
یک تک تیرانداز به نام جیمز بار ۵ فرد عادی را به قتل میرساند و دستگیر میشود او در بازجویی چیزی نمیگوید و پس از ساعتها بازجویی میگوید می خواهم شخصی به نام جک ریچر را ملاقات کنم، پس از پخش این حادثه در تلویزیون جک ریچر خود را به اداره پلیس میرساند و تأکید میکند دوست جیمز بار نیست، ریچر یک کارآگاه نظامی است.
هلن رودین که دختر دادستان شهر است میخواهد با پدرش مقابله کند و جلوی اعدام بار را بگیرد اما جک ریچر به هلن میگوید به نظر من بار گناهکار است او برای تفریح و آدمکشی به ارتش پیوست و وقتی نتوانست در کشتن موفق باشد در روز آخر هنگام ترک ارتش چند نفر را کشت و ریچر مسول تحقیق می شود اما مشخص میشود آنها آدمهای خلافکاری بودند و بار تبرئه شد اما من به او قول دادم که اگر روزی مرتکب خطایی شد او را مجازات کنم؛ و ریچر میگوید: او چون میدانسته در هرصورت برای من عدالت از همه چیز مهم تر است اسم من را آورده.پس از تحقیقات فراوان ریچر متوجه میشود که بار بیگناه است و طعمه افراد دیگری شده و تیرانداز اصلی کس دیگری بوده پس خودش تصمیم به مبارزه با آنها میگیرد و…
این سکانس فوق العاده رو حتما ببینید.