت دو تا آرد

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

شعری در مدح حضرت معصومه (س) و روز دختر از قاسم بدره

« تو عمّــه ی شـاه جمکــرانی»

باغ گـل و گلبنی شکوفـــا

بوی خوش گل رسیده هرجا
گل غنچه ای از درخـت طوبی

مجموعه ای از دیـــار طاها
در شهر مدینــه مژده دادنـد

آورده خبــر نسیــم صحـرا
کز دامن پاک نجمــه خاتون

بشکفته گلی به باغ طاهـــا
آیینه ای از صفـــا و پاکـی

شهزاده ای از سرای موسـی
حور است و پری که رخ نموده

یا زاده شــده دوبـاره عذرا
خرگــاه شهـی پر از فرشته

بر مسند گل نشسته زهرا(س)
گویی که شکفتــه بار دیگر

تک بوته ی یاس شاه بطحــا
حوران همه دف زنان و رقصان

کام ملـک است و جام صهبا
عید است و خروش مرغ عرشی

موسی و عصا و طـور سینا
عید است و نسیم و یاس زیبا

مستانه قنــاری خـوش آوا
عید است و شکـوه یک تولد

فردوس و جهــانی از تماشا
عید است و مدینه غرق شادی

نیکـان زمیـن و مُلــک بالا
عید است و طبق طبق ستاره

میلاد گلــی ز باغ زهرا(س)
گوینـد: یکــی اذان بگویـد

در گوش شفیعه ی دو دنیـا
از آل علی(ع) که خوشنواتر؟

تا موسی کاظم(ع)است؛حاشا
آغوشِ گشــوده ی امامـت

بر سینه ی گــرم و نـاز بابا
مولود مبــارک، ای کریمـه!

تو عالمـــه ای و عالـم آرا
مشکین نفسـی و با تبـاری

سرشار حدیث و مست معنا
تو مسـت ولایـت رضـایی

نیکو سخنــی مثال زهرا(س)
معصومه ای و همیشه پاکـی

چون نرگسی و همیشه شهلا
زینب صفتــی و با وقـاری

در راه حقـی، همیشـه جویا
افشـا گر فتنه های کُفــری

ای شــور تو در زبان گویا
پیک سخنــان اهل بیتی(ع)

دنبـــال ولایتـی و پویــا
شهـزاده ی با جمـال خوبم

تقدیر تو هم نوشتــه با مـا
فرجام تو را بگویم ای گـل

مولای تو را بَرَند از اینجــا
گرچه ز پِیَش روانــه گردی

هرگز نرسی به پیــش مولا
آخر، تو مهاجـری عزیــزم

در مُلک عجــم رَوی ز دنیا
در خاک قم ار تـو دفنی امـا

هرگز نشَوی غریــب و تنهـا
تو چشمه ی نور آن دیــاری

زهـرایی و قبــر تو هویـــدا
ای بانــوی مهــر و مهربـانی

ما منتظریــم و مست و شیـدا
تو عمّــه ی شـاه جمکــرانی

ما را بنمـــایی ار، تـو بینـــا
تــو آب حیـــاتی و دل مــا

زنــده کــن از آن دم مسیحـا
تو کشتــی نوح و باوقـاری

ما همچو خَسی به موج دریا
دیبای سخن شده چو دلقـی

خلعت نبرم به پیش حــورا
یاری کن و شهپری ده وَرنَه

کِی پشه رَود به مُلک عنقـا
میلاد تو بس مبارک است و

خوشتر ز هَزار گشتـه ما را

بیشتر بخوانید::

۱۰ شعر بلند زیبا در وصف ولادت حضرت معصومه و روز دختر

۳۵ دوبیتی زیبا و شعر کوتاه در وصف ولادت حضرت معصومه و روز دختر

میلاد حضرت فاطمه و روز مادر | استاتوس | استوری | پروفایل | پست

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

​شعر زیبا در وصف ولادت حضرت معصومه و روز دختر از حمید رضا برقعی

همسایه سایه‌ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

وقتی انیس لحظه تنهایی‌ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی‌ام توئی

هر شب دلم قدم به قدم می‌کشد مرا
بی‌اختیار سمت حرم می‌کشد مرا

با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل می‌کند آدم کنار تو

حالی نگفتنی به دلم دست می‌دهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو

با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کنند هاجر و مریم کنار تو

تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو

در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونین‌تر است ماه محرم کنار تو

ما در کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهری‌ات شدیم

ما با تو در پناه تو آرام می‌شویم
وقتی که با ملائکه همگام می‌شویم

بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکر و زنها کنیزهات

زیباترین خاطره‌هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست

باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر آیینه دیدنیست

مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است

خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم

اعجاز این ضریح که همواره بی‌حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است

من روی حرف‌های خود اصرار می‌کنم
در مثنوی و در غزل اقرار می‌کنم

ما در کنار دختر موسی نشسته‌ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته‌ایم

اینجا کویر داغ و نمک‌زار شور نیست
ما روبروی پهنه دریا نشسته‌ایم

قم سال‌هاست با نفسش زنده مانده است
باور کنید پیش مسیحا نشسته‌ایم

بوی مدینه می‌وزد از شهر ما، بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته‌ایم

از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه‌ها که کشیدی ببخشمان

من هم دلیل حسرت افلاک می‌شوم
روزی که زیر پای شما خاک می‌شوم…

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

​شعر ولادت حضرت معصومه و روز دختر ​محمد علی مجاهدی

اینجا فروغ عشق و صفا موج می زند
نور خدا به صحن و سرا، موج می زند

اینجا که طور جلوه و سینای ایزدی ست
از هر کرانه نور خدا موج می زند

اینجا مطاف اهل زمین ست و آسمان
وز شهپر فرشته فضا موج می زند

لبیک از زبان اجابت توان شنید
در این فضا که نور دعا موج می زند

اینجا که رشگ هشت بهشت ست و هفت چرخ
از شش جهت فروغ ولا موج می زند

از جلوه جلال تو ای مظهر کمال
نور صفا در آینه ها موج می زند

در کوی تو که ساحل امن ست و عافیت
دریای بیکران صفا موج می زند

ای کعبه امید که در بارگاه تو
نور امید در همه جا موج می زند

دستی به دستگیری دلها دراز کن
وین عقده ها ز کار دل خسته باز کن

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

​شعر ولادت حضرت معصومه و روز دختر ​محمد علی مجاهدی

ای مظهر شرافت و ای مایه حیا
ای بر سر عفاف و ادب سایه حیا

ای همدم عطوفت و ای همنشین مهر
ای زینت شرافت و پیرایه حیا

ای اسوه شرف که تو را پروریده اند
هم مادر کرامت و هم دایه حیا

ای قله رفیع نجابت که بوده ای
رکن عفاف و مکرمت و پایه حیا

هم زائران کوی تو، همپایه شرف
هم محرمان کوی تو همپایه حیا

ای مایه اصالت و سرمایه ادب
وی مایه محبت و سرمایه حیا

ما وصف خاندان شما خوانده ایم و بس
در سوره کرامت و در آیه حیا

من تشنه زلال فروغ محبتم
خورشید من بتاب که در چنگ ظلمتم

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

​شعر ولادت حضرت معصومه و روز دختر ​محمد علی مجاهدی

ای گلشن کرامت تو باصفاترین
گلبوته عنایت تو دلگشاترین

ای گوهر عنایت تو در محیط فیض
رخشان ترین، نفیس ترین، پربهاترین

ای جلوه صفای تو در آب، موج زن
وی در میان آینه ها دلرباترین

ای چشمه سار اشک تو در امتداد شب
جاری ترین، زلال ترین، باصفاترین

ای خط سیر آه تو از فرش تا به عرش
وی کاروان اشک تو بی انتهاترین

ای قصه غریبی تو غربت آشنا
وی غصه مصیبت تو جانگزاترین

ای مادر کرامت و ای دختر شرف
ای خواهر عطوفت و ای باوفاترین

یک مدّ آه فاصله توست با دلم
سوگند می خورم به تو ای آشناترین

یک تیر آه دارم و در ترکش دل ست
آن هم مدام شعله ور از آتش دل ست

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

​شعر ولادت حضرت معصومه و روز دختر ​محمد علی مجاهدی

ای آستان تو حرم کبریا شده
وی خاک آستانه تو ماسوا شده

ای فرش آستانه تو، شهپر ملک
وی خاک راه تو به نظر کیمیا شده

ای کعبه امید خلایق که درگهت
رشگ منا و مروه ز سعی و صفا شده

ای زائر حریم تو در بارگاه قدس
مشمول فیض و رحمت بی منتها شده

ای در تو مات چشم خدابین اولیا
آیینه تمام نمای خدا شده

رنگین کمان مهر به چرخ جلال توست
یا قامت سپهر به تعظیم تا شده؟

معصومه شفیعه تویی، اشفعی لنا
ای شهره در شفاعت اهل ولا شده

گویم مدیح تو که ز لطف تو تاکنون
بر روی من هزار در بسته واشده

گل های طبع من ز نسیم عنایتت
خرم شده شکفته شده، دلربا شده

تا بارگاه تو حرم اهل بیت باد
ما را اگر غمی ست غم اهل بیت باد

محمدعلی مجاهدی

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

​شعر مهدی سهیلی در وصف ولادت حضرت معصومه و روز دختر

دخترم با تو سخن می گویم

زندگی در نگهم گلزاریست

و تو با قامت چون نیلوفر ، شاخه ی پر گل این گلزاری

من به چشمان تو یک خرمن گل می بینم

گل عفت ، گل صد رنگ امید

گل فردای بزرگ ، گل فردای سپید

چشم تو آینه ی روشن فردای من است

گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ

کس نگیرد ز گل مرده سراغ

دخترم با تو سخن می گویم

دیده بگشای و در اندیشه گل چینان باش

همه گل چین گل امروزند همه هستی سوزند

کس به فردای گل باغ نمی اندیشد

آنکه گرد همه گل ها به هوس می چرخد

بلبل عاشق نیست

بلکه گلچین سیه کرداریست

که سراسیمه دود در پی گل های لطیف

تا یکی لحظه به چنگ آرد و ریزد بر خاک

دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک

تو گل شادابی ‏

به ره باد مرو !!!

غافل از باد مشو

ای گل صدپر من

همه گوهر شکنند

دیو کی ارزش گوهر داند ؟

دخترم گوهر من ، گوهرم دختر من

تو که تک گوهر دنیای منی

دل به لبخند حرامی مسپار ، دزد را دوست مخوان !

چشم امید به ابلیس مدار

ای گوهر تابنده بی مانند

خویش را خار مبین

آری ای دخترکم

ای سراپا الماس ، از حرامی بهراس …

قیمت خود مشکن

قدر خود را بشناس

قدر خود را بشناس

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

خاک این شهر به چشمان تو عادت دارد

خوش بحال نفس قم که لیاقت دارد

چون تو یک روز از این کوچه گذشتی

عمری زندگی در دل این شهر سعادت دارد

گنبدت پر شده از کفتر و تنها دل من

چون کلاغی ست که رویای زیارت دارد

کوچک است آه ولی حوض تو با دریا و ...

گنبدت با خود خورشید رقابت دارد…

حرمت مثل نگینی است ولی در دل خاک

زیر خاکی همه جا این همه قیمت دارد

حرمت مثل نگینی ست در انگشتر شهر

که در اطراف خودش فاضل و بهجت دارد

حرم حضرت معصومه و درهای بهشت

جمکران ، این همه این شهر علامت دارد

وکجا بهتر از این شهر برایت دیگر

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

​در حرم امن تو گم می شود

عمه سادات سلام علیک

روح عبادات سلام علیک

کوثر نوری به کویر قمی

آب حیات دل این مردمی

عمه سادات بگو کیستی؟

فاطمه یا زینب ثانیستی؟

از سفر کرب و بلا آمدی؟

یا که به دنبال رضا آمدی؟

من چه کنم شعله داغ تو را

درد و غم شاهچراغ تو را

کاش شبی مست حضورم کنی

با خبر از وقت ظهورم کنی

شاعر: مرحوم محمد رضا آقاسی

شعر کوتاه ولادت حضرت معصومه و روز دختر، شعر تولد حضرت معصومه و روز دختر، شعر کودکانه در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، دوبیتی ولادت حضرت معصومه، اشعلر در مورد میلاد حضرت معصومه و روز دختر، شعر حضرت معصومه برقعی، بانک اشعار ولادت حضرت معصومه

شعر جدید ولادت حضرت معصومه (س) شعر: قاسم قاسمی بیدهندی

ای کریمه آمدی رونق گرفته کار ما
سائلیم و با قدومت زنده شد بازار ما

ما گداییم و دو دست خالی و دامانتان
تشنه یک جرعه می از سفره احسانتان

آمدی آباد شد شهرو دیار ما همه
آمدی و قم گرفته رنگ و بوی فاطمه

از مزارت عطر زهرا بر مشامم می رسد
عطر و بوی کوثر قرآن به کامم می رسد

آمدی تا شهر ما باشد حریم اهل بیت
می وزد در صحن آیینه نسیم اهل بیت

آمدی و قم سراسر جلوه ای از نور شد
بهر عارف مسلکان کوی تو کوه طور شد

هرکسی یک لحظه در صحنین تو مأوا گرفت
برجنان پایش رسید و پیش زهرا جا گرفت

کشور ایران زمین منظومه تو سیاره ای
خواهر سلطان هشتم حضرت معصومه ای

شــافع روز جــزایی با یـــد زهراییت
دست من راهم بگیرو کن رها در وادیت

آمدی منزل به منزل بهر دیدار رضا
خواهر سلطانی و پایت بروی چشم ما

شکر حق در قم همه با عودو عنبر آمدند
بهر استقبال تو دخت پیمبر آمدند

ناقهء تو بود و دسته گل که تقدیم تو شد
آمدی و لحظه هامان برگ تقویم تو شد

وای از آن روزی که یک خواهر پی دیدار یار
پشت دروازه بروی ناقه بودش انتظار

نام آن دروازه. شهر بلا ساعات بود
شام هم چشمش به راه زینب و سادات بود

بار دیگر شامیان از روی کین چنگش زدند
تا که آمد جای گل خاکستر و سنگش زدند

روی نی در پیش چشمان پر اشک زینبین
بود رأس هاشمیات و ابالفضل و حسین

کودکان شام هم با سنگ بر سر می زدند
با تمام کینه و با بغض حیدر می زدند

جز بلا بر قلب زینب مرهمی دیگر نبود
محرمی دیگر برایش جز شه بی سر نبود



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (1 رای)  


دیدگاه ها
اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !

hits