من خواب دیدم یه ببر مانند آمد پیشم ولی نشست و من رفتم چند تیکه گوشت آوردم و به اون دادم بعد فرار کرد و رفت بعد چند دقیقه دیدم کل جهان پر از حیون شده و منتظر دوستم بودم که بیاد درو ببندیم و بریم خونه اما دوستم آمد و رفت پارکینگ و من میخواستم برم ولی سرعتم خیلی کم بوددددددد و توی پله عزرائیل دنبالمون بود پشمام ریخته بود بعد از هزاران بدبختی رفتیم خونه رفتیم بالکون دیدیم همه موجودات فضایی و حیوانات زامبی..... همه ریخته بودن شهر و من و دوستم زنده بودیم بعد از خواب پریدم
سلام من خواب دیدم سه تا حیوون خوشگل کوچیک بودن توخونه خیلی نازبودن ولی نمیدونم چی بودن یکیشون دوویداومدسمت من منم نازش کردم بغلش کردم خیلی حس خوبی بود بعد میرفتن اینوراونورمنم نگران بودم که یهوبراشون اتفاقی نیفته بعدش نگران این بودم ازخونه نرم جایی که طول بکشه اینا گشنه بشندنمیدونستم چه غذایی هم میخورن که براشون بزارم فقط اب گذاشته بودم براشون ولی فقط یادم میاد خیلی دوسشون داشتم
چندتا بودن اکر پنج تا بودن پنح سال قهتی میاد تو خونتون😝
2
0
داودی|۷ ماه پیش
خواب دیدم ی حیوان عجیب غریب عین لاک پشت از زیر زمین خزید و اومد سمت مغازه و همه فرار کردن ولی یکی از دوستان و گرفت و خودش به شکل انسان شد و دوتا کتف دوستم و در آورد و بعد اومد سمتم و منم ی تبر دستم بود اما بامن کاری نداشت و خندید و با زبون مطربی با من حرف زدو پوزخندی زد و بعد از خواب پریدم
من خواب دیدم که از بغل پسری که دوستش دارم یک طفل به آغوش میگیرم که خیلی زیبا است بعد یک حیوان کلان من را تعقیب میکند در یک جای میرسم که راه فرار نیست آن حیوان سیا و خیلی بزرگ و خطرناک است آن طفل را میبلعد بعد من را زخمی میکند میشه تعبیر کنین
راستش،من حواب دیدم در مراسم ختم کسیبودیم اما معلوم نبود کی بود باچندتا از پسر عمه ها و دختر عمه هام نزدیکای غروب رفتیم در پشتی رو نگاه کردیم دیدیم یه حیونی سرش مثل گراز اندامش چاق و بزرگگگ داره تو کوچه راه میره بعد رفتم مامانمم اوردم نگاش کنه ولی بچه های عمه ام با خیال راحت داشتن تو کوچه راه میرفتن بدون ترس
سلام من خانومم خواب دیده که یه آدمی از چندین حیوان تشکیل شده و به او لقب حامد یوز دادهاند و همه از او میترسند وفرار میکنن ولی خانوم من نمیدانسته که این شخص کیه وهمه بهش میگفتن فرار کن حامد یوز آمده و در جایی دیگر در خوابش همه با هم میگفتن حامد یوز .حامد یوز این تعبیرش چیه کسی می دونه راهنمایی کنه ممنون میشم
سلام. من خواب دیدم یه حیوونی بود مثل پلنگ سیاه بود ولی مثل مار نیش داشت بهش میگفتن سم. بعد اولش همه ازش ترسیدن حتی من. بعد نمیدونم چی شد ک مردم فراریش دادن. من اومدم خونه بعد نمیدونم تو خواب یه حسی بهم.گفت اسن اوموه خونه ما. با اینکه میترسیدم ولی دنبالش گشتم خونمون خیلی وسیله توش بود از بین وسیله ها یهو دوست صمیمیم اومد بیرون ولی من میدونستم این همون حیوونه بهش گفتم من میدونم تو همون حیوونی گفت بزا بت بگم چیم و کیم. و یهو از خواب پریدم.یعنی چی این الان؟
تعبیرش اینه،اين دوستت دشمن توئه و اصلا بروز نمیده بعد از یه مدت میفهمی
0
0
بی تی اس|۳ سال پیش
سلام من خواب دیدم که در حیاط خانه ام پر از حیوان مثل گورخر ، شیر سیاه ، جوجه تیغی ، و خرس هست منو خانوادم از ترس در هارو بستیم شیر با خودش بازی میکرد گورخر از دیوار بالا میرفت و جوجه تیغی برای خودش گشت میزد و خرس قهوه ای همش به در میزد اما انگار خرس قصد آسیب زدن نداشت انگار میخواست چیزی رو بهمون بفهمونه چیزی رو بهمون بگه اما نمیتونست بخاطر همین همش به در میزد که اخرش خسته شد نشست و با نگاه مظلومان بهم نگاه میکرد میشه تعبیرش رو بگین این همه حیوان یعنی چی ؟
معنی این خواب و میشه برام بگید
و منتظر دوستم بودم که بیاد درو ببندیم و بریم خونه اما دوستم آمد و رفت پارکینگ و من میخواستم برم ولی سرعتم خیلی کم بوددددددد و توی پله عزرائیل دنبالمون بود پشمام ریخته بود بعد از هزاران بدبختی رفتیم خونه رفتیم بالکون دیدیم همه موجودات فضایی و حیوانات زامبی..... همه ریخته بودن شهر و من و دوستم زنده بودیم بعد از خواب پریدم
ولی یکی دیگه رو هم دوست داری