دلگرم
امروز: چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۳ برابر با ۰۸ جمادى الآخر ۱۴۴۶ قمری و ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی
حتما این متن های ادبی جشن نیکوکاری رو بخونید !
1
زمان مطالعه: 7 دقیقه
متن ادبی جشن نیکوکاری / متن ادبی در مورد جشن نیکوکاری / متن ادبی برای جشن نیکوکاری / متن ادبی روز احسان و نیکوکاری / متن ادبی درباره جشن نیکوکاری

متن ادبی جشن نیکوکاری

ضمن عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن جشن نیکوکاری، در این مقاله از مجله دلگرم مجموعه ای از متن های ادبی جشن نیکوکاری را آورده ایم. با ما همراه باشید.

متن ادبی برای جشن نیکوکاری

کرامت از خرمن شما خوشه می چیند. نیکوکاری از آسمان عطوفت شما می بارد و مهربانی، دست به دامان شماست.

شما که شادمانی را میهمان سفره نیازمندان کردید و عاطفه را شرمنده خود ساختید. درود فراوان پروردگارتان بر شما باد و خجسته باد بر شما روز نیکوکاری.

متن ادبی جشن نیکوکاری

متن ادبی روز احسان و نیکوکاری

برخیزیم. برخیزیم و دعا کنیم؛ برای دل های بی قراری که عید امسال خود را شاد می خواهند. برای آنان که نگران طراوت کودکان معصوم خود هستند. آنان که چشم به یاری من و تو دارند. برخیزیم که امروز، روز «اللهم اغن کل فقیر» است. امروز روز تلاش برای عدالت است. برخیزیم! امروز روز نیکوکاری است.

فردا که دستمان از جهان کوتاه است، حسرت روزگارانی را می خوریم که می توانستیم شادی هامان را هدیه کنیم. پس امروز را دریابیم؛ امروز را که روز نیکوکاری است؛ امروز را که گرمی محبت، سرمای کدورت را در پشت پنجره وا می نهد. باور داشته باش که پاداش ما، بهاری با گل های رنگارنگ خواهد بود.

ای پاکی ها، ای عاطفه ها، ای مهربانی ها، امروز روز شماست. از خانه بیرون آیید و کوچه کوچه شهر را از عطر دل انگیز خود سرمست سازید. ای گندم زارهای محبت، برخیزید و خورشید را خوشه چین گرمی خود سازید؛ و تو ای عشق، امروز از دستان مهربان این مردم بر کویر نیاز ببار و دشت را پر از گل نیکوکاری کن.

متن ادبی جشن نیکوکاری

متن ادبی تبریک جشن نیکوکاری

اینجا باغ عاطفه است. درختانِ احساس، شکوفه کرده اند. بر گلبرگ های ایمان،شبنم محبّت چکیده است. پرنده های نیکوکاری، فضای باغ را از نغمه های توحیدی خود پر کرده اند و باغبان لبخندزنان فریاد می زند:

مژده! مژده! بهار نزدیک است.

رگهایمان از خون انسانیّت لبریز است. نبضمان هر لحظه با یاد دیگران می زند. هوای حیاط دل هایمان لبریز از مهربانی است. در هر تپش، قلبمان فداکاری را فریاد می زند. از باغچه هامان بوی سیب عاطفه می آید. دریای چشمانمان تا ساحل غربت محرومان موج می زند. ما اهالی سرزمین نیکوکاری هستیم که سروده ایم :

بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

متن ادبی جشن نیکوکاری

متن ادبی درباره جشن نیکوکاری

آفریننده مهر، آن زمان که انسان را سرشت، محبت را در قلبش نوشت و مُهر کرد راز قلب انسان را؛ قلبی که می تپد برای قلبی دیگر، قلبی که به درد می آید از رنج قلبی دیگر. قلبی که شادمان می شود از شعف قلبی دیگر.

قلبی که می گذرد از تمام داشته هایش، برای قلبی دیگر. آری این است راز آفرینش انسان؛ انسانی که شایسته امانت است و مسجود فرشتگان. انسانی که چونان خورشید هیچ گاه از بخشش ذره ذره تابندگی اش بی نور نخواهد شد؛ زیرا تمام قلبش سرشار از نور خداست.

انسانی که سخاوت دستانش، به سخاوت آسمان طعنه خواهد زد و تقسیم لبخندش، گره از چین پیشانی ها خواهد گشود. انسانی که برای استجابت آرزوهای انسانی دیگر، باران خواهد شد تا سرزمین ترک خورده یأس، رنگ شادمانی و شکوفایی بگیرد.

انسانی که برای آسایش دلی بی آرامش پر از مهر خواهد شد تا در پناه چشمان مهربانش غم ها کوچ کنند. انسانی که در سرمای دستان دخترکی گل فروش یخ خواهد زد و در گرمای چشم پسرکی فال به دست، ذوب.

انسانی که در عبور از امتداد نگاه هایی منتظر برای همیشه خواهد ایستاد؛ نگاه هایی که گاه منتظر فرزندند و گاه منتظر پدر یا مادر و گاه خواهر یا برادر. انسانی که در قطره قطره اشک کودکی یتیم غرق خواهد شد و با آه برخاسته از غربت پیرمرد یا پیرزنی، آب. انسانی که سد خواهد کرد راه تکثیر فقر را؛ به وسعت انسانیت و دلی مالامال از محبت.

متن ادبی جشن نیکوکاری

متن ادبی و زیبا برای جشن نیکوکاری

چه می شد اگر نبود دل بستگی ما آدم ها به هم؟
شاید «با هم بودن» را بر صفحه های فطرت مان نوشته اند که
«بی هم بودن» تلخ است و تحمل ناپذیر.

از من تا تو فاصله ای نیست، جز برداشتن یک قدم به عشق.
زمستان سرد و سوزان تنهایی را فقط به هم پیوستن
دست های من و توست که گرم خواهد کرد.

زمین سرد است، اما آتش مهر قلب های مؤمن در سراسر گیتی نه تنها کلبه های خویش،
که کلبه همسایگان را نیز برقرار و برافروخته نگاه خواهند داشت.

آری، سیاره خاکی ما بر مدار وحدت دل های عاشق می گردد؛
دل های زنده به عشق انسانیت.

زمین، ملک همه فرزندان آدم است و این ملک مشاع، تنها با
نوع دوستی خواهد پایید و با گذشت.

آنچه بهتر زیستن را در این سرزمین دور برایمان فراهم می آورد،
این است که همگی مان زیر یک سایبان بنشینیم؛ سایبان محبت و نیکی.
کلبه هایی سرد و خاموش، با دست هایی ترک ترک و پینه بسته.

این کوچه های باریک، روایت رنج های توست؛
وقتی که نمی دانی سفره خالی ات را چگونه بر کودکانت بگشایی.

به ریگزاران داغ دلت می اندیشم؛ به تو که روح فسرده ات را به دندان گرفته ای
و شب های بی مهتابت را هیچ چراغی روشن نمی کند.

آمده ام که دستان خاکی ات را در دست های مهربانی ام بگیرم
تا روزهای سردت را خورشید امید، چراغان کند.

آمده ام تا آفتاب را بر سفره های عشق، قسمت کنیم.

آدمی بنده محبت است و هر چه نتواند سنگ خارای قلبش
را بگشاید، محبت خواهد توانست.

هر چه رنگ و لعاب دیگر، همچون برگ های پاییز می ریزند،
ولی رنگ و بوی محبت، هرگز کهنه نخواهد شد
و حافظه جهان، دست های نیکوکار را از یاد نخواهد برد.

متن ادبی جشن نیکوکاری

متن ادبی هفته احسان و نیکوکاری

مهربان که باشی

روزت زیباست

آسمانت رنگ دیگری دارد

روزت رویایی ست

دنیایت عاشقانه می شود

مهربان باش

مهربانی رسم قشنگ دلهای پاک است

متن ادبی جشن نیکوکاری

متن ادبی روز نیکوکاری

ای دل، تو سزاوار کرامتی. نگاه های منتظر، به تو خیره مانده است. اینک در جشن نیکوکاری دل های خسته را در میهمانی خود پذیرا باش و بدان لبخند را بر لب های خشکیده بباران. فردا که بهار آید دستان خود را سبز خواهی دید.

باید نگریست. باید با دقت به مهربانی اینان نگریست. کدام زبان می تواند این همه عاطفه را سپاس گوید؟ گل های احساس را ببین که از شرم عرق کرده اند. امروز، «حی علی خیرالعمل» است. امروز روز نیکوکاری است.

ای دل، تو سزاوار کرامتی. نگاه های منتظر، به تو خیره مانده است. اینک در جشن نیکوکاری دل های خسته را در میهمانی خود پذیرا باش و بدان لبخند را بر لب های خشکیده بباران. فردا که بهار آید دستان خود را سبز خواهی دید.

امروز طراوت میهمان دل های ماست. امروز از آسمان عطوفت می بارد و درختان عاطفه را می بینی که میوه های ایثار نثار می کنند. امروز زمینیان آسمانی شده اند. امروز خدا در همین نزدیکی ها نعمت می پاشد. امروز فرشتگان طبق طبق نیکی به آسمان می برند. امروز، روز نیکوکاری است.

متن ادبی جشن نیکوکاری

متن زیبا درباره جشن نیکوکاری

چه چیز بالاتر از آنکه خدا شما را دوست می دارد؟

شما را می گویم؛ شما که دستانتان لبریز مهربانی است.

شما که تاب نگاه های منتظر خانواده های نیازمند را ندارید.

شما که محبت خود را از ارزانی سفره های مردم محروم می کنید.

شما که آفریننده روز نیکوکاری هستید.

متن ادبی جشن نیکوکاری



این مطلب چقدر مفید بود ؟
2.0 از 5 (1 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits