
ابوالفضل پورعرب (زادهٔ ۱ تیر ۱۳۴٠) هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون اهل ایران است. وی سومین فرزند خانواده در محله شاه عبدالعظیم در خانوادهای فرهنگی دیده به جهان گشود. او با فیلم سلطان قلبها به سینما علاقهمند گشت اما با مخالفت پدرش مواجه شد. در دبیرستان تئاتر کار میکرد و به واسطهٔ همین با محمود استادمحمد آشنا شد و از طریق او به گروه کارگردانی یک نمایش معرفی شد و سال ۵۹ اولین کار حرفهای خود را به نام «مأموریت حساس» در سالن چهارسوی تئاترشهر بازی کرد. در سال ۶۰ کارمند تلویزیون شد و تا سال ۶۴ در صداوسیما دستیار کارگردان بود. وی همچنین در نمایش «حاکم» یک شبه ایفای نقش کرد. عباس پورعرب، برادر وی، در ۱۶ آذر ۱۳۹۶ بر اثر تصادف درگذشت.
عروس
عروس فیلمی ایرانی در ژانر درام به کارگردانی بهروز افخمی و نویسندگی بهروز افخمی و علیرضا داوودنژاد محصول سال ۱۳۶۹ است. در این فیلم نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب به ایفای نقش پرداختند. حمید (ابوالفضل پورعرب) پسری است که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده و شغل و درآمدی ندارد و عاشق دختری به نام مهین (نیکی کریمی) میشود که خانواده او از وضعیت مالی خوبی برخوردارند و اختلاف طبقاتی باعث میشود که پدر عروس با ازدواج آنها مخالفت کند. حمید برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش وارد قاچاق دارو میشود و رضایت پدر عروس را بدست میآورد. حمید و مهین برای ماه عسل به شمال سفر میکند و در بین راه با زنی تصادف میکند و حمید از ترس مجازات علیرغم مخالفت مهین فرار میکند، چون حمید برای کمک به مصدوم برنمی گردد مهین خودش برای کمک به مصدوم به بیمارستان مراجعه میکند و در طی این مدت متوجه کارهای غیرقانونی حمید میشود و قصد جدائی از حمید را دارد. حمید توضیح میدهد که کارهای غیرقانونی او به خاطر او و پدرش بوده و حالا برای رهایی از مشکلات باید به او کمک کند…
نرگس
نرگس چهارمین فیلم سینمایی رخشان بنیاعتماد محصول سال ۱۳۷۰ است.آفاق با جوانی به نام عادل زندگی میکند. آفاق از کودکی، عادل را بزرگ کرده و بعد به ناچار به عقد او درآمده است. آن دو از طریق دزدی گذران میکنند. عادل با دختر جوانی که خانواده فقیری دارد، آشنا میشود و به او دل میبندد. آفاق برای آن که امکان ازدواج آن دو را فراهم کند، خود را مادر عادل معرفی میکند. نرگس و عادل ازدواج میکنند و عادل درجریان یک سرقت دستگیر میشود. پس از آزاد شدن عادل و برملا شدن راز او، آفاق عادل را تحریک میکند که به همراه مالخری به نام یعقوب دست به یک دزدی کلان بزنند و با پول آن در شهری دیگر زندگی کنند. یعقوب دستگیر میشود اما عادل و آفاق میگریزند. نرگس تصمیم میگیرد پولهای دزدی را پس بدهد. بین آنها درگیری رخ میدهد و آفاق که در جاده به دنبال نرگس و عادل است، با یک کامیون تصادف میکند و میمیرد.
آواز تهران
آواز تهران فیلمی به کارگردانی کامران قدکچیان و نویسندگی نادر مقدس و تهیهکنندگی حسین فرحبخش ساخته شده در سال۱۳۷۰ است. رحمان مهاجر شهرستانی، در تهران با فریدون که کارش قاچاق فیلمهای ویدیوئی است آشنا میشود فریدون که ناراحتی قلبی دارد، از اشتیاق رحمان برای جستجوی شغلی مناسب و همچنین از سادگیاش سواستفاده میکند و او را به کار خود که قاچاق فیلم است میکشاند.رحمان گرفتار پلیس میشود و توسط عمویش با دادن جریمه سنگین آزاد میشود و به سراغ فریدون میآید. فریدون که خود بازی خوردهٔ دست رشید(قاچاقچی اصلی) است به سراغ رشید میرود و پول جریمه زندان رحمان را طلب میکند اما رشید به سبک فیلم پدرخوانده (دون کرلئونه) پول را پس میگیرد در همین کشوقوسها فریدون در بر اثر حمله قلبی درمیگذرد و رحمان به همراه خواهر فریدون به زادگاهش باز می گردد.
چهره
چهره فیلمی ایرانی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی سیروس الوند است که در سال ۱۳۷۴ منتشر شد. ابوالفضل پورعرب، عاطفه رضوی، سعید پورصمیمی، گوهر خیراندیش و شیوا خنیاگر از بازیگران این فیلم هستند. خیراندیش و رضوی برای این فیلم به ترتیب نامزد دریافت جایزهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم و نقش اول زن از چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر شدند. مهندس فریدون بهنام بعد از دوازده سال از آمریکا به ایران آمده و بهطور اتفاقی دوست قدیمیاش مجید قانع را میبیند و در میهمانیهای مجید و دوستانش شرکت میکند و بعد از چند بار رفت و آمد با خانوادهٔ دوستان مجید، از ثریا دختر سرهنگ مودت خواستگاری کرده و مراسم عقد را برگزار میکنند. بهنام قصد مجتمعسازی در خارج از تهران را دارد و از مجید، سرهنگ مودت و دوستانشان ماشاءالله خلفی و استاد اکبر و طغرل میخواهد که در این سرمایهگذاری شرکت کنند و آنها هم به اتفاق همسرانشان همهٔ اموالشان را پول نقد کرده و تحویل مهندس بهنام میدهند، اما فردای آن روز مطلع میشوند که بهنام تمامی پولها را برداشته و هیچ نشانهای از خود باقی نگذاشتهاست تا اینکه بهنام با ثریا تماس میگیرد و از او میخواهد که با هم به خارج از کشور بروند اما ثریا قبول نمیکند و فریدون بهنام پولها را به صاحبانش برمیگرداند.
مردی شبیه باران
مردی شبیه باران فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سعید سهیلی ساختهٔ سال ۱۳۷۵ است. منصور قاسمی یکی از فرماندهان برون مرزی سپاه در جریان حمله نیروهای دشمن موجی و دستگیر میشود. عراقیها برای شناسایی فرمانده اسرا (منصور قاسمی) فردی را به جاسوسی در میان آنها اجیر میکنند. جاسوس که بهطور اتفاقی در جریان مکالمه منصور و همسرش او را شناسایی کرده بود توسط منصور کشته میشود - عراقیها با کشته شدن نیروی نفوذی خود و همچنین بینتیجه ماندن شناسایی فرمانده - شکنجه اسرا را تشدید کرده و سهمیه آب اردوگاه را قطع میکنند. برادر همسر منصور در جریان شکنجه عراقیها به شهادت رسیده و همسر منصور (زینت) که به اسارت دشمن درآمده بود؛ به منظور شناسایی منصور به میان اسرا آورده میشود. زینت پس از جستجوی اسرا منصور را مییابد، اما وقتی با جنازه برادر شهیدش مواجه میشود او را منصور قاسمی معرفی میکند.
غریبانه
غریبانه فیلمی ایرانی به کارگردانی احمد امینی و محصول سال ۱۳۷۶ است. جوانی به نام بزرگ در نمایشگاه اتومبیل شوهر خواهرش که یوسف نام دارد مشغول به کار است. یوسف از او میخواهد که ماشین گرانقیمت خانم دکتر ثابتی را به او تحویل دهد. اما بزرگ تصادف کرده و یوسف مجبور میشود برای پرداخت خسارت چند چک به خانم دکتر بدهد. بزرگ چند بار نزد خانم دکتر میرود تا رضایتش را بگیرد و به جای یوسف او خسارت بدهد، اما دکتر ثابتی به بزرگ پیشنهادی عجیب میدهد...
دست های آلوده
دستهای آلوده فیلمی به کارگردانی سیروس الوند و نویسندگی تیرداد سخایی، سیروس الوند و حسن توکلنیا محصول سال ۱۳۷۸ است. سیامک(ابوالفضل پور عرب) و دیبا(هدیه تهرانی)، نادر(امین حیایی) و رؤیا چهار جوان هستند که دست به سرقتی بزرگ از یک مراسم عروسی اعیانی میزنند. سیامک جواهرات سرقت شده را پیش نسرین(عسل بدیعی) که قصد دارد با او ازدواج کند، امانت میگذارد. از آن طرف دیبا هم روزگاری ماجرایی عاشقانه با سیامک داشته و هنوز هم عاشق اوست. شرکای سیامک به همراه سیامک به سراغ نسرین میروند؛ اما نسرین را نمییابند. نسرین جواهرات را در شرکتی که در آنجا کار میکند مخفی میکند.
ناصر خلاف کسی که پدر نسرین مأمور کرده تا دربارهٔ سیامک داماد آینده اش تحقیق کند، به جواهرات علاقمند شده و در پی کسب جواهرات سیامک و دوستانش را تعقیب میکند. در این تعقیب و گریز میان ناصر خلاف و دزدها، نادر توسط ناصر خلاف کشته میشود و جواهرات به دست پلیس میافتد و سیامک هم خود را به پلیس معرفی میکند.
دیدگاه ها