دلگرم
امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
معيار هاي مناسب و خوب براي ازدواج
4
زمان مطالعه: 14 دقیقه
معيار هاي مناسب و خوب براي ازدواج-چه معیارهایی در ازدواج دو نفر لازم بوده و چه معیارهایی بهتر است-ازدواج و معیارهای انتخاب همسر ( قسمت اول) -برخی از معیارهای ازدواج که کم تر به آن‌ها توجه می‌شوند! -معیارهای زنان برای ازدواج در سنین متفاوت

معیار های مناسب و خوب برای ازدواج

معيار هاي مناسب و خوب براي ازدواج

آمار طلاق بسيار بالاست. لازم نيست تا به دادگاه خانواده برويد يا در محضرهاي ازدواج و طلاق باشيد تا متوجه اين موضوع شوبد. به اشنايان خودتان که نگاه کنيد حتما زن و شوهرهايي را مي بينيد که هنوز چند سال از ازدواجشان نگذشته و از هم جدا شده اند.در گفت و گو با مشاور خانواده به دلايل طلاق در بين زن و شوهرها پرداختيم.

به عنوان کارشناس و مشاور خانواده با زوج هاي در حال طلاق در ارتباط هستيد. مهم ترين دلايلي که باعث طلاق مي شوند چيستند؟

طلاق آسيب اجتماعي است که متاسفانه اين روزها آمار بالايي هم دارد. در آخرين گفت و گوهايي که با همکاران پژوهشگرمان در دانشگاه تهران داشتيم مشخص شد 25 در صد از ازدواج هايي که در تهران صورت مي گيرند به طلاق مي انجامند. 25 در صد خانواده هايي هستند که به آنها مي گوييم خانواده هاي تنيده، 25 در صد هم زندگي سردي دارند و خوشبينانه مي توانيم بگوييم تنها از 25 درصد از ازدواج ها خانوده هايي تشکيل مي شوند که به آنها خانواده هاي شاد مي گوييم.

درباره اين تقسيم بندي هايي که از خانواده ارايه داديد بيشتر توضيح بدهيد. خانواده تنيده و خانواده شاد چه تعريفي دارند؟

ما در روانشناسي خانواده، خانواده ها را به گروه هاي تنيده، گسسته و شاد يا نرمال تقسيم مي کنيم. خانوده نرمال خانواده اي است که در آن جايگاه هرکسي تعريف شده است و داراي عملکرد درستي است. درباره خانواده تنيده هم بايد بگويم اگر وارد چنين خانواده اي شويد از همان جلوي در متوجه مي شويد آدم هاي زيادي در اين خانه رفت و آمد مي کنند.

کفش هاي زيادي به صورت درهم و برهم در خانه يا حتي بيرون خانه ريخته شده اند. در اين خانه کساني رفت و آمد دارند که اصلا رفت و آمدشان ضرورتي ندارد. در داخل خانواده هم ممکن است هر کسي به وسايل شخصي ديگري دست بزند. آدم ها محيط خصوصي ندارند. برعکس در خانواده گسسته روابط سخت است. طوري که ماه ها مي گذرد و کسي به آن خانه رفت و آمد نمي کند.

اگر وارد اين خانه شويد متوجه مي شويد که محيط بسيار مقرراتي و خشک است و کسي يه هيچ وجه نمي تواند در مسايل ديگري دخالت کند.به طور مثال اگر کسي به موبايل ديگري دست بزند غوغا به پا مي شود. در خانواده نرمال يا به هنجار پدر و مادر در داخل هاله زناشويي هستند و بچه ها خارج از اين هاله قرار دارند ولي در درون سيستم خانواده جا مي گيرند. اين خانواده با يک مرزبندي از نظام جامعه جدا مي شوند.

يعني حرف و حديث اين خانواده به راحتي از خانه بيرون نمي رود. ديگران هم مجوز دخالت در سيستم اين خانواده را ندارند. به عبارتي خانواده نرمال داراي مرزبندي مشخصي است. طوري که بچه ها هم از بسياري از مشکلات و تنش هاي پدر و مادرشان بي خبرند. يعني ائتلاف بين پدر و مادر شکل گرفته است و نه بين پدر و مادر و بچه ها. چون ائتلاف معمولا به اختلالات رفتاري و شخصيتي منجر مي شود.

برگرديم به مسئله طلاق. تجربه کاري شما مي گويد علت اصلي طلاق ها چيست؟

علت هاي مختلفي دارد. يکي از آنها اعتياد است و بعد نداشتن مهارت هاي زندگي. چون مديريت سيستم خانواده هم مهارت هاي خودش را مي خواهد. همان طور که يک هواپيما را کسي بدون داشتن مدرک خلباني نمي تواند هدايت کند، خانواده را هم کسي بدون داشتن مهارت هاي زندگي نمي تواند کنترل و مديريت کند. در بيشتر مواردي که به اختلافات شديد و طلاق مي انجامد

مرد يا زن يا هر دوي آنها از مهارت کافي براي اداره زندگي برخوردار نيستند. البته خودشان اين مشکل را قبول ندارند. ولي از بسياري از چيزهايي که در سيستم خانواده بايد بدانند اطلاع ندارند. دليل ديگر طلاق ها که اين روزها شاهد رشد آن هستيم نداشتن رشد اجتماعي زوج هاست. سازمان بهداشت جهاني براي رشد 6 معيار تعريف کرده است که براي هر ازدواجي در هرجاي دنيا لازم است.

سابق بر اين در مملکت ما هر کس رشد فيزيکي يا بلوغ پيدا مي کرد مي گفتند مي تواند ازدواج کند. ولي الان سازمان بهداشت جهاني اعلام کرده اولين معيار براي ازدواج، رشد اقتصادي است که هم براي زن و هم براي مرد لازم است. چون به خصوص در مورد خانم ها باعث مي شود فقط به خاطر نيازهاي اقتصادي به کسي پناه نبرند. همين طور کسي نبايد فقط به خطر نيازهاي فيزيولوژيک ازدواج کند

مسئله بعدي رشد اجتماعي است که به معناي افتراق آدم هاست. يعني دختر يا پسري که مي خواهد ازدواج کند بايد بپذيرد روابطش تا 75 درصد بايد محدود به خانواده هسته اي خودش بشود. به عبارتي از سيستم گذشته جدا شود و به خانواده جديد پيوند بخورد. البته تا 25 درصد طبيعي است که با پدر و مادر و برادرها و خواهرها و دوستانش رابطه داشته باشد.

معیار های مناسب و خوب برای ازدواج

يکي از نکاتي که امروز بسيار آسيب زا شده است همين عدم رشد اجتماعي است. آدم ها فکر مي کنند که به اين رشد رسيده اند. اما بعد از گذشت چند روز از زندگي مشترک هنوز از سر کار که برمي گردند بايد اول خانه مادر سر بزنند يا با دوستانشان قرار بگذارند. اين رفتارها نشان دهنده عدم رشد اجتماعي است. لزوما هم به صورت رفت و آمد فيزيکي نيست.

همين که مثلا خانمي در خانه مدام با تلفن با مادر و خواهر و دوستش حرفش مي زند نشان مي دهد که نتوانسته افتراق را ايجاد کند. معيار بعدي براي ازدواج رشد عاطفي است. بعد از آن رشد شخصيتي است و رشد فيزيکي و رشد اخلاقي. اگر انسان ها به اين 6 معيار برسند ميزان طلاق بسيار پايين مي آيد. اما متاسفانه خانواده ها گاهي مانع اين رشد مي شوند.

به طور مثال مي گويند اشکال ندارد اگر پسري سربازي نرفته باشد و درآمد کافي نداشته باشد و ازدواج کند. درست است که با ازدواج او از آمار مجردين کم مي شود. ولي به آسيب هاي ديگري دامن مي زند. چون در شرايطي که پسر از پدر پول مي گيرد نمي تواند مرزبندي بين خانواده جديد و پدر و مادرش قرار بدهد. براي اين که پسري که از طرف پدر و مادرش حمايت مالي مي شود مجبور است که از آنها تبعيت کند. بنابراين عدم وجود اين شش عامل که سازمان بهداشت جهاني مهم ترين دلايل طلاق هستند.

مشاوره هاي قبل از ازدواج معمولا از طرف زوج ها جدي گرفته نمي شوند. در مورد مشاوره هاي قبل از طلاق وضعيت چطور است؟

مشاوره هاي قبل از طلاق امر مهم و سازنده اي است. ولي متاسفانه در حال حاضر به اندازه دهه هشتاد از آن استفاده نمي شود. دليل اصلي اش هم مسايل اقتصادي است که اجازه نمي دهد زن و شوهر بتوانند پيش از طلاق از مشاور کمک بگيرند. چون امکان پرداخت دستمزد مشاور را ندارند و بيمه ها هم از مشاوره حمايت نمي کنند.

همين چند روز پيش دکتر گلزاري رييس سازمان جوانان اعلام کرد که کل بودجه اي که به امور جوانان اختصاص داده شده به اندازه 16 کيلومتر جاده روستايي است که اين مسئله بسيار دردآور است. در دهه هشتاد از هر دو مراجعه يکي براي مشاوره بود. ولي آرام آرام گرفتاري هاي مالي باعث شد تعدا کساني که براي مشاوره مراجعه مي کنند به طور محسوسي کم شود.

خلاصه پرسش

چه معيارهايي در ازدواج دو نفر لازم بوده و چه معيارهايي بهتر است مراعات شود؟ معناي کفويت در ازدواج چيست؟پرسش چه شرايط و معيارهايي در ازدواج دو نفر لازم بوده، و چه شرايط و معيارهايي بهتر است مراعات شود؟ معناي کفويت در ازدواج چيست؟


پاسخ اجمالي

در آموزه­هاي اسلامي، علاوه بر ارائ? راه کارهايي؛ مانند توکل بر خداوند، برگزاري دو رکعت نماز و دعا براي طلب همسري شايسته و ازدواجي موفق، براي پيشگيري از ازدواج هاي ناموفق، توصيه به دقت و توجه کافي براي انتخاب همسر شده و معيارهايي ذکر مي شود که برخي اصلي بودهو برخي فرعي.برخي از معيارهاي اصلي عبارت اند از:

ايمان، دوري از گناهاني مانند شرب خمر، برخورداري از حسن خلق و کفو بودن زن و شوهر.مقصود از کفويت شرعي در ازدواج اين است که، زن و مرد، از نظر اسلام و يا ايمان هم­سطح و هم­طراز يکديگر بوده و تفاوت زيادي با هم نداشته باشند؛ اگر چه نمي توان ادعا کرد که اين همطرازي و هم سطحي بايد از هر دو طرف کامل بوده و به يک مرتبه باشند؛ زيرا ايمان و اسلام در انسان ها داراي مراتب قوي و ضعيف است؛

به همين جهت، مفهوم کفو در ازدواج امري نسبي است.در کتاب هاي فقهي، در کنار کفويت شرعي، کفويت عرفي هم ذکر شده، ولي مراعات کفويت عرفى لازم نيست؛ مگر در جايى که دختر رشد فکرى کافى ندارد، و ولىّ براى او شوهر انتخاب مى‌کند.کفويت عرفي يعني اين که، زن و مرد از نظر شئون اجتماعى با هم متناسب باشند؛ مانند تناسب سنّ، اصالت خانوادگي و ... .


پاسخ تفصيلي

ازدواج، زمينه ساز مطلوب ترين فرصت، براي تجلّي متعالي ترين ارزش ها و محبوب ترين کانون، نزد خداي متعال است. بر همين اساس، در آموزه هاي اسلامي بر اين تأکيد شده است که مردم نگاه معنوي و قُدسي به ازدواج داشته باشند. آيات متعدد قرآن شاهدي بر اين مدّعا است؛ مانند: «و از نشانه‏هاى او اين که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد در اين نشانه‏هايى است براى گروهى که تفکّر مى‏کنند»[1].همچنين در قرآن کريم از ازدواج به عنوان «ميثاق غليظ»[2]، يعني، پيمان محکم و مقدّس[3]، ياد شده است.

پيماني که وفاداري، اعتماد، هم عهدي صادقانه و عشق بي پيرايه مي طلبد، لذا تمايلات نفساني و خود کامگي ها و خود محوري هاي زور مدارانه با اصل اين ميثاق منافات دارند و طرفين اين پيمان در حفظ و قوام و استحکام آن بايستي رعايت اصول ارزشمند زندگي را داشته باشند.به همين منظور، ازدواج از جمله انتخاب هاي مهم انسان است که نتيج? آن براي تمام عمر، ماندگار خواهد بود. لذا دقت و دورانديشي در اين گزينش، - البته نه در حدّ وسواس[4] - امري منطقي و ديني است.


در دستورات اسلامي، علاوه بر ارائ? راه کارهايي؛ مانند توکل بر خداوند، برگزاري دو رکعت نماز و دعا براي طلب همسري شايسته و ازدواجي موفق،[5] براي پيشگيري از ازدواج هاي ناموفق، توصيه به دقت و توجه کافي براي انتخاب همسر نموده و معيارهايي را ذکر مي کند.اما لازم است بدانيم که دسته اي از اين معيارهاي اسلامي، جزو معيارها و شرايط اصلي در انتخاب همسر بوده و دسته اي ديگر، جزو معيارهاي فرعي است.در اين جا، به شرح و بررسي برخي از اين معيارها در هر دو دسته پرداخته مي شود:

معیار های مناسب و خوب برای ازدواج


معيارهاي اصلي در انتخاب همسر:
الف) باورها و اعتقادات ديني صحيح(ايمان)

بر اساس تعاليم اسلام، ايمان و باورهاي صحيح ديني و مذهبي مهم ترين ويژگي لازم براي همسر محسوب مي شود. اين شرط، در هم? شرايط زماني و مکاني، براي يک همسر ضروري است.بنابراين، اگر فردي از ايمان، باورهاي ديني و مشترکات اعتقادي در حدّ مناسبي برخوردار نباشد، فاقد شرايط محسوب مي شود، هر چند ويژگي هاي ديگر را دارا باشد، و انسان را از سعادت دنيوي و اخروي باز مي دارد.


در آيات قرآن و روايات بر دارا بودن شرط ايمان در ازدواج تصريح شده است؛ مانند:«و با زنان مشرک و بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، ازدواج نکنيد! [اگر چه جز به ازدواج با کنيزان، دسترسى نداشته باشيد زيرا] کنيز با ايمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند [زيبايى، يا ثروت، يا موقعيت او] شما را به شگفتى آورد.

و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، در نياوريد! [اگر چه ناچار شويد آنها را به همسرى غلامان با ايمان درآوريد زيرا] يک غلام با ايمان، از يک مرد آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند [مال و موقعيت و زيبايى او،] شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مى‏کنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مى‏نمايد، و آيات خويش را براى مردم روشن مى‏سازد شايد متذکّر شوند».[6]


پيامبر اکرم (ص) در اين باره مي فرمايد: «آن کس که دختر خود را به ازدواج مرد فاسقى درآورد با اين عمل از وى قطع رحم نموده است».[7]امام صادق (ع): «اگر مردي، با زني به خاطر زيبائى و يا ثروتش ازدواج کند، از هر دو [زيبايي و ثروت] محروم ماند و اگر براى دين و تقوايش با او ازدواج کند، خداوند مال و جمال نيز نصيبش گرداند».[8]


علاوه بر اين، وجود ويژگي هاي اعتقادي و اخلاقي، بيش از هر عامل ديگري مي تواند اعتماد آفرين باشد؛ زيرا برخورداري از کرامت هاي اخلاقي و باورهاي ديني نه تنها آدمي را متحول مي کند، بلکه باعث اطمينان خاطر طرف مقابل مي شود و همين امر زمينه ساز تفاهم اوليه زوجين است و تداوم آن در طول زندگي، نقش تعيين کننده دارد.


ب) برخورداري از حُسن خلق:

در اسلام ويژگي هاي اخلاقي مانند برخورداري از حسن خلق، از ويژگي ها و شرايط لازم براي همسر مناسب به حساب مي آيد. مراد از حسن خلق، در اين جا، رفتارها و تعامل هاي مناسب در زندگي، سازگاري و مدارا با افراد است. حسن خلق، خوش اخلاقي و نيک منشي به معناي زينت دادن به کلام، شکر و سپاس گذاري، خوش زباني و حقيقت گويي، محبت و تشويق، صداقت و... مي باشد. اساس زندگي زناشويي، سازگاري، تفاهم و همکاري است که اين امور فقط در پرتو حسن خلق فراهم مي شود.انسان آراسته به صفات، عادات، خُلق و خوهاي پسنديده،

فضائل، کمالات و اعمال و رفتار نيکو بوده و از صفات زشت، بيماريهاي اخلاقي و... دور باشد؛ زيرا تنها عاملي مي‏تواند روح سرکش انسان و غرايز طوفاني و عصيانگر انسان را مهار کند و علم و صنعت را در راه آرامش عمومي و زندگي مسالمت‏آميز به کار اندازد، اخلاق واقعي است که از ايمان حقيقي به خدا سرچشمه مي‏گيرد. داشتن اخلاق خوب در زندگي که باعث نشاط و جواني طرفين و ساير افراد خانواده مي شود، در رويات آمده همسر بد اخلاق انسان را به پيري زودرس مبتلا مي کند.


به همين دليل، در روايات به صراحت از ازدواج با افراد بد خلق نهي کرده اند؛ مانند اين روايات:رسول اکرم (ص): «براى يک مرد پس از قبول اسلام هيچ سودى بهتر و برتر از همسرى با يک زن مسلمان درست¬کار نيست، زنى که مرد را با ديدن خود شاد سازد، از دستورش اطاعت نمايد، و در غياب شوهر حافظ عفّت خويش و اموال وى باشد».


شخصي از امام رضا (ع) درباره فردي پرسيد و گفت: يکي از بستگان من از دخترم خواستگاري کرده است و از جهاتي شايستگي همسري را دارد، ولي بد اخلاق است چه کنم؟ حضرت در پاسخ فرمود: اگر بد اخلاق است به او زن نده.علاوه بر معيارهايي که از نظر اسلام اصلي محسوب مي شوند و به برخي اشاره شد، معيارهاي ديگري نيز مورد توجه اسلام است که به لحاظ اهميت در درجه معيارهاي اصلي نيست؛ اما در اسلام توجه خاص به آنها شده، اين معيارها، معيارهاي فرعي هستند.


ج) دوري از گناهان:

برخورداري از تقوا در حدّي که به طور علني و آشکارا مرتکب گناهاني مانند زنا نشود. در روايات به اين معيار و شرط براي انتخاب همسر تأکيد شده است؛ مانند:امام صادق (ع) مي فرمايد: «مردان مسلمان با زنانى که آشکارا و بى‏پروا زنا مي­دهند ازدواج نکنند و همچنين زنان عفيف و مسلمان مردانى را که علنا زنا مي­کنند به همسرى خود اختيار ننمايند مگر آنکه معلوم شود توبه کرده‏اند [و واقعاً از اعمال ناشايست و منافى با عفت خويش دست کشيده‏اند]».[9]


يکي از گناهاني که بايد در ازدواج از آن پاک بود، شرب خمر است. در روايات متعددي تأکيد شده است که از ازدواج با کسي که اهل شرابخواري است خودداري شود:امام صادق(ع) به نقل از پيامبر گرامي اسلام(ص) فرمود: «اگر خواستگار اهل شرابخواري باشد، به او زن داده نشود».[10] همچنين فرمود: «بعد از اين‌که خدا شراب را حرام کرده، اگر کسي شرابخواري کند، شايستگي اين را ندارد که هنگام خواستگاري به او دختر داده شود».[11]


در روايت ديگري از امام رضا(ع) خطاب به پدر يک دختري آمده: «مبادا که به شرابخوار زن بدهي که اگر چنين کني مثل اين است که او را به سمت زنا کردن بُرده‌اي».[12]اثرات اين گناه فقط بر شخص شرابخوار نيست، بلکه کل خانواده را خصوصاً فرزندان را تحت تأثرات منفي قرار مي‌دهد. لذا بر اجتناب از ازدواج با اين افراد تأکيد زيادي شده است.

گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (4 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits