دلگرم
امروز: جمعه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ برابر با ۱۲ ذو القعدة ۱۴۴۴ قمری و ۰۲ ژوئن ۲۰۲۳ میلادی
۱۴ شعر کوتاه و بلند به مناسبت فرا رسیدن عید سعید فطر
2
زمان مطالعه: 12 دقیقه
اشعاری کوتاه و بلند به مناسبت فرا رسیدن عید سعید فطر، شعرهای کوتاه عید با شکوه عید سعید فطر

شعرهای بلند و کوتاه عید سعید فطر

عیدِ رمضان آمده ، یاران همه شادند

دل در کفِ اربابِ خرد زان که نهادند
تا جامِ طهوری بزنند از مِــیِ کوثر
بر خاکِ درِ ساقیِ میخانه فتادند

شاعر: سیروس بداغی

separator line

عید فطر است و خدا عیدیِ جانانه دهد

بهرِ ما حضرت حق باده و پیمانه دهد
زان که سی شب ز غم و یادِ علی ضجه زدیم
از سرِ لطف... به ما ، منصبِ شاهانه دهد

شاعر : سیروس بداغی

separator line

به پاى درد و دل بنده چاه کم آورد.

مقابل جگر من که آه کم آورد.
به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من
ولى مقابل این بارگاه کم آورد.
تمام شد رمضان, تازه ما شروع شدیم
به شب نشینى عشاق ماه کم آورد
به بارگاه کریمت گناهکار آمد
ولى ببخش اگر که گناه کم آورد.
شدم شبیه به
"جون"غروب عاشورا
کنار نور تو رنگ سیاه کم آورد
اگر نگاه کنى کم میاورم حتما
زهیر در قبل یک نگاه کم آورد.
براى کوه گناهى به کاه راضى شد
بدا بحال هر آنکس که کاه کم آورد
خدا زیاد کند بین توبه ها کم را
زمان توبه چه خوب ست گاه کم آورد.
زمان توبه من هم نریخت گریه من
همینکه رفت دم قتلگاه, کم آورد.
خودت بیا و بگو یاعلى بلندم کن
دوباره بنده تو بین راه کم آورد

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

بیشتر بخوانید::

اعمال و آداب توصیه شده برای شب قبل از عید فطر

شعر کوتاه و دوبیتی های زیبا به مناسبت برای تبریک عید فطر

تبریک عید فطر (استوری | استاتوس | متن و جملات | شعر | دو بیتی )

separator line

رفتی ای ماه خدا ماه جلی

ماه مهمانی حق ماه علی
مه عشق و مه شور و مه نور
مه دلدادگی و ماه سرور
مه عفو و مه غفران گناه
ماه دلبستگی دل به الاه
با نوایی همه لبریز دعا
داشتم در دل شب با تو صفا
همنوا با دل زارم بودی
چلچراغ شب تارم بودی
همه شب با دل پر از غم و آه
خجل از معصیت و بار گناه
می زدم توبه به هر شعله نفس
رو به درگاه تو می کردم و بس
اینکه سرمست ز صهبای توام
عاشق خلوت شب های توام
می روی ای مه پر قدر و بها
ای صفا بخش دل و دیده ما
اشک ما بدرقه راهت باد
نرود خاطره هایت از یاد
بشود گر ز من این عمر تمام
می خورم حسرتت ای ماه صیام
تا شوم بار دگر مهمانت
ز کرم ریزه خور احسانت

شاعر : محمد مبشری

separator line

گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام

به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام
هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع
هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام
چه دیر ماه خدا آمد و چه زود گذشت
چو آفتاب که یک لحظه می‌پرد از بام
مه نیاز و نماز و دعا و استغفار
مهی که بوی خدا می‌رسید از آن به مشام
مه مبارک جوشن‌کبیر، رفت ز دست
مه دعای سحر، ماه سجده، ماه قیام
به افتتاح و ابوحمزه، دعای مجیر
گرفته بود دل دوستان حق آرام
سلام باد به شب‌های قدر و اعمالش
که با خدا همه شب انس داشتیم مدام
سلام باد بر آن لحظه‌های شیرینی
که می‌شد از همه سو عفو کبریا اعلام
گناهکار! ز عفو خدا مشو نومید
که ناامیدی از رحمت خداست حرام
به عید فطر بگیر از خدای خود عیدی
که میهمان خدا را خدا کند اکرام
مه مبارک ما بیشتر مبارک شد
ز مقدم حسن، آن نور چشم خیرالانام
امام دوم، فرزند اول زهرا
که بود شانۀ پیغمبر خداش مقام
به روزه‌خوار بگو خون دل خورد دائم
به روزه‌دار گواراست عید ماه صیام
خوشا کسی که به مهر علی و اولادش
گرفت روزه و گسترد سفرۀ اطعام
علی، ولی خدا، نفس مصطفی، حیدر
که حب او همه دین است و مهر او اسلام
خجسته نام خوشش حسن مطلع قرآن
حدیث مدحش در لوح گشته حسن ختام
وضو بگیر و بخوان داستان ردالشمس
که آفتاب، به دست علی سپرده زمام
بگو به خصم علی روزه و نماز، تو را
شرار آتش خشم خدا شود در کام
به روز حشر که داغ عطش به هر جگر است
خوشا کسی که ز دست علی بگیرد جام
مرام میثم تمار خوش بود «میثم»
که در ثنای علی یافت عمر او اتمام

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

separator line

عید فطر است و اول شوال

نور عشق است و شور و جذبه و حال
بهر توفیق درک ماه خداست
قلب‌ها از نشاط، مالامال
جشن قرآن و جشن غفران است
عید اسلام و روز فخر و جلال
رمضان، ای مه نماز و دعا
ای ره اکتساب فضل و کمال
رمضان، ای گناه شوی بشر
زآن‌ همه چشمه‌های اشک زلال
رمضان، ای فضای رحمت حق
که زند مرغ دل، به اوج تو بال
رمضان، ای که روز نیمه‌ی توست
مطلع آفتاب عشق و جمال
عید مسعود زاد روز حسن
مجتبای محمدی تمثال
رمضان، ای که در شب قدرت
لطف یزدان، برون ز حد مقال
ماه غفران و ماه توحیدی
ماه قرآن و ماه احمد و آل

شاعر : حبیب الله چابچیان

separator line

گذشت ماه صیام و رسید عید صیام

کنیـد یکسـره بهـر نمـاز عید، قیام
اگرچـه رفت مـه روزه و مـه تسبیح
مبارک است به اهل صیام، عید قیام
شراب کوثـر و باغ بهشت و جلوۀ یار
به روزه‌دار حلال و به روزه‌خوار حرام
بـرات عفـو بگیریـد از خـدای کریم
که گشته عفو عمومی به دوستان اعلام
هزار حیف! دریغا! چه زود پایان یافت
مهی که دست الهی به ما خوراند طعام
سلام بـاد بـه ماهی که بود ماه درود
درود باد به ماهـی که بود ماه سلام
سلام بـاد بـه ماهـی که بـود لیلۀ قدر
سلام بـاد بـه ماهـی که بـود ماه تمام
سلام باد به ماهی که از نسیم خوشش
رسید بوی خداوند، دم‌بـه‌دم بـه مشام
بـه وسعت همـه عالـم برای مهمانان
گشـوده بـود خداونـد، سفــرۀ اطعـام
ثواب روزه خودش بود؛ بهتر از این چیست؟
ز هـر کرامت و لطف و عنایت و اکرام
اگرچه مـاه خـدا بـود ایـن مه پر فیض
بدان جلالت و قدر از علی گرفت طعام
سلام باد به ماهی که هر شبش دل ما
به «افتتاح» و «ابوحمزه» می‌گرفت آرام
مهـی کـه بود لیالیش بهترین شب‌هـا
مهـی کـه بـود در ایـام، بهترین ایـام
مهی که هر شب و هر روز در بهشت وصال
خدای، ریخت شراب طهورتان در جام
مه ولایت سبط نبی، امام حسن
مه شهـادت مـولا علی، امـام همام
علی که ذات خـداوند بـود مـداحش
علی کـه بعـد پیمبـر امـام بـود امام
علی حقیقت قرآن، علی حقیقت دین
علی ولـی خـدا و وصـی خیـرالانام
علی معلـم آدم، علـی سفینـۀ نـوح
علی روان مسیح و علـی کلیم کلام
علی که مدح و ثنایش حقیقت توحید
علی که مهر و ولایش تمامی اسلام
علی فـروغ بـه جـان بشر دهد دائم
علی که رحمت موصولۀ خداست مدام
علی که ماه، سـلامش کند ز اوج سپهر
علی که مهر، به انگشت او سپرده زمام
نماز و روزه و حـج و زکات بـی او هیچ
کتـاب و دین و نبـوت از او گرفت قوام
نهاده بوسه شجاعت به دست و بازویش
عبــادت همــۀ اولیــاش در هـر گـام
چه حاجتی چه نیازش بر این خلافت بود
کسی که بود به کویش امین وحی، غلام
فقط نه این که به دام جهـان اسیر نشد
ببین بـه گـردن دنیـا نهـاد، مـولا دام
چقـدر دور حـرم راه می‌روی "میثم!"
به طوف خانـۀ مـولا علـی ببند احرام

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

بیشتر بخوانید::

متن و پیامهای باحال و خنده دار عید سعید فطر

روش خواندن نماز عید فطر چگونه است و اعمال روز عید فطر چیست ؟

پیام تبریک ادبی برای تبریک عید سعید فطر

دانلود متن و صوت دعای قنوت نماز عید سعید فطر

separator line

رسیده عیدصیام ونیامدی آقا

جهان نموده قیام ونیامدی آقا

دمی بیاونظرکن ،که دشمنت امروز

شکسته تیغ ونیام ونیامدی آقا

چگونه ازتوبگویم که این -نفس-گویی

شررگرفت ز خیام ونیامدی آقا

separator line

مثنوی بسیار زیبا در ارتباط با عید فطر

نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد
باده خرم عید است که در ساغر شد

روز عید است, سوی میکده آیید به شکر
که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد

ساقی از میمنت عید دهد باده صاف
جرعه گیرید چو معشوق به خم رهبر شد

مطربا نغمه عیدانه زن و دست فراز
که ز هر پرده نغزت هله ای دیگر شد

صد کنم شکر بر این عید که از عرش رسید
صد کشم رشک که ایام صیام آخر شد

فرصتی بود که این تیرۀ ِ دل صاف شود
نعمتی بود که بر تشنه لبان کوثر شد

آتشی بود که در سردی سوزان وجود
دم گرمی شد و در مجمر دل اخگر شد

وای بر ما که از این جام نگیریم لبی
حیف زان آتش اگر سوخت و خاکستر شد

حالیا عید شد و رونق می افزون گشت
مستی افزون کند این باده چو پر شکر شد

separator line

می خواست بهانه ای که پر نور شویم

از هرچه بدی و غیر او دور شویم

یک ماه پر از فرصت برگشتن داد

یک عید فرستاد که مغفور شویم

یک ماه صدا کرد که زیبا باشیم

در هر سحر و شبی چو مولا باشیم

ماه رمضان ماه مهارت ورزی ست

باشد که همیشه مثل حالا باشیم

یک ماه بهشت بر زمین حاکم شد

یک ماه ز عصیان دلمان نادم شد

یا رب نکند دوباره مهجور شویم

یک مژده بده که وصلمان دائم شد

separator line

بگذشت مه روزه ، عید آمد و عید آمد

بگذشت شب هجران، معشوق پدید آمد

آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد

معشوق توعاشق شد، شیخ تو مرید آمد

شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد

شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کلید آمد

جان از تن آلوده، هم پاک به پاکی رفت

هرچند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد

از لذت جام تو دل مانده به دام تو

جان نیز چو واقف شد، او نیز دوید آمد

بس توبه شایسته برسنگ تو بشکسته

بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد

باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم

بر بوی بهار تو، ازغیب رسید آمد

separator line

شعری زیبا مرتبط به شبهای قدر و عید فطر

دلم تنگ است و دلتنگ اند دلتنگان و دل ریشان

شب قدر است، لبخندی بزن، مولای درویشان!

اگر همسو نمی‌گردند با فریادهای تو
نمی‌گریند دل ریشان، نمی‌چرخند درویشان

هنوز آن سوی دنیا قدر خوبی را نمی‌فهمند
فراوان‌اند بدخواهان و بسیارند بدکیشان

رها از خود شدم آن قدر این شب‌ها که پنداری
نه با بیگانگانم نسبتی باشد نه با خویشان

به مرگ زندگی!... من مرگ را هم زندگی کردم
جدا از زندگانی کردن این مرگ‌اندیشان

شب قدر است لبخندی بزن تا عید فطر من
تبسم عیدی من باد، بادا عیدی ایشان

separator line

قرین دو عید با هم

چه اتفاق قشنگی قرین شده باهم

به‌عیدجمعه‌شده عیدفطر چون‌توام

خدا کند که به یک جمعه ماه من آید

قرارم ما همه در سمت چشمه‌ی زمزم

شاعر :مرتضی محمود پور

separator line

عید سعید فطر

عید صالحان

فطر آمد و فطر آمد فطریه‌ی تو جانا

از بهر وصال دوست فطریه بده جان‌را

جان در گرو جانان مائیم ترا خواهان

وصل تو مرا آسان بنما نظری بر ما

ای شاهد بازاری من آمده با زاری

دور از تو که آزاری این یار بلاکش را

عید آمد و عید آمد فرخنده سعید آمد

وان صبح سپید آمد بگذار به چشمم پا

من عاشق و تو دلبر من جام تویی ساغر

ای خاک رهت بر سر من بنده‌ی تو شاها

از لعل لبت مستم پیمانه بده دستم

پابند غمت هستم رونما بده ماها

ای چرخ بفرمانت جانها همه قربانت

دست من دامانت دارم به کفم حالا

پیوسته ترا خوانم فطریه‌ی من جانم

بر خوان تو مهمانم تا آخر این دنیا

من مرده مسیحایی من طور تو موسایی

من عاشق هرجایی، تو وان ید و آن بیضا

این حرف بود سختم واژگون من از تختم

ای ستاره بختم چشمی به رخم بنما

شاعر :مرتضی محمود پور

separator line

خواهم به چشمه سار دو چشمم وضو کنم

دل را به یاد تو ، ز گنه شستشو کنم
بار دگر به درگه لطف تو آمدم
تا با سرشک و ماتم دیرینه خو کنم
من کیستم که با تو کنم گفتگو ، مگر
رخصت دهی که با تو دمی گفتگو کنم
من لایق محبّت تو نیستـم ، ولی
بگذار رو به آیۀ «لاتقنطو» کنم
ماه صیام رفت و نبخشی اگر مرا
من با چه رو به درگه لطف تو رو کنم
آورده ام شفیع، همه اهلبیت را
تا از حضور تو طلب آبرو کنم
باغ دلم ز عطر ولایت صفا گرفت
دیگر کجا سزد طلب رنگ و بو کنم
تا ره به آستان تو جویم ، پناه خویش
جز درگـه حسین کجا جستجو کنم
من سینه چاک عشق حسینم به غیر عشق
این زخم سینه را به چه چیزی رفو کنم
در عید فطر عیدی خود را ز محضرت
اخلاص در عمل، ز تو من آرزو کنم
ذکر جمیل و ناب«وفائی» است این سخن
اخلاص ده که زندگیم را نکو کنم

شاعر : استاد سید هاشم وفایی



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (2 رای)  


دیدگاه ها
اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !