شعر روز پسر
در این مقاله از مجله اینترنتی دلگرم مجموعه ای از اشعار روز پسر را برای شما عزیزان آورده ایم. امیدواریم لذت ببرید. تا انتها با ما همراه باشید.
شعر روز جهانی پسر
پسرم
روشنی نور دوچشمان منی دوست دارم
بهترین هدیه ای از جانب یزدان منی دوستت دارم
پسرم تاج سرم ای که تویی مونس تنهایی بابا
روح من جان من و شادی دوران منی دوستت دارم
پسرم لحظه میلاد تو هرگز نرود از یادم
غنچه نورس من باغ گلستان منی دوستت دارم…
شعر تبریک روز پسر
در بنفشه زار چشم تو
من ز بهترین بهشتها گذشتهام
من به بهترین بهارها رسیدهام
تو هم زبان بهترین دقایق حیات من
لحظههای هستی من از تو پرشده ست
روز جهانی پسر مبارک باد
شعر تبریک روز جهانی پسر
نازنینم پسرم
عکس پرخنده دوران طفولیت تو
رو در روی منست
دل او سوی خداست
چشم او سوی منست
خندهات میبردم در دل دوران قدیم
که جوان بودم و شاد
شاید این خنده تو
خنده بر روشنی موی منست
آری ای نور دلم
موی شبرنگ قدیمم امروز
موی همرنگ پر قوی منست
پسرم آگه باش
هرکسی فصل زمستان و بهاری دارد
آدمیزاده به هر دوره شکاری دارد…
تو که فرزند منی، شعر خداوند منی
نگه عاطفهخیز و لب پرخنده تو
چشمه عشق من و مرغ سخنگوی منست
شعر برای روز پسر
پسرم عطر نفس های تو طعم عسله
تپش نبض تو آیینه شعر و غزله
پسرم فدات بشم لحظه خندیدن تو
جانم از شوق پره، روی تو ماه ازله
شعر برای روز جهانی پسر
پسری تاج سری چون شکری
داشتم، مُرد و ازو نی اثری
پیش از آنی که مرا غم بخورد
کاش آید که مرا هم ببرد
پسرم… ها پسرم… وا پسرم
گل پژمردهام ای تاج سرم
شعر در مورد روز پسر
تا عشق آمد دردم راحت شد، خدا را شکر
مادر شدم او پاره جان شد، خدا را شکر
شوق شنیدن ریخت حتی گریهاش درمن
لبخند زد جانم غزلخوان شد، خدا را شکر
من باغبان تازهکاری بودم اما او
یک غنچه زیبا و خندان شد، خدا را شکر
او آمد و باران رحمت با خودش آورد
گلخانه ما هم گلستان شد، خدا را شکر
سنگ صبورم، نور چشمم، میوه قلبم
شب را ورق زد، ماه تابان شد، خدا را شکر
مادر شدن یک امتحان سخت وشیرین است
دلواپسیهایم دو چندان شد، خدا را شکر
شعر درباره روز پسر
پسرم بزرگ شدی لالاییهام یادت نره
چقدر برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
چقدر نوازشت کنم تا تو به باور برسی
این دو تا دستای منه تو اون روزای بی کسی
وقتی بابای قصههات خم شده پیش روی تو
اگه چروک صورتم میبره آبروی تو
لالاییهام یادت نره لالاییهام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
از اون روزا که مشت من با دست تو وا نمیشد
تو خواب و بیداری تو هیچ کسی بابا نمیشد
اون که تو اوج خستگیش خنده رو لباش بودی
شب که به خونه می رسید سوار شونههاش بودی
لالاییهام یادت نره لالاییهام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
لالا لالا گلکم لالایی کن دلبرکم
خواب پریشون نبینی ای غنچه بانمکم
لالا لالا گلکم لالایی کن پسرکم
چشماتو گریون نبینم گریه نکن دردونکم
لالاییهام یادت نره لالاییهام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
بابا اگه دلش پره از دست دنیا دلخوره
امون زندگیش تویی وقتی که غصه میخوره
شعر برای پسرم
درود به تو گل پسر
شیرینی مثل عسل
درود به تو نازنین
رو زانوی من بشین
درود عزیزترینم
تو دنیا بهترینم
درود به روی ماهت
تو قلب بابا جایت
موهات به نرمی پر
بابا رو از یاد نبر
چشات مث آسمون
قدر بابا رو بدون
شعر پسر
زیبا پسری مثل ِ گل سرخ دلانگیز
نیکو اثری مثل عسل، از مزه سرشار
یارب تو خود از کودک ما دفع خطر کن
یارب تو خود این عائله را خوب نگهدار
خواب است پسر، صبح که شد یکسره تا شب
اما سر ِ شب تا به سحر، یکسره بیدار
در جیغ کشیدن، هنرش حرف ندارد
همسایه ما هم شده از قصه خبردار
دیروز، فرایند خبر خوشتر ازین بود
با معرکه ختنهکنان رفت کلنجار
کم کرد کمی وزن، ولی بر اثر ِ درد
میرفت که بالا برود از در و دیوار
زخم است کمی پایه پرگار وجودش
سخت است ولی پر زدنش بر سر ِ پرگار
حساستر از پیش شد ان نقطه حساس
میسوخت تمام تنش از سوزش ادرار
هی جیغ زد و جیغ زد و جیغ زد و جیغ
البته، سر ِهرچه دکتر است و پرستار
از جیغِ بنفشش همه ی آبی شده بودیم
آبیتر از اندیشه دریاچه اسرار
لابد به خودش گفته، چه دنیای غریبیست
این عالم ِ دهشتزده پست ِ دلاذیت
تا می رسی از راه سرِ گوش بریدهست
بی ان که بپرسند، چه اندازه، چه مقدار
البته، خیالِ خفنی نیست، که در شرع
مردان همه ی هستند ازین مسئله ناچار
این سنت ِفرخنده اسلام عزیز است
ما تابع ِ فرمان ِ خداییم درین کار
امروز ولیکن، شده با ختنهکُناناش
این کودک ده روزه سبکسیر و سبکبار
هم خنده به لب دارد و هم رقص در اندام
هم میشکند با دُم خود فندق ِ بسیار
شعر روز پسر برای پسرم
گشوده چشم به روی لبت جهان پسرم
خوش آمدی به جهان نماز و نان پسرم
نگاه کن که من از پشت چشم معصومت
نظر کنم به بلندای آسمان پسرم
دهان گوش گشوده است تشنهای انگار
بنوش جرعهای از شرشر اذان پسرم
تو آمدی که بگریی: «جهان چه زندانی است!»
دو آیه گریه برای دلم بخوان پسرم
چه افتخار بزرگی است نام تو عشق است
به رنگ سرخ تو را می کنم نشان پسرم
حسین بخواه و حسینی بزی عزیز دلم
حسین بگو و کنار حسین بمان پسرم
دیدگاه ها