
شعر غمگین شهر افانی خالی، جاده خالی ...
یکی از مشهورترین آهنگ های افغانی سالیان اخیرکه آوازه اش به کشورهای دیگر هم رسید قطعه غمبار " شهر خالی جاده خالی " ساخته شاعر و آهنگساز افغان امیر جان صبوری متولد هرات است که در آن کشور ویرانه و مصیبت زده افغانستان به استادی تصویر شده است.
شهر خالی، جاده خالی ...
شهر خالی جاده خالی کوچه خالی خانه خالی
جام خالی سفره خالی ساغر و پیمانه خالی
کوچ کرده دسته دسته آشنایان عندلیبان
باغ خالی باغچه خالی شاخه خالی لانه خالی
وای از دنیا که یار از یار می ترسد
غنچه های تشنه از گلزار می ترسند
عاشق از آوازه دیدار می ترسد
پنجه خنیاگران از تار می ترسد
شهسوار از جاده هموار می ترسد
این طبیب از دیدن بیمار می ترسد.
سازها بشکست و درد شاعرانه از حد گذشت
سال های انتظاری بر من و تو بد گذشت
آشنا نا آشنا شد تا بلی گفتم بلا شد
گریه کردم ناله کردم حلقه بر هر در زدم
سنگ سنگ کلبه ویرانه را بر سر زدم
آب از آبی نجنبید خفته در خوابی نجنبید.
چشمه ها خشکید و دریا خستگی را دم گرفت
آسمان افسانه ما را به دست کم گرفت
جام ها جوشی ندارند عشق آغوشی ندارد
بر من و بر ناله هایم هیچ کس گوشی ندارد
بازآ تا کاروان رفته باز آید
بازآ تا دلبران ناز ناز آید
بازآ تا مطرب و آهنگ و ساز آید
تا گل افشانان نگار دلنواز آید
بازآ تا بر در حافظ سر اندازیم
گل به افشانیم و می در ساغر اندازیم
شعر ترانه : امیر جان صبوری
شعر برای افغانستان | گلچین شعرهای زیبا درباره افغانستان
شعر برای دختر افغان | مجموعه ای از برترین شعرها درباره دختر افغان
مجموعه شعر افغانی زیبا از خلیل الله خلیلی
شعر افغانی | برگزیده زیباترین اشعار کوتاه و بلند افغانی