دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۱۶ آذر ۱۴۰۲ برابر با ۲۲ جمادى الأول ۱۴۴۵ قمری و ۰۷ دسامبر ۲۰۲۳ میلادی
شعری فوق العاده عاشقانه بنام خورشیدکی در عمق فصل سرد من بودم
2
زمان مطالعه: 2 دقیقه
در این مجموعه اشعار با ما در مجبله دلگرم همراه باشید و از خواندن شعر خورشیدکی در عمق فصل سرد من بودم لذت ببرید .

شعری از داریوش جلینی: خورشیدکی در عمق فصل سرد من بودم

نفرین فرعون‌های ممتد روی بختم بود
توت‌عنخ‌آمون قصّه‌های زرد من بودم
سینوهه‌ای در مغز من آهسته می‌غلتید
خورشیدکی در عمق فصل سرد من بودم

من آخرین پروردگار شهر ممفیسم
رگ‌های من با خشم رود نیل پرخون است
ردّ عصایت را بگیر از روی من موسی!
اهرام من آرامگاه چند مجنون است

با اشک‌هایت شعله‌ور کن باغ فینم را
تو ناصرالدّین تمام قصه‌ها هستی
دستور عزلم را بده ای شاه بازیگر!
فتوای قتلم را بده در عالم مستی

یک افسر اس‌اس درونم مست می‌چرخد
در دست‌هایش پرچم سیاره‌ی نازی‌ست
می‌جوشد از اعماق آتش‌وار افکارش
یک زن که مشغول هوس‌بازی و طنّازی‌ست

میدان سرخ بلشویک‌های پر از دردم
تاریخ من تکرار بی‌رحمانه‌ی غم شد
من سوسیالیستم، لنینم، استالین هستم
خون هزاران کارگر تزئین داسم شد

هشتاد و هشتی در دل تاریخ ایرانم
یک جنبش سبزم که در خون خودش غلتید
سبزی که با خون جوانانش به سرخی زد
یک جنبش خاموش امّا تا ابد جاوید

آغاز شد آبان من فصل غرور و خشم
من با نفیر زرد مردن روبه‌رو بودم
در زیر رگبار مسلسل‌ها و ترکش‌ها
دنبال اجساد خودی در جستجو بودم

این‌بار تاریخ من امّا فرق خواهد کرد
این‌بار حتما شیر و خطّم شیر خواهد شد
این‌بار بی‌شک روح اختاپوس تاریخم
با یاری دستان هم زنجیر خواهد شد

داریوش جلینی

separator line

حتماً بخوانید:
شعر فوق العاده زیبا و ناب از شمس آقاجانی بنام زیرزمین

شعر فوق العاده زیبا و ناب از شمس آقاجانی بنام زیرزمین

شمس آقاجانی (۱۳۴۷–۱۷ شهریور ۱۴۰۲) شاعر ایرانی و منتقد ادبی بود. وی دارای مدرک کارشناسی ادبیات فارسی از شاگردان کارگاه شعر رضا براهنی بود .



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (2 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits