
شعر با هستی
اگر هستی تو از آدم
در این دریا فروکش دم
که اینت واجبست
ای عم اگر امروز اگر فردا
مولانا
شعر درباره هستی
دل گفت که جان سپارم آن جا
بگذارم هستی و منی را
جان هم به سماع اندرآمد
آغاز نهاد کف زنی را
مولانا
شعر برای هستی
چون در او هستی به بینی گویی آن من نیستم
دعوی او چون نبینی گوییش آنی چرا
خشم یاران فرع باشد اصلشان عشق نوست
از برای خشم فرعی اصل را رانی چرا
مولانا
شعر مولانا درباره هستی
چو اندر نیستی هستست
و در هستی نباشد هست
بیامد آتشی در جان
بسوزانید هستش را
مولانا
شعر کوتاه در مورد هستی
چو نهادم سر هستی چه کشم بار کهی را
چو مرا گرگ شبان شد چه کشم ناز شبان را
مولانا
شعر هستی مناسب پروفایل
روان شدست
یکی جوی خون ز هستی من
خبر ندارم من
کز کجاست تا به کجا
مولانا
شعر در وصف هستی برای بیو
در دماغ اندر ببافد خمر صافی تا دماغ
در زمان بیرون کند جولاه هستی باف را
مولانا
شعر در مورد هستی
دیوانگان جسته بین
از بند هستی رسته بین
در بیدلی دل بسته بین
کاین دل بود دام بلا
مولانا
شعر کوتاه درباره هستی
همچو آبی دیده در خود آفتاب و ماه را
چون ایازی دیده در خود هستی محمود را
مولانا
شعر بلند زیبا برای هستی
هستی ای دختر زیبا، گل گلخانه ی من
توشدی روشنی ی محفل کاشانه ی من
قلب پر مهر تو چون آیه ی نورانی عشق
پرتویی از دل خورشید به ویرانه ی من
لب پرخنده ی تو دشمن غمهای من است
می زند تیشه به بتخانه ی غمخانه ی من
هوش سرشار تو و آن هدف پاک و بلند
باغ امید من ای دختر فرزانه ی من
هستی ای عالم هستی همه یادآور تو
دست تو هست به گرمی به سر و شانه ی من
در گلستان نگاه تو مرا خاطره هاست
همچو رازی به شب قصه ی افسانه ی من
شعرمن نقش به دامان شب باغ خیال
منم آن شمع فروزان وتو پروانه ی من
سالها میگذرد از پی پاییز و بهار
تو چنان می گذری بر دل دیوانه ی من
جان من هست خداوند نگهدار شما
تا ابد باش تو تاج سرشاهانه ی من
تقدیم به دخترم هستی
از مجموعه اشعار دفتر آتش عشق
سروده شده در 30مهر 1400
شعر از محمود گندم کار وحید
۱۱۰ شعر زیبا در وصف دوست و دوستی
شعر برای دل شکسته | برگزیده بهترین اشعار درباره دل شکسته
شعر عید نوروز کارو | اشعار زیبای کارو درباره نوروز و حاجی فیروز