متن مجری روز دختر
به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت معصومه (س) در این مقاله از مجله اینترنتی دلگرم چند نمونه متن مجری روز دختر را برای شما عزیزان آورده ایم. با ما همراه باشید.
متن مجری گری روز دختر
برآیینه جمال داور صلوات
بر روشنی چشم پیمبر صلوات
برحضرت معصومه فروغ سرمد
بر دسته گل موسی جعفرصلوات
عرضی ندارم بانو
فقط یادت باشد امروز که دختری
در آینده مادر دختر دیگری هستی
و روزی میآید که مادر بزرگ میشوی
پس جدا از همه ناپاکیها، تو پاک بمان!
سلام و درود بیکران بر همه دختران ایران زمین / امروز با ویژه برنامه روز دختر در کنار شما هستیم تا لحظاتی شاد و فرخنده را رقم بزنیم
در ابتدا دعوت میکنم از قاری محترم سرکار خانم .............. جهت تلاوت قرآن کریم
در ادامه با برنامه های متنوع و مهیج با شما خواهیم بود ............
متن مجری برای روز دختر
همسایه سایهات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظه تنهاییام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجاییام توئی
هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا
بیاختیار سمت حرم میکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کنند هاجر و مریم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونینتر است ماه محرم کنار تو
ما در کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهریات شدیم
ما با تو در پناه تو آرام میشویم
وقتی که با ملائکه همگام میشویم
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکر و زنها کنیزهات
زیباترین خاطرههامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر آیینه دیدنیست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
اعجاز این ضریح که همواره بیحد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
من روی حرفهای خود اصرار میکنم
در مثنوی و در غزل اقرار میکنم
ما در کنار دختر موسی نشستهایم
عمریست محو او به تماشا نشستهایم
اینجا کویر داغ و نمکزار شور نیست
ما روبروی پهنه دریا نشستهایم
قم سالهاست با نفسش زنده مانده است
باور کنید پیش مسیحا نشستهایم
بوی مدینه میوزد از شهر ما، بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشستهایم
از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چهها که کشیدی ببخشمان
من هم دلیل حسرت افلاک میشوم
روزی که زیر پای شما خاک میشوم…
متن مجری گری برای روز دختر
زیر باران، ای معصومه آسمانی،
دروازه های عشق و آرزویم را تنها به روی تو گشاده ام.
تنهای تنها، به روی تو.
وقتی گذشته از همه زندگی، از همه هست و نیست،
از تمامِ بودنها و نبودنها و زنان و مردان و دنیایشان،
خسته و رهیده از همه، نگاه در نگاهِ کبوترهای عاشقِ حرمت می دوزم؛
چنان رها می شوم و از «من»ها خارج که در «صحنِ آراسته به چراغ و آب و آیینه ات» غرق می شوم.
و آهسته از مرز حرفهای مکرر زندگانی ام، حس می کنم؛
«بر آستان جانان، گر سر توان نهادن»
«گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد».
امروز، روز میلاد توست و من
به یاد و آرزوی لحظه های شیرینِ با تو بودن،
باز غرق می شوم.
برایت حرفها دارم.
اما وقتی صدای نقاره ها را می شنوم، که از بلندای مناره های سپید، دریچه ای به وسعت تمام عالم در قلبم باز می کنند؛
باز هستی ام را گم می کنم.
متن مجری ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر
سلام بر تو که اسطوره ی حجاب شدی
جواب های سؤالات بی جواب شدی
سلام بر تو که در آسمان علم و ادب
شعاع نور شدی مثل یک شهاب شدی
به خاک کشور ایران دو نور تابان شد
رضا چو شمس شموس و تو آفتاب شدی
برای یاری دین و امام عصر خودت
شبیه عمه ی خود پای در رکاب شدی
ز بس که دست کریمت گره گشایی کرد
برای نام کریمه تو انتخاب شدی
برای شأن تو این واژه تا ابد کافی ست
رضا حسین شد و زینبش حساب شدی
خدا کند بنویسی مرا به نوکری ات
تو دختری ولی عالم فدای مادری ات
در ابتدای برنامه توجه شما را به شنیدن آیه هایی از قرآن کریم جلب می کنیم.
متن مجری ولادت حضرت معصومه (س)
امروز، از حریم حرمت که گذشتم، انگار عطر حضور ملکوتیان که آمده بودند تا ضریحت را غرق «گلاب» کنند، چون نسیمی خنک روح را نوازش می داد.
انگار، گنبد طلایی ات، درخشان تر از همیشه می درخشید.
و گویا، صدای بال زدنهایی با طبقهای پر از نبات، می آمد که دلهای بی قرار را آرام و تاب دهد.
و امروز، در تولد معصومانه تو، تو که از رنجهای هارونی، جز عشق ترجمه نکردی،
که عطر لاله های سرخ و مهربانِ هجرت را، به جانِ شهرم دمیدی، مشتاقانه سر بر آستانت می سایم.
تو، بوی زینب می دهی. بوی کربلا، بوی حسین(ع) و رضا(ع) و قم عِطر وجود تو را.
و عطر غربت تو،
در سپیده دمان طلوع، چونان نرگسی مست از شور عشق، سر برمی آورد.
و حالا، حس می کنم
تمام خلایق بوی خوب تو و خاندانت را حس می کنند، نه با یک درک دنیایی که با یک حقیقت شیرین.
۱ دیدگاه