
مولود ملاقاسم (زادهٔ ۲۸ آذر ۱۳۱۹) معروف به ثریا قاسمی، بازیگر اهل ایران است. او فعالیت حرفهای خود را در اوایل دههٔ ۱۳۴۰ آغاز کرد و در سینما و تلویزیون پرکار بودهاست. او در سال ۱۳۷۹ برای نقشآفرینی در مارال برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر شد. همچنین در سال ۱۳۹۵ برای ویلاییها توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل را کسب کند.
ویلاییها
ویلاییها فیلمی به کارگردانی منیر قیدی، نویسندگی منیر قیدی و ارسلان امیری و تهیهکنندگی سعید ملکان است که در واپسین روزهای اردیبهشت ۱۳۹۵ با حضور طناز طباطبایی در دزفول کلید خورد و تیر ماه ۱۳۹۵ فیلمبرداریاش پایان یافت.
عروسک
عروسک نام فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی ابراهیم وحیدزاده است. این فیلم در سال ۱۳۸۸ ساخته و بر روی پرده سینما رفت. زن جوانی به نام فرشته که در جستجوی پیدا کردن شغل مناسبی است، با راهنماییهای دختر خاله اش، مگی برای مصاحبه به یک شرکت خصوصی میرود و در آنجا به شکلی غیرمنتظره با پیشنهاد ازدواج خسرو خسروی رئیس متمول و عاشقپیشه شرکت، روبرو میشود. فرشته چند سال پیشتر یک بار ازدواج کرده و همسرش در همان روزهای آغاز زندگی مشترکشان بر اثر تصادف کشته شدهاست. ثروت چشم گیر خسرو، فرشته و خانواده اش را که وضع مالی چندان مساعدی ندارند. مجاب میکند، این تقاضا را بپذیرند و این ازدواج شکل میگیرد. اما با کنجکاویهای مگی که به خسرو شک کرده، چهره واقعی او و ماهیت شرکتش افشا میشود. خسرو که یک خلافکار با سابقه و هفت خط است با تغییر نام و چهره، دو شرکت خصوصی مشابه راه انداخته و در زمانهای مرخصی اش از زندان خلاف کاریهایش را مدیریت میکند. او با دادن وعدههای واهی به مراجعه کنندگان شرکت اول که حالا فرشته پس از ازدواج با خسرو، مدیرعاملش شده سیم کارتهایشان را میگیرد و با قیمتی نازل به گروهی دیگر از متقاضیان در شرکت دوم میفروشد و از این راه سود بسیاری به جیب میزند. در شرکت دوم، زنی به نام شیرین هست که او هم موقعیتی مشابه فرشته دارد و فریب خوردهاست. مگی و فرشته و شیرین، پولهای مراجعه کنندگان اغفال شده را به جای امن منتقل میکنند و پدر مگی که یک نظامی بازنشسته است، با اطلاعرسانی به موقع به پلیس، موجب دستگیری خسرو و وردستش عزت میشود. در پایان خانواده فرشته به همراه شیرین و با همکاری هم، پیتزافروشی به راه میاندازند.
بلهبرون
بلهبرون فیلمی ایرانی به کارگردانی داوود موثقی و نویسندگی قربان محمدپور محصول سال ۱۳۸۲ است. عزت بخشنده، پیرمرد هفتاد سالهای است که وضع مالی بسیار خوبی دارد، صاحب پنج فرزند دختر شده که دو دخترش را از دست داده و بقیهٔ دخترانش ازدواج کردهاند. دامادهای آقا عزت، گرچه آدمهای با شخصیت و خوبی به نظر میرسند اما از نظر مالی شرایط ناگواری دارند و عزت با حمایت همسرش شوکت تصمیم دارد بخشی از دارایی خود را به دخترها و دامادهایش بدهد تا بلکه در زنده بودنش خوشحالی آنها را ببیند. در جلسهای که برای تنظیم وصیتنامه و تقسیم اموال برگزار میشود، بین دامادها بر سر ارثیه درگیری شدیدی پیش میآید. عزت که وضع را چنین میبیند وصیتنامه را پاره میکند و همه را از خانهاش میراند. پس از چند ماه عزت که دچار یک بیماری سخت شده بار دیگر با تشویق همسرش گناهان دامادهایش را میبخشد و مجدداً تصمیم به تقسیم ارثیه بین آنان میگیرد، اما هنگامی که عزت میخواهد وصیتنامه را امضا کند، حال شوکت به هم میخورد و زمانی که به پزشک مراجعه میکنند، با شگفتی از موضوع حامله بودن شوکت آگاه میشوند که باعث میشود تقسیم ارثیه بار دیگر به تعویق بیفتد، این در حالی است که سارا و سامان، دو نوهٔ عزت، نامزد هستند و هر بار ازدواج آنها به دلیل امضا نشدن وصیتنامه به تعویق میافتد و همهٔ امید و آرزوی آنها برای ازدواج کردن به امضای این وصیتنامه بستگی دارد. از طرفی، دامادهای خانواده که میفهمند مادرزنشان حامله است از ترس اضافه شدن ورثهٔ تازه سعی میکنند کاری کنند که بچهٔ شوکت خانم سقط شود. اما همهٔ نقشههایشان در این راه، ناکام میماند و در این مسیر بلاهای مختلفی سرشان میآید. پس از مدتی در آزمایش سونوگرافی معلوم میشود شوکت خانم سه قلو حامله است و هر سه فرزندش هم پسر هستند. بچهها به دنیا میآیند و عروسی سارا و سامان هم برگزار میشود.
شام آخر
شام آخر فیلمی ایرانی به کارگردانی و نویسندگی فریدون جیرانی و تهیهکنندگی یدالله شهیدی محصول سال ۱۳۸۰ است. میهن مشرقی (کتایون ریاحی) استاد دانشکده معماری پس از بیست و شش سال زندگی با شوهرش به سبب ناسازگاری فکری و رفتاری با پادرمیانی دخترش ستاره (هانیه توسلی) از همسرش جدا میشود. سپس به خانه قدیمی پدریش اسباب کشی میکند و با دخترش و دایه اش آفاق (ثریا قاسمی) زندگی تازهای را آغاز میکند. زندگی تازه او با آمدن مانی معترف (محمدرضا گلزار) دانشجوی رشته معماری در هم میریزد. مانی که هم دانشگاهی ستاره و دانشجوی میهن است به میهن ابراز علاقه میکند و این در حالی ست که ستاره عاشق مانی است. میهن هم بعد از کشمکشهای زیاد عاشق مانی میشود و شوهر سابق میهن(آتیلا پسیانی) که در یکی از سازمانهای دولتی کار میکند، خبرِ دروغ رابطهٔ نامشروع بین میهن و مانی را پخش میکند. میهن از دانشگاه اخراج میشود اما تصمیم میگیرد با مانی ازدواج کند اما با واکنش بسیار تند ستاره مواجه میشود. علیرغم همهٔ اینها میهن و مانی ازدواج میکنند و برای ماه عسل به شمال میروند. ستاره شب سر میرسد و رفتار عجیبی نشان میدهد. میهن میخواهد در کنار ستاره باشد اما ستاره او را به خواب تشویق میکند. سرانجام زمانی که میهن و مانی هر دو خواب هستند، ستاره به اتاق میرود و آنها را به قتل میرساند.
دختر شیرینیفروش
دختر شیرینیفروش فیلمی ایرانی محصول ۱۳۸۰ به نویسندگی و کارگردانی ایرج طهماسب است. خلاصهٔ داستان: پسر و دختر دو خانواده قصد ازدواج دارند ولی ۲۰ سال است بهدلیل دخالت خانوادههایشان موفّق به این کار نشدهاند.
گیلدخت
گیلدخت سریالی ایرانی در ژانر درامِ تاریخی به کارگردانی مجید اسماعیلی، تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی و نویسندگی مجید آسودگان است که از سال ۱۳۹۸ در سکوت خبری تا آبانماه ۱۴۰۰ در گیلان و تهران تصویربرداری شد. این سریال در ۶۰ قسمت تولید شده است. گیلدخت از ۱۹ آبانماه ۱۴۰۱ پنجشنبهها و جمعهها از شبکه یک سیما و شبکه آیفیلم پخش میشود و تا اواخر بهار سال ۱۴۰۲ روی آنتن خواهد بود. این سریال در مرکز فیلم و سریال معاونت برونمرزی سازمان صدا و سیما تولید شده است.