دلنوشته ولادت امام حسن مجتبی (ع)
ضمن عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن ولادت امام حسن مجتبی (ع)، در این مقاله از مجله دلگرم مجموعه ای از دلنوشته ولادت امام حسن مجتبی (ع) را آورده ایم. با ما همراه باشید.
دلنوشته تبریک ولادت امام حسن مجتبی (ع)
ستاره ها تکثیر میشوند و آفتاب، در شب های تاریک رخنه می کند.
همه پیراهن ها، بوی یوسف میگیرند و کبوتران از سقف خانه ها لبریز میشوند.
آسمان، آنقدر آبی میشود که آب ها از یاد می روند.
زندگی از لبخند تو آغاز می شود و باران ها ستاره می بارند بر ایوان های تاریک مانده ما. با آمدنت، غروبها کوتاه و کوتاهتر شدند و آفتاب، بلندتر از همیشه، بر پنجره های ما پدیدار شد.
تو که آمدی، گریبان های غریب، بغض شدند و اشک ها، باران های بهاری. جاده ها عاشقانه به تو ختم شدند و همه راه ها، صراط مستقیم.
بهارها در حاشیه سبز نام تو جان گرفتند.
تو که آمدی؛ غربت از تنهایی درآمد و عشق، در سینه های کوچک ما جوانه زد.
پرنده های بی آشیانه بر شانه هایت آشیان گرفتند و درخت ها به برکت نفس های معطر تو شکوفه زدند و سیب شدند.
با آمدنت، بوی علی در کوچه های غم زده کوفه جاری شد و صدای گریه های کودکانه ات، در صدای بال فرشتگان پیچید تا شبها، با لالایی آرام تو، کائنات به خواب بروند.
چشم هایت، دورترین افق ها را روشن کرده است.
سینه ات، اقیانوسی است که همه اندوه های عالم را پذیرا خواهد شد.
با تو، دنیای پدرانه علی علیهالسلام ، رنگین تر و تنهایی اش با رنگ مهربانی تو پُر خواهد شد. تو که آمدی، آبشارها همه قد کشیدند تا در تن تو، خودشان را تطهیر کنند و رودخانه ها به دنبال کوچه خانه پدری ات دویدند تا بوی قدم هایت را به دریاها سوغات ببرند.
از نام تو، تنهایی می تراود و پرنده ها با آسمان آشتی می کنند.
چشمه ها در تشنگی کویر، جاری اند تا عطش تنهایی تو را تا کربلای غریب برادرت ببرند.
تو آمده ای تا منادی عشق و مهربانی در دلتنگی دورترین کوچه های شب زده باشی.
دلنوشته درباره ولادت امام حسن مجتبی (ع)
دروازههای آسمان گشوده میشود و زمین در ستاره باران میلادی بزرگ به هلهله مینشیند.
در نیمه راه برکت خیز رمضان رایحه شکوفههای یاس است که کوچههای مدینه را آکنده است.
حسن علیه السلام با چشمانی علوی میآید و افق رسیدن ارجمندش را دف میکوبد.
صدای آمدنش، طنین مهربانی و کرامت است. شانههای صبورش را زمین به تجربه مینشیند، آنچنانکه سمفونی سکوتش را.
او با نگاهی از جنس باران میآید و آبهای آزاد جهان، ماهیان تشنه دلش را میزبان میشوند.
هرگز غروب نمیکنی
کوه یعنی تو؛ ولی تو را نادیده انگاشتند و تحمل بی پایانت را بیشرافتان تاریخ، این چنین به جولان نامردمی کشاندند.
آسمان، تویی که وسعت دلت، زبانزد آبهای زمین است.
ای فرزند حماسه و رأفت!
تو آن بهاری که دستان خونریز خزان را یارای به خاک ریختنت نیست.
جاودانهای؛ آن گونه که عشق خواهی تنید؛ آنچنان که باران، رگهای خاک را.
ایمان داریم که طلوع مبارکت را هرگز غروبی نیست.
دلنوشته برای ولادت امام حسن مجتبی (ع)
امشب، هر ستارهای را که رصد میکنم، نام تو را میبینم که به وسعت یک آسمان شکیبایی، می درخشد و شوق پرواز را در دل عاشقانت به تپش وا می دارد. دست های نیازمان را از چشمه سخاوتت کوتاه مکن؛ بگذار با وضو در نور امامتت، شیرینی کرامتت را چشیده باشیم!
ای شعله خدا !
هم خانه با حسین!
هم شانه با علی، چون چلچراغ علم!
بر دل خوش آمدی!
ای امام غربت!
آنکه از آبروی تو وساطت میطلبد، تشنه باران هدایت توست و آنکه حاجت را بهانه کرده، تشنه رفاقت با تو.
به حق شادی میلادت، قفل بسته چشمان ما را با عنایت و کرمت بگشای تا طعم سفره مهربانی تو را بچشیم؛ که هیچ زخمی از بارش کرامت بارانی ات بی مرهم نمی ماند؛ یا کریم اهل هدایت!
قبله حاجات آن صفت کریمانه را که در اسما و صفات ذات الهی شنیدهای، در ظهور وجود مبارک حسن علیه السلام ببین!
اگر امام مجتبی علیه السلام را کریم اهلبیت میخوانند، بدان جهت نیست که دیگر امامان معصوم از این صفت برخوردار نیستند، بلکه از آن است که این صفت در وی به تمامیت و کمال رسیده است و امام حسن علیه السلام در ظهور و بروز کرامت، پیشی گرفته است؛
به زبان دیگر، امام، در تجلی صفت کرامت و بزرگواری خداوند آنچنان آیینه داری میکند که سزاواری این اسم اعظم را یافته است.
در واقع، خداوند تعالی در هر یک از اهل بیت علیه السلام صفتی از اسمای الهی خویش را شاخص گردانیده تا مردم برای رجوع، قبله حاجات واحد و یگانه ای داشته باشند؛ وگرنه، دیگر اهل بیت علیهم السلام نیز از صفت کرامت به دور نیستند. چنین است که هر یک از آل اللّه در صفتی بارز شده اند تا به واسطه آن، بر شفاعت عالَم، جلوه بیشتری بیابند.
از بزرگواری کریم اهل بیت علیهالسلام به دور است که هنگام نیاز و حاجت کسی، کرامت خویش بپوشاند و در انعام و اکرام به او بخل ورزد.
پس دست التماس ما و دامان کریمانه او!
دلنوشته تولد امام حسن مجتبی (ع)
عکس این گلِ حُسن یوسف در آینه را بانوان بهشت، تا ابد آه می کشند.
حُسن حسن، نیمه سیبی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه علیه االسلام هدیه داد.
نگاه فاطمه به هر طرف رو کند، آفتاب به آن سو رو میکند؛ فاطمه علیه االسلام ملکه آفتابگردانهای دنیاست و حسن علیه السلام، گلی که در سایه اش قد کشیده است.
امشب ستارهها جشن ساده علی و فاطمه را چراغانی میکنند.
امشب گلدان آغوش فاطمه، سرشار از عطر این گلِ آسمانی خواهد شد.
امشب بوی سیب، مدینه را بیهوش میکند؛ سیبی که عطرش، روزها و سالها و قرنها را در مینوردد، سیبی که عرشی است.
اینجا خانه فاطمه است. این جا ملکوت عطر سیب است.
امشب کائنات در هوای سیب شناورند، حالا هر کس یک جرعه از این عطر آسمانی میخواهد؛ هرکس میخواهد کفش های نسیم را بپوشد و یک سبد سلام و صلوات با خودش بیاورد.
امشب شبِ نزول عطر سیب و بالِ فرشته است.
همه میدانند، قدر امشب کم از شب قدر نیست. امشب در خانه فاطمه علیه السلام کودکی به دنیا می آید؛ کودکی که آمدنش، آسمان را به زمین میآورد.
دلنوشته ولادت امام حسن (ع)
ماه به نیمه رسیده است و درهای رحمت، بر روی جهانیان باز است. فراوانی رحمت و نعمت است و جانها آکنده از عشق است.
ماه به نیمه رسیده است که این چنین در کاملترین صورت خویش به جلوهگری، دست افشانی میکند.
ستارگان به تکاپو درآمده اند گرداگرد ماه. بدری در آستانه حُسن خودنمایی میکند؛ ماه تمامی که از ذخیره هستی به زمین هدیه داده شده است.
حَسَن، آینه حُسن خداوندی است؛ تصویر زیبایی خداوند است که در صورت خاکی نقش بسته است.
مجتبی، در آغوش پاکترین مادران عالم چشم به جهان گشود و میوه قلب رسول اللّه شد.
آمد و کرامت را از پدر آسمانی اش آموخت و چراغ کرامتش را برای اهل زمین برافروخت.
ثمره زندگی علی و فاطمه (ع)، پا به جهان خاکی گذاشت. خاک تا افلاک غرق نور و سرور شود.
نیمه ماه است؛ ماهی که درهای رحمت بر روی جهانیان گشوده شده است.
خدایا! به «کریم اهل بیت» سوگند، سایه کرامت خویش را از ما دریغ مدار!
دیدگاه ها