دلگرم
امروز: یکشنبه, ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ برابر با ۱۴ ذو القعدة ۱۴۴۴ قمری و ۰۴ ژوئن ۲۰۲۳ میلادی
حق بر غذا چیست؟ آیا از حق و حقوق خود آگاهی دارید؟
2
زمان مطالعه: 7 دقیقه
نخستین بار به حق بر غذا در ماده ی 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر‌ اشاره‌ شد‌. پس از آن در کنوانسیونهای مـتعدد و قـطعنامه‌های سـازمانها و کنفرانسهای بین‌المللی‌ نیز از‌ این‌ حق‌‌ سخن گفته شد.

حق بر غذا چیست؟

حـق بـر غذا به‌عنوان حقی بشری‌ از‌ حقوقی است که در مجموعه حقوق اقتصادی و اجتماعی‌ فرهنگی طبقه‌بندی می‌شود و لذا تعریف، مفهوم کلّی،پیشینه تاریخی، محتوا و مـکانیزم‌های‌ تـضمین‌‌ آن‌ نیز تا حدّ زیادی مشابه مفاهیم،محتوا و مـکانیزم‌های اجـرایی سایر‌ حقوق مندرج در میثاق‌ بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. به‌موجب میثاق اخیر، «حق بر غذا»، حق بر‌ رهـایی‌ از‌ گـرسنگی و دسـترسی پایدار به غذا با کیفیت و کمیتی است که پاسخگوی‌ نـیازهای‌ غذایی و فرهنگی باشد.

نخستین بار به حق بر غذا در ماده ی 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر‌ اشاره‌ شد‌. پس از آن در کنوانسیونهای مـتعدد و قـطعنامه‌های سـازمانها و کنفرانسهای بین‌المللی‌ نیز از‌ این‌ حق‌‌ سخن گفته شد. در اهمیت این حـق هـمین بس که نقض آن،تهدیدی به‌ صلح‌ و امنیت‌ بین‌المللی‌ توصیف شده است. با این وجود آمارهای بـرنامه تـوسعه مـلل متحد حاکی از‌ آن‌ است که 60 درصد مرگ‌ومیر سالیانه در جهان (حدود 36 میلیون نـفر) مـستقیم‌ یـا‌ غیرمستقیم‌ معلول گرسنگی‌ یا کمبودهای غذایی‌ است و بیش از 840 میلیون نفر در سطح جهان‌ از‌ سوءتغذیه رنـج مـی‌برند.

مـادرانی که با سوءتغذیه مواجهند، فرزندانی به‌دنیا می‌آورند که بیشتر‌ مستعدّ‌ بیماری‌ و مرگ‌ زودرس هستند. کـودکان مـریض و گرسنه در مدرسه نتیجه مطلوبی نمی‌گیرند و لذا از مهارت کافی‌‌ برخوردار‌ نمی‌شوند و نهایتا درآمد کافی بـرای سـیر کـردن خویش و خانواده‌شان را به‌دست‌ نـمی‌آورند و ایـن‌چنین است که چرخه فقر و بیماری و گـرسنگی هـمچنان تداوم مـی‌یابد و بـر اثـر برطرف نشدن نیازهای اولیـه و اساسی حیات انسانی‌، هیچ‌گاه‌ زمینه تحقق سایر حقوق انسانی که‌ لازمه رشد فکری و معنوی انـسان اسـت فراهم نمی‌آید و این کلام مؤید اهـمیت و تـأثیر بـرخی‌ حـقوق اقـتصادی، اجتماعی و فرهنگی ازجـمله حـق بر غذا در‌ تحقق‌ سایر حقوقی است که امروزه‌ عملا در نظام بین‌المللی حقوق بشر، اولویت یافته‌اند.

 حق بر غذا

حق بر غذا در میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی عنوان مـستقلی نـدارد و در بند‌(1) ‌‌ماده ی 11 ذیل با عـنوان «اسـتاندارد مناسب زندگی» آمده است. ماده ی 11 میثاق‌ بین‌المللی‌ حقوق‌ اقتصادی‌،اجتماعی و فرهنگی مقرر می‌کند:

«کشورهای طرف این میثاق حق هرکس را به داشتن سطح زندگی‌ کـافی بـرای خود و خانواده‌اش شامل خـوراک، پوشـاک و مسکن کافی و همچنین بهبود مداوم شرایط‌ زندگی‌ به رسمیت می‌شناسند‌.
کشورهای‌ طرف این میثاق به‌منظور تأمین این حق تدابیر مقتضی اتخاذ خواهند کرد و در این‌ جهت به اهمیت اساسی همکاری بـین‌المللی مـبتنی بر رضایت آزاد اذعان دارند.

کشورهای طرف این میثاق با‌ اذعان به حق بنیادین هرکس به رهایی و آزادی از گرسنگی، از طریق همکاری بین‌المللی تدابیر لازم ازجمله برنامه‌های مشخص را به قرار ذیل اتخاذ خواهند کـرد:

الف-بـهبود روشهای تـولید، حفظ و توزیع خواربار بااستفاده ی کامل‌ از معلومات فنی و علمی با اشاعه اصول آموزش و تغذیه و یا توسعه یا اصـلاح نظام زراعی به نحوی که حداکثر توسعه مؤثر و استفاده از منابع طـبیعی را تـأمین نـماید.

ب-تأمین‌ و توزیع‌ منصفانه ذخایر(منابع) خواربار جهان بر حسب نیازها باتوجه به مسائل مبتلا به کشورهای صـادرکننده ‌ ‌و واردکـننده غذا».
ماده ی حاضر یکی از کلی‌ترین مواد میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی‌ اسـت‌‌ و مـسائلی‌ را در بـرمی‌گیرد که معمولا‌ در‌ موضوع‌«توسعه»دولت بدان توجه می‌شود.
آنچنان‌که از بند (1)این ماده برمی‌آید حق بر اسـتاندارد مناسب زندگی شامل حق بر غذا، مسکن‌ و پوشاک‌ است‌. کارهای مقدماتی تدوین مـاده 11 نشان می‌دهد تا‌ پیـش‌ از هـشتمین اجلاس کمیسیون حقوق بشر،در پیش‌نویسی که برای میثاق تهیه شده بود اشاره به پوشاک و غذا مورد‌ توافق‌ هیأت‌های‌ نمایندگی‌ قرار نگرفته بود و در این اجلاس بود که نمایندهء‌ چین پیشنهاد داد که واژهـ‌های غذا و پوشاک‌ پیش از «مسکن» اضافه گردد.

استدلال چین این بود که اگرچه‌ مسکن‌ برای‌ کشورهای صنعتی‌ مهمتر است اما نیاز به غذا و پوشاک در کشورهای‌ با‌ اقتصاد روستایی و به‌ویژه کشورهای توسعه‌ نـیافته اولویـت دارد.پیشنهاد چین مورد حمایت هیأت‌های مختلف قرار گرفت‌ و تصویب‌ شد‌. در مذاکرات بعدی، واژه «کافی» پیش از «غذا و پوشاک و مسکن» اضافه شد‌ تا‌ ضمن‌ روشن‌ ساختن متن، این ایده را منتقل کند که عـناصر اسـتاندارد زندگی باید در‌ سطح‌ معینی‌ حفظ شود.

حق بر استاندارد مناسب زندگی در برگیرنده تمامی حقوق اقتصادی و اجتماعی است‌ که‌ برای‌ یکپارچه‌سازی شخص در جامعه انسانی ضروری است.این حق بااصل حـاکم بـر‌ نظام‌ بین‌المللی‌‌ حقوق بشر یعنی اینکه همه انسانها آزاد متولد شده و از نظر حقوق و شأن با‌ یکدیگر‌ برابرند و باید با یکدیگر با روحیه برادری رفتار کنند، رابطه نزدیکی دارد.

ماده ی 11‌ حاضر‌ در زمـینه مـورد بـحث به دو هنجار مجزا اما مـرتبط بـا یـکدیگر اشاره می‌کند. یکی‌ حق‌ بر غذای کافی و دیگری حق بر رهایی از گرسنگی. چگونگی ارتباط این‌ دو‌ مفهوم‌‌ مشخص نیست و کمیته حقوق اقـتصادی،اجـتماعی و فـرهنگی هم هیچ تمایزی میان آن دو قائل‌ نمی‌شود‌. درعین‌حال‌ بـرخی‌ اعـضای کمیته میان آن دو تمایز قائل شده و به جای آنکه آن‌ دو‌ را مترادف تلقی کنند حق بر رهایی از گرسنگی را زیرمجموعه حق بـر غـذا مـی‌دانند و معتقدند‌ که‌‌ حق نخست بر رهایی از قحطی یا تحقق نـیازهای اساسی ضروری برای‌ بقای‌ فرد دلالت دارد.

در حالی که دومی‌،مفهومی‌ وسیعتر‌ است که مستلزم سطح و نوعی از غذاست‌ که‌ سـازگار بـا شـرافت‌ انسانی باشد. از دلایلی که‌ برای‌ این تمایز مطرح شده آن است کـه حـق نخست با واژه‌ «بنیادین‌» توصیف‌ شده است و به هیچ حق دیگری‌ در هردو میثاق با‌ این‌ وصـف اشـاره نـشده‌ است.در‌ کمیته‌ اظهار شد که منظور از کاربرد واژه«بنیادین»آن است که دولت،تعهد‌ فـوری‌ و نـه تـدریجی به جلوگیری از‌ قحطی‌ دارد‌ و از آنجایی که‌ رهایی‌ از قحطی با حق‌ بر‌ حیات مرتبط است بـاید در هـر شـرایطی محترم شمرده شود.

از این‌رو عده‌ای‌ حق‌ بر غذای کافی را یک‌ «استاندارد‌ نسبی‌»و حق بـر‌ رهـایی‌ از‌ گرسنگی را یک «استاندارد‌ مطلق» می‌دانند و به همین‌ اعتبار معتقدند که تنها حصول حـق نـخست اسـت که ویژگی تدریجی‌ دارد‌ و همکاری بین‌المللی‌ در آن مبتنی بر‌ رضایت‌ آزاد‌ است‌ اما‌ حق دوم ویژگی‌ فوری‌ دارد و دولتـها بـاید هر اقدامی را که‌ برای تحقق آن لازم است اتخاذ کنند و همکاری بین‌المللی‌ در‌ این‌ زمینه اجـباری اسـت.



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (2 رای)  


دیدگاه ها
اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !