
او عاشق کتاب بود. داشتن یک کتابخانه پر از کتابهای نویسندگان معروف رؤیایی بود که دو سه سالی میشد بالاخره به آن دست پیدا کرده بود، اما دیدن این رؤیای به حقیقت پیوسته بیشتر از آن که مایه خوشحالیاش شود، باعث رنج و عذابش میشد! او چند ده جلد کتاب داشت که فرصت نداشت حتی فهرست ابتدایی آن را مطالعه کند. چنان در گیرودار زندگی درمانده شده بود که خودش هم نمیدانست با چه تدبیری این همه کتاب دوروبرش جمع کرده است. آن روز بهخاطر عملیات شهرداری مجبور شد از جلوی ویترین کتابفروشی رد شود. بنا به عادت چنددقیقهای پشت ویترین ایستاد. انعکاس تصویر بیلبوردی در شیشه فروشگاه توجهش را به خود جلب کرد، بنری با جمله تأکیدی: «فرصتهای بر آبرفته!». با خودش فکر کرد آیا راهحلی برای بهوجودآوردن اوقات فراغت در زندگی پر مشغلهاش وجود دارد؟ آیا میتواند فرصتی هر چند کوتاه برای علایقش دستوپا کند؟
غرقشدن در دنیای کتابها فارغ از این که در چه زمینهای نوشته شده باشند، دارای مزیتهای متنوعی است که به نظر میرسد باتوجهبه اهمیت این مزیتها افراد باید ساعات مطالعه روزانه خود را افزایش دهند. بااینحال برخی موضوعات کتابها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است، بهعنوانمثال کتابهای داستانی و یا همان رمانها در بین افراد کتابخوان، اکثرا در بخش زرد نشریات طبقهبندی میشوند درحالیکه مزیتهای متعددی برای خوانندگان پروپاقرص رمانها وجود دارد:
1- درک بهتر جهان هستی: بدیهی است که خواندن کتاب برابر با افزایش اطلاعات در یک حیطه است. این موضوع حتی در مورد رمانها نیز صدق میکند. در روایتهای داستانی نیز شما بهعنوان خواننده با کوهی از اطلاعات درباره آداب، رسوم و سنتهای شخصیتهای داستان روبرو میشوید. حتی ممکن است اطلاعات خاص تاریخی نیز به دانستههایتان اضافه شود. هر چه اطلاعات فرد بالا رود، درک واقعبینانه او از پدیدههای هستی بیشتر میشود.
2- توانایی حل مسئله: شما در هنگام خواندن کتابها، همگام با شخصیتهای داستان پیش میروید. ممکن است در بزنگاههای داستان مانند قهرمانها تصمیم بگیرید و با هر صفحهای که میخوانید با عواقب تصمیمی که گرفتهاید یا آن چه که قهرمان تصمیمگرفته است، روبهرو شوید. خواندن کتابهای متعدد؛ یعنی قرارگرفتن در شرایط متنوع پر چالش. این موقعیتها هر چند بهصورت یک روایت برای شما بازگو میشوند، اما میتوان از آن بهعنوان تجربه یادکرد و در مواقع ضروری با علم بیشتر به عواقب اقدام به تصمیمگیری کرد. بدیهی است خواندن بیشتر کتاب به معنی کسب تجربه بیشتر است. شما برای کسب تجربه کافی است فقط زمان بگذارید. اگر دغدغه زمان دارید سعی کنید از امکاناتی استفاده کنید که برای تان زمان ذخیره می کنند.به نظر میرسد کمپین جدید اسنوا با شعار"فرصتهای بر آبرفته" پیشنهادات کاربردی مناسبی برای ذخیره زمان برایتان داشته باشد.
3- قصهپرداز میشوید: خواندن هر کتاب به معنای دنبالکردن یک یا چند موضوع است که نویسنده توانسته بامهارت تمام همه جنبههای آن را برایتان بازگو کند. شما اگر اهل خواندن رمان هستید؛ یعنی به تعداد کتابهایی که خواندهاید، قصه بلدید؛ بنابراین قصهگوی خوبی خواهید شد. موضوع دیگری هم که دراینبین وجود دارد، ایجاد پیوندهای محتوایی میان داستانهاست. موضوعی که میتوان تخیل و خلاقیت شما را در قصهپردازی بالا ببرد. اهمیت مطالعه آنقدر است که نویسندگان برای کسانی که عاشق نوشتن هستند، اما هنوز توانایی کافی برای بیان احساساتشان را ندارند، چندین ساعت مطالعه در روز را پیشنهاد میدهند. مطالعه زیاد، زمان قابل ملاحظهای از فرد را به اختصاص میدهد. اگر از جمله آدمهای پرمشغله هستید شاید اسنوا در قالب کمپین جدیدش "فرصتهای بر آبرفته"بتواند راهحلی برای برون رفت شما از تلههای زمانی داشته باشد.
4- سخنور خوبی میشوید: نویسنده برای غنا بخشیدن به اثر و همچنین تأثیرگذارتر کردن نوشتههایش تلاش میکند تا از کلمات مناسب و به جایی در جملات استفاده کند؛ بنابراین خواننده بهصورت ناخودآگاه با کلمات مناسبی برای ابزار احساسات و نظراتش آشنا میشود که در موقع نیاز میتواند آنها را به کار گیرد. از طرف دیگر مطالعه کتابها بهمثابه یک کارگاه آموزشی زبان فارسی است. یعنی خواننده گاهی بدون اینکه متوجه شود، و فقط از راه خواندن و تجربی میتواند در جملات ابداعی خود جای دقیق و درست گزارههای جمله را تعیین و به کار ببرد.
5-کتاب بهترین ایده برای پر کردن اوقات فراغت
خواندن کتاب شاید کمهزینهترین، دردسترسترین و بیدردسرترین ایده برای پر کردن اوقات فراغت باشد. شما برای خواندن کتاب نیاز به ملزومات خاصی ندارید و داشتن یک کتاب برای کفایت میکند، اما آنچه که باعث میشود سرانه مطالعه بسیار پایین بیاید در بیشتر مواقع مشغلههای زندگی است. واقعیت این است که خواندن و درک کتاب نیازمند دقت و تمرکز است و اگر در زمان و مکان مناسبی اقدام به خواندن کتاب نکنید، احتمال دارد چیزی از فواید کتابخوانی عایدتان نشود؛ بنابراین به نظر میرسد برای همین یک کار ساده هم باید برنامهریزی داشت و با جلوگیری از آب رفتن فرصتها برای خواندن کتاب استفاده کرد. خبر خوش این که باتوجهبه دردسترسبودن کتاب، شما نیازمند ملزومات زیادی نیستید و میتوانید وقتهای بهاصطلاح "پرت" زندگیتان را که شاید حتی قابلبرنامهریزی هم نباشند، به کتابخواندن بپردازید. پس به شما پیشنهاد میکنیم همیشه یک کتاب روی پیشخوان خانهتان آماده مطالعه قرار دهید.
حالا دیگر تصمیمش برای مطالعه کتابهای خاک خورده کتابخانهاش جدی بود، دوباره به بیلبورد "فرصتهای بر آب رفته" نگاه کرد. در گوشهای از بیلبورد، لوگوی اسنوا درج شده بود؛ حدس زد شاید این کمپین اسنوا نیز در جهت تغییر بهبود لایف استایل است؛ درست مثل کمپین قبلیشان با عنوان " این ماشین دو در است". احتمالا اسنوا محصولی جدید تولید کرده ست که قرار است به ما کمک کند تا کمتر فرصتهای زندگی را از دست بدهیم؟
شما برای بر آب نرفتن فرصتهای مطالعه چه پیشنهادی دارید؟
دیدگاه ها