سرباز (۱۳۹۶)
«سرباز» داستان دکتری به نام یحیی با بازی آرش مجیدی است که تصمیم میگیرد به خدمت سربازی برود. این اقدام او با مخالفت نامزدش یلدا با بازی الیکا عبدالرزاقی مواجه میشود. اما علیرغم مخالفتهای یلدا، یحیی تصمیم میگیرد به سربازی برود…
نگاه هادی مقدمدوست به دوران سربازی در سریال «سرباز» بسیار مثبت است. او بر روی وجوه بسیار مثبت دوران سربازی تاکید میکند و نشان میدهد دوران خدمت وظیفهی عمومی چگونه میتواند به توانمند سازی مردان ایرانی کمک کند. مقدمدوست برای ارائه این مضمون از داستانی عاشقانه و روایتی متفاوت استفاده میکند؛ روایتی که راوی بخش عمدهای از داستان را نقل میکند. مقدمدوست در نهایت نشان میدهد که چگونه دوران سربازی باعث ارتقا روحیهی سلحشوری قهرمان داستانش میشود و به او کمک میکند تا در پایان سریال به اقدامی قهرمانانه دست بزند.
پایان خدمت (۱۳۹۲)
«پایان خدمت» داستان سربازی به نام پوریا قزلباش (امیر جدیدی) است که ماههای پایانی خدمت خود را سپری میکند. او با دیدن دختری به نام مینا با بازی هدی زینالعابدین در پاسگاه عاشق میشود و تصمیم میگیرد با او فرار کند…
«پایان خدمت» برخلاف بسیاری از فیلمهای سینمای ایران که موضوع سربازی برایشان فقط یک دستمایهی اولیه برای روایت داستان است؛ یک فیلم سربازی کامل است. «پایان خدمت» از آن فیلمهایی است که مناسبات سربازی در آن جاری و قهرمان اصلی فیلم یک سربازی واقعی است. سربازی که تصمیم عجیبش داستان را پیش میبرد و باعث میشود اتفاقات عجیبی رقم بخورد و تماشاگر شگفتزده شود.
نویسنده و کارگردان به شکل آشکاری طرف قهرمان اصلی فیلم یعنی سرباز میایستند و او را جوان ساده و پاکباختهای نشان میدهند که حاضر است برای رسیدن به دختر موردعلاقهاش هر کاری انجام دهد. بازی متفاوت امیر جدیدی باعث شده قهرمان فیلم بسیار همدلیبرانگیز از کار در بیاید و تماشاگر او را دوست داشته باشد. همین موضوع به کارگردان کمک کرده تا داستانش را به خوبی روایت کند و بتواند با تکیه بر قهرمانش فیلم متفاوتی بسازد.
کلاشینکف (۱۳۹۲)
«کلاشینکف» دربارهی سربازی به نام عادل (ساعد سهیلی) است که خواهرش مورد آزار و اذیت افراد ناشناسی قرار میگیرد. او هم بعد از نگرانی که به خاطر این موضوع پیدا میکند با اسلحهی کلاشینکفی که برای محافظت از بانک در اختیار او قرار گرفته فرار میکند و در یک درگیری شوهرخواهر خود زینال (جمشید هاشمپور) را میکشد.
سعید سهیلی از آن دسته کارگردانان سینمای ایران است که علاقهی زیادی به مطرح کردن موضوعات اجتماعی در فیلمهایش دارد. او که شیفتهی خلق قهرمانانی است که علیه وضع موجود عصیان میکنند در «کلاشینکف» هم یک سرباز را در مرکز داستان خود قرار میدهد که علیه وضع موجود عصیان میکند و همین عصیان او باعث میشود مسیری را طی کند که پایان متفاوتی را رقم میزند. سرباز و سربازی در «کلاشینکف» برای سهیلی بیشتر یک ابزار است تا او با سبک و سیاق ویژهی خودش به وضعیت اجتماعی اعتراض کند و فیلمی بسازد که تماشاگر بیشتر درگیر داستان اعتراضی آن میشود تا مشکلات و مصائب سربازی که تراژدی اصلی را رقم میزند.
مرگ کسب و کار من است (۱۳۸۹)
«مرگ کسب و کار من است» داستان سه سارق را روایت میکند که برای سرقت با هم همراه میشوند، سرقتی که در نهایت عواقب تراژیکی دارد… «مرگ کسب و کار من است» فیلم به شدت تلخ و سیاهی است که که تماشاگر را به شکل شگفتانگیزی در مصائب و مشکلات شخصیتهای خود همراه میکند.
فیلم با آن تصاویر پوشیده در برف و انسانهایی که برای بقا در چنین محیطی تلاش میکنند و جان میکنند، ابعادی فلسفی پیدا میکند و در ذهن تماشاگر پرسشهای زیادی را مطرح میکند. پرسشهایی که تا پیش از این فیلم برای او پیش نیامده است. سربازِ فیلم ثقفی یک قربانی تمامعیار است. پسر جوان و معصومی که در نهایت قربانی شرایطی که در آن اسیر شده است، میشود. بازی درخشان بازیگران در کنار فضاسازی بسیار خوب ثقفی باعث شده که «مرگ کسب و کار من است» را تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای دههی هشتاد سینمای ایران شود.
قرارگاه مسکونی (۱۳۸۵)
داستان سریال «قرارگاه مسکونی» در یکی از پادگانهای مرزی ایران اتفاق میاُفتد. فیلم دربارهی گروهی سرباز است که در آستانهی عید نوروز با مرخصی آنها موافقت نمیشود. بعد از اینکه با مرخصی این سربازها موافقت نمیشود خانوادهی برخی از آنها برای تعطیلات نزدیک پادگان چادر میزنند. حضور خانوادهی سربازان نزدیک پادگان باعث بروز اتفاقاتی میشود که داستان سریال را رقم میزند…
جواد رضویان یکی از بازیگران کمدی باسابقهی سینما و تلویزیون ایران است. او که تعدادی سریال و یک فیلم سینمایی هم در کارنامهی کاری خود بهعنوان کارگردان دارد. در «قرارگاه مسکونی» موفق شده با جمع کردن تعداد زیادی از بازیگران طنز سینما و تلویزیون ایران سریالی مفرح و سرگرمکننده بسازد. سربازی در سریال جواد رضویان دستمایهی خلق یک سریال کمدی قرار گرفته است.
پادگانی که رضویان در سریال خود به تصویر کشیده محیطی امن و آزاد است که در آن اتفاقات شاد و جالبی رخ میدهد. بنابراین سریال رضویان شباهت چندانی به سایر فیلمها و سریالهایی که در سینما و تلویزیون ایران دربارهی دوران خدمت سربازی ساخته شده است، ندارد. «قرارگاه مسکونی» در نهایت سریالی است که میتوان آن را برای یکبار تماشا کرد و از تماشای آن لذت برد.
دیدگاه ها