
اغلب این احساس را میکند که کیهان دوست دارد چالشهای غیرمنتظرهای را برای ما ایجاد کند. در مواقعی که به نظر نمی رسد شانس با ما همراه باشد، یافتن شوخ طبعی می تواند رویارویی با مشکلات را کمی آسان تر کند.کدوم از همه بدشانس تره؟؟
هر آووکادو (به جز 1) از بسته بازار که 2 روز پیش خریدم.
من فقط سعی می کردم قهوه صبحم را بخورم.
دوست من توسط چیزی گزیده شد.
امروز از دستشویی استفاده کردم و این اتفاق افتاد.
سگم تصمیم گرفت از در اتاق خواب من در حالی که من سر کار بودم عبور کند.
وقتی این اتفاق می افتد، به این معنی است که من پیتزا را بیش از حد پختم.
«این یک جاروبرقی کاملاً جدید است که ما به عنوان هدیه عروسی گرفتیم. حتی نمی دانم از کجا شروع کنم.»
کس دیگری همچین روزی دارد؟
رفتم و برداشتم و این بلایی بود که سر قهوه ام افتاد.
فراموش کردم کوکا را از فریزر بیرون بیاورم.
صاحبخانه تصمیم گرفت صبح دیروز بدون اطلاع قبلی جلوی درب من بتن ریزی کند.
موهای پدرم بعد از بالا رفتن از کوه با تی شرتش یخ زد.
«حداقل گربهها از همهچیز لذت بردند».
وقتی لفاف را از آبنبات چوبی جدا می کنم.
۳ دیدگاه