خوابدیم یه کامیون پراز بار عقب عقب به داخل خانه ای رفت وکامیون رانندنداشت ودرب ماشین هم قفل بود وهرکاری میکردم باز کنم نمیشد وباعث خرابی خانه شد ویکه نفرهم جان باخت ومردم هم میامدن وپول برسرش میرختن که گفت مقصر شماید که پلیس امد وماروازاد کرد ورفتیم
سلام خواب دیدم با یک کامیون بزرگ که مال فامیل است رانندگی می کنم.آخرش هم رسیدم واستادم.ومی خواستم مسجد ونماز برم.در ماشین نان گذاشتم. پیاده شدن چن نفر آقا گفتند چرا ماشین را خرتب کرده ای.دروغ می گفتند چن نفر خانم گفتند شوخی.احتمالا مادرم هم با آنها بود