ناب نوشته های خواندنی سری16
*** ناب نوشته های خواندنی ***
چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی میداند جنگ یعنی سوختن؟ یعنی آتش؟ یعنی گریز به هر جا؟یعنی اضطراب اینکه کودکم کجاست؟جوانم چه شد؟دخترم چه می کند؟
چه کسی معنی این جمله را می داند؟"نبرد تن و تانک؟؟؟؟"
اصلا چه کسی میداند تانک چیست؟
می توانی این مسله را حل کنی؟
"گلوله ای از لوله ی دوشکا با سرعت اولیه از فاصله ی هزار متری شلیک می شود،در مبدا به حلقومی اصابت می کند ،آن را سوراخ می کند، گذر می کند.. حالا معلوم کنید سر کجا افتاده است؟؟"
کیف و کلاستورتون رو از چه پر می کنید؟؟ از خیال .. از کتاب.. از نام شامخ دکتر،مهندس..؟
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن پرستو شدن..
ااما تو اگر قاسم نیستی اگر علی اکبر نیستی..لااقل حرمله نباش.. که خدا هدیه ی حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر رو به زمین پس نداد...
من نمی دانم فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد..؟؟؟
"شهید احمدرضا احدی_رتبه ی یک کنکور سال 1364_ساعاتی قبل از شهادت
*** ناب نوشته های خواندنی ***
مربی حیوانات سیرک، با نیرنگی ساده ، مانع فرار فیل ها می شود. وقتی فیل کوچک است، پایش را با طناب ضخیمی به تنه ی درختی می بندند. بچه فیل، هر قدر هم که تقلا می کند، نمی تواند خودش را آزاد کند.
تا یک سالگی، طناب همچنان محکم تر از آن است که بتواند خودش را آزاد کند؛ بچه فیل تلاش می کند اما موفق نمی شود. سرانجام حیوان می فهمد که طناب ، همیشه قوی تر از اوست، و دست از تلاش بر می دارد.
وقتی فیل بزرگ می شود، همچنان تصور می کند که نمی تواند طناب را پاره کند. بنابراین فقط کافی است که مربی، پای او را به نهال یا تکه چوب کوچکی ببندد، زیرا فیل دیگر هیچ تلاشی برای آزادی نخواهد کرد.
(داستان زندگي خيلي از ما آدمها هم دقيقا همينطوره)
*** ناب نوشته های خواندنی ***
دختر كوچولوي صاحبخانه از آقاي "كي" پرسيد:
اگر كوسهها آدم بودند با ماهيهاي كوچولو مهربانتر ميشدند؟
آقاي كي گفت: البته! اگر كوسهها آدم بودند
توي دريا براي ماهيها جعبه هاي محكمي ميساختند
همه جور خوراكي توي آن ميگذاشتند
مواظب بودند كه هميشه پر آب باشد
هواي بهداشت ماهيهاي كوچولو را هم داشتند
براي آنكه هيچوقت دل ماهي كوچولو نگيرد
گاهگاه مهمانيهاي بزرگ بر پا ميكردند
چون كه گوشت ماهي شاد از ماهي دلگير لذيذتر است !
براي ماهيها مدرسه ميساختند
و به آنها ياد ميدادند كه چه جوري به طرف دهان كوسه شنا كنند
درس اصلي ماهيها اخلاق بود
به آنها ميقبولاندند كه زيباترين و باشكوهترين كار براي يك ماهي اين است كه خودش را در نهايت خوشوقتي تقديم يك كوسه كند
به ماهي كوچولو ياد ميدادند كه چطور به كوسه ها معتقد باشند و چه جوري خود را براي يك آينده زيبا مهيا كنند
آيندهيي كه فقط از راه اطاعت به دست ميآيد
اگر كوسهها آدم بودند در قلمروشان البته هنر هم وجود داشت
از دندان كوسه تصاوير زيبا و رنگارنگي ميكشيدند
ته دريا نمايشنامه به روي صحنه ميآوردند كه در آن ماهي كوچولوهاي قهرمان شاد و شنگول به دهان كوسهها شيرجه ميرفتند
همراه نمايش، آهنگهاي محسور كننده يي هم مينواختند كه بي اختيار ماهيهاي كوچولو را به طرف دهان كوسه ها ميكشاند
در آنجا بي ترديد ايدئولوژي هم وجود داشت
كه به ماهيها ميآموخت
"زندگي واقعي در شكم كوسه ها آغاز ميشود"
"برتولد برشت"
*** ناب نوشته های خواندنی ***
گردآوری:مجله اینترنتی دلگرم
دیدگاه ها