برگزیده بهترین شعرهای کوتاه در وصف انسان و انسان بودن
در این صفحه از مجله دلگرم زیباترین شعرهای کوتاه در وصف انسان بودن و انسانیت را در اختیارتان قرار خواهیم داد .
شعر کوتاه در وصف انسان
آدمیزاده طرفه معجونی است
کز فرشته سرشته وز حیوان
گر کند میل این، شود پس از این
وار کند میل آن شود به از آن
شعر کوتاه مولانا در مورد انسان
ای برادر تو همان اندیشهای
مابقی تو استخوان و ریشهای
گر گل است اندیشهی تو گلشنی
و آر بود خاری، تو هیمهی گلخنی
گر گلابی بر سر و جیبت زنند
و آر تو چون بولی برونت افکنند
انسان در شعر کوتاه مولوی
آدم خاکی ز حقّ آموخت علم
تا به هفت آسمان افروخت علم
نام و ناموس ملک را در شکست
کوری آن کس که در حقّ در شکست
شعر کوتاه مولانا در وصف انسان
ای نسخه اسرار الهی که تویی
و ای آینه جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
از خود بطلب آن چه خواهی که تویی
شعر کوتاه درباره انسان
آدم خاکی ز حقّ آموخت علم
تا به هفت آسمان افروخت علم
نام و ناموس ملک را در شکست
کوری آن کس که در حقّ در شکست
شعر کوتاه مولانا برای انسان
آدمیزاده طرفه معجونی است
کز فرشته سرشته وز حیوان
گر کند میل این، شود پس از این
وار کند میل آن شود به از آن
شعر کوتاه در مورد انسان و انسانیت
هر که راه ست از هوسها جان پاک
زود بیند حضرت و ایوان پاک
چون محمّد پاک شد ز این نار و دود
هرکجا رو کرد وجه الله بود
هر که را باشد ز سینه فتح باب
او زهر شهری ببیند آفتاب
شعر کوتاه در وصف انسان
چشم آدم چون به نور پاک دید
جان و سرّ نامها گشتش پدید
چون ملک انوار حقّ در وی بیافت
در سجود افتاد و در خدمت شتافت
این چنین آدم که نامش میبرم
گر ستایم تا قیامت قاصرم
شعر کوتاه مولوی در مورد انسان
آن گشادیشان کز آدم رو نمود
در گشاد آسمانهاشان نبود
در فراخی عرصهی آن پاک جان
تنگ آمد عرصهی هفت آسمان
گفت پیغمبر که: حقّ فرموده است
من نگنجم در خُم بالا و پست
در زمین و آسمان و عرش نیز
من نگنجم این یقین دان ای عزیز
در دل مؤمن بگنجم ای عجب
گر مرا جویی در آن دلها طلب
شعر کوتاه در وصف انسان از مولانا
چشم آدم چون به نور پاک دید
جان و سرّ نامها گشتش پدید
چون ملک انوار حقّ در وی بیافت
در سجود افتاد و در خدمت شتافت
این چنین آدم که نامش میبرم
گر ستایم تا قیامت قاصرم
شعر کوتاه مولوی در باب انسان
زآن که این تن شد مقام چار خو
نامشان شد چار مرغ فتنه جو
خلق را گر زندگی خواهی ابد
سر ببر زا ین چار مرغ شوم بد
بازشان زنده کن از نوعی دگر
که نباشد بعد از آن زایشان ضرر
چار مرغ معنویّ راهزن
کردهاند اندر دل خلقان وطن
سر ببر این چار مرغ زنده را
سرمدی کن خلق نا پاینده را
شعر کوتاه مولانا دریاره انسان
گفت و الله عالم السّر الخ فی
کآفرید از خاک آدم را صفی
در سه گز قالب که دادش وانمود
هر چه در الواح و در ارواح بود
تا ابد هرچه بود از پیش پیش
درس کرد از علّم الا سماء خویش
تا ملک بی خود شد از تدریس او
قدس دیگر یافت از تقدیس او
20 شعر کوتاه فوق العاده زیبا درباره کامیابی و موفقیت برای بیو
25 شعر کوتاه درباره درد و رنج عشق و غم دوری
شعر برای پدر : ۵۴ شعر زیبا در وصف پدر | روز پدر مبارک
شعر ترکی کوتاه | زیباترین اشعار احساسی و عاشقانه کوتاه به زبان ...
دیدگاه ها