تصاویری که با تماشای آنها احساس درد خواهید کرد!

من دچار آفتاب سوختگی شدم و پوستم در حال کنده شدن است، بنابراین می توانم یک کیسه کوچک برای سکه درست کنم.

«اولین کاکتوس می سی سی پی را دیدم. درست از لاستیک دوچرخه ام پرت شد و به پایم افتاد. پایم خونی و لاستیک پنچر شده است.»

با این مار گوفری که در جاده پیدا کردم عکس بگیرم؟

طرز ریختن ماکارونی

من به پمپ بنزین رفتم و به اینجا برگشتم.

باید واقعا باد می آمد تا پنجره را از جا بکند!

پله های جلویی ما امروز به طور تصادفی فرو ریخت.

دایره ای از شیشه که توسط تراشه بتن پرتاب شده است.

«هم اتاقی من اخیراً یک ماراتن را با هدبند دوید که منجر به یک خط برنزه خفیف جالب شد.»

شیر لیوان را دو نیمه کرد و همچین بلایی سر آشپزخانه من آورد.

مامان، قسم می خورم که تقصیر من نبود.

چتر تاشو خودکار جدید من وقتی سعی کردم آن را باز کنم بیرون زده شد.

دسته لیوان قهوه ونسان ون گوگ من شکست.

تو لیوانی که ازش آب خوردم یه زنبور بود .

خسارت تگرگ به صندلی پاسیو پدربزرگ و مادربزرگم