دلگرم
امروز: جمعه, ۱۰ آذر ۱۴۰۲ برابر با ۱۶ جمادى الأول ۱۴۴۵ قمری و ۰۱ دسامبر ۲۰۲۳ میلادی
گلچینی از بهترین شعر مولانا در مورد لبخند یار
4
زمان مطالعه: 4 دقیقه
در این مجموعه اشعار از مجله دلگرم زیباترین شعر مولانا در مورد لبخند یار را برایتان برگزیده ایم. با ما همراه باشید .

شعر مولانا در مورد لبخند یار

ای در غم تو به سوز و یارب

بگریسته آسمان همه شب

گر چرخ بگرید و بخندد

آن جذبه خاک باشد اغلب

از بس که بریخت اشک بر خاک

شد خاک ز اشک او مطیب

از گریه آسمان درآمد

صد باغ به خنده مذهب

من بودم و چرخ دوش گریان

او را و مرا یکی‌ست مذهب

از گریه آسمان چه روید

گل‌ها و بنفشه مرطب

وز گریه عاشقان چه روید

صد مهر درون آن شکرلب

آن چشم به گریه می‌فشارد

تا بفشارد نگار غبغب

این گریه ابر و خنده خاک

از بهر من و تو شد مرکب

وین گریه ما و خنده ما

از بهر نتیجه شد مرتب

خاموش کن و نظاره می‌کن

اندر طلب جهان و مطلب

شعر در مورد لبخند یار از حافظ - شعر در مورد لبخند از شاملو - شعر در مورد لبخند از سعدی - شعر لبخند هوشنگ ابتهاج - شعر لبخند بزن که شهر دیوانه شود - شعر لبخند حافظ - دوبیتی درباره لبخند - شعر درباره خنده از ته دل

شعر مولانا در وصف لبخند یار

نرد کف تو بردست مرا

شیر غم تو خوردست مرا

گشتم چو خلیل اندر غم تو

آتشکده‌ها سردست مرا

در خاک فنا ای دل بمران

کز راندن تو گردست مرا

می‌ران فرسی در گلشن جان

کز گلشن جان وردست مرا

در شادی ما وهمی نرسد

کاین خنده گری پرده‌ست مرا

صد رخ ز درون سرخ‌ست مرا

یک رخ ز برون زردست مرا

ای احول ده این هر دو جهان

کز راحت تو دردست مرا

در رهبریت ای مرد طلب

بر هر سر ره مردست مرا

خاموش و مجو تو شهرت خود

کز راحت تو دردست مرا

شعر در مورد خنده مولانا ؛ اشعار کوتاه و زیبا از مولانا درباره خنده

شعر مولانا برای لبخند یار

می‌دان که زمانه نقش سوداست

بیرون ز زمانه صورت ماست

زیرا قفسی‌ست این زمانه

بیرون همه کوه قاف و عنقاست

جویی‌ست جهان و ما برونیم

بر جوی فتاده سایه ماست

این جا سر نکته‌ای‌ست مشکل

این جا نبود ولیکن این جاست

جز در رخ جان مخند ای دل

بی او همه خنده گریه افزاست

آن دل نبود که باشد او تنگ

زان روی که دل فراخ پهناست

دل غم نخورد غذاش غم نیست

طوطی‌ست دل و عجب شکرخاست

مانند درخت سر قدم ساز

زیرا که ره تو زیر و بالاست

شاخ ار چه نظر به بیخ دارد

کان قوت مغز او هم از پاست

separator line

شعر مولانا درباره لبخند یار

خوابم ببسته‌ای بگشا ای قمر نقاب

تا سجده‌های شکر کند پیشت آفتاب

دامان تو گرفتم و دستم بتافتی

هین دست درکشیدم روی از وفا متاب

گفتی مکن شتاب که آن هست فعل دیو

دیو او بود که می‌نکند سوی تو شتاب

یا رب کنم ببینم بر درگه نیاز

چندین هزار یا رب مشتاق آن جواب

از خاک بیشتر دل و جان‌های آتشین

مستسقیانه کوزه گرفته که آب آب

بر خاک رحم کن که از این چار عنصر او

بی دست و پاتر آمد در سیر و انقلاب

وقتی که او سبک شود آن باد پای اوست

لنگانه برجهد دو سه گامی پی سحاب

تا خنده گیرد از تک آن لنگ برق را

و اندر شفاعت آید آن رعد خوش خطاب

با ساقیان ابر بگوید که برجهید

کز تشنگان خاک بجوشید اضطراب

گیرم که من نگویم آخر نمی‌رسد

اندر مشام رحمت بوی دل کباب

پس ساقیان ابر همان دم روان شوند

با جره و قنینه و با مشک پرشراب

خاموش و در خراب همی‌جوی گنج عشق

کاین گنج در بهار برویید از خراب

شعر در مورد خنده از مولانا ، شعر در مورد لبخند یار از حافظ

شعر مولانا در باب لبخند یار

مرا بدید و نپرسید آن نگار چرا

ترش ترش بگذشت از دریچه یار چرا

سبب چه بود چه کردم که بد نمود ز من

که خاطرش بگرفتست این غبار چرا

ز بامداد چرا قصد خون عاشق کرد

چرا کشید چنین تیغ ذوالفقار چرا

چو دیدم آن گل او را که رنگ ریخته بود

دمید از دل مسکین هزار خار چرا

چو لب به خنده گشاید گشاده گردد دل

در آن لبست همیشه گشاد کار چرا

میان ابروی خود چون گره زند از خشم

گره گره شود از غم دل فکار چرا

زهی تعلق جان با گشاد و خنده او

یکی دمش که نبینم شوم نزار چرا

جهان سیه شود آن دم که رو بگرداند

نه روز ماند و نی عقل برقرار چرا

یکی نفس که دل یار ما ز ما برمید

چرا رمید ز ما لطف کردگار چرا

مگر که لطف خدا اوست ما غلط کردیم

وگر نه خوبی او گشت بی‌کنار چرا

برون صورت اگر لطف محض دادی روی

پیمبران ز چه گشتند پرده دار چرا

شعر لبخند یار، دو بیتی و شعر کوتاه در مورد خنده های شیرین یار

دو بیتی های زیبا و عاشقانه مولانا

برگزیده برترین شعر کوتاه مولانا در وصف زندگی

شعر عاشقانه مولانا | ناب ترین اشعار عاشقانه بلند و کوتاه مولانا

تک بیتی مولانا برای خدا | ناب ترین اشعار مولانا در مورد خدا



این مطلب چقدر مفید بود ؟
3.5 از 5 (4 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits