(ع)هم اینجا هستن ومن نگاه کردم دیدم یه مرد سیاه پوش ولی صورتش مشخص نیست به من نگاه میکردغضبناک.من هم ترسیدم ازنگاهش.ناگهان دیدم دوتاخانوم سیاه پوش یکی قدبلند ولی پیرودیگری قدکوتاه ولی جوان. تعبیرخابم چی میشه خیلی میترسم
من خواب دیدم تو یه اتاق تاریک هستم روبروم یه آینه بود یه زنه نیمه لخت تقریبأ سبز رنگ جلوی آینه موهاشو شونه میکرد یکی هم کنارم بود ولی نمیدیدم احساس میکردم که پیشمه نمیدونم خودم میگفتم یا اونیکه پیشم بود میگفت اون عزرائیل یه لحظه زن پاشد اومد طرف من قدش از دو متر بیشتر بود قیافش هم یه کمی ترسناک بود من جیغ میکشیدم ولی صدام به زور در میومد بعد دیگه از خواب بیدار شدم
سلام من های دیدم که با دوستام داشتم شوخی میکردم یه رفیق یه چیزی رو زد تو برق بعد همه مونو برق میگیره بعد من افتادم زمین میدونم دارم میمیرم بعد عزرائیل اومد داشت جونمو میگرفت منم داشتم کلمیه مو میگفتم که از خاب به زور بیدار شدم
4
3
علی کعب|۷ ماه پیش
سلام من پدرم به رحمت خدارفته ودرخواب دیدم که پدرم بم گفت میخام روحتو ببرم وچیزی دردستم بود که بش گفتم فقط بزار وسایلوبه بچهام بدم راضی نشد بعدش گفتم فقط بزارتوبه کنم کفت دیگه نمیشه ودرذهنم فهمیدم که پدرم خودعزرائیل بود باخودم میگفتم من میترسم ازشب قبر واینقدرترسیدم ازخواب پریدم لطفا تعبیرش چیه
من خواب دیدم تو اتاقم هستم و یچیزی دستمو گرفته خیلی نرم و بود چشمش،دهنش و ابروش خش داشت اول نشناختمش ولی بعد که خوابمو واسه رفیقم گفتم گفت این حضرت ازراعیل بوده ولی گفت رنگش باید سیاه یا سفید باشه ولی من تو خواب دیدم قهوه ای سدخته هس با خال های سیاه خیلی هم بلند بود و باریک تعبیرش چیه؟
خواب دیدم عزراییل بالا سقف خونه است اومد سمتم من فهمیدم میخواد منو ببره منم به پای مادرم افتادم که منو حلال کنید دادمیزدم واونم نمیشنید از خواب پریدم همون لحظه تعبیرش چیه
1
2
سهیلا|۲ سال پیش
سلام من دارخواب دیدم که شبه خوابم چشمامو باز کردم عزرائیل رو دیدم روبه روم واستاده بود هیچی نگف اصلانم قیافش دیده نشد تاریکو سیاه بود من ترسیدم میخواستم جیغ بکشم نمیتونستم.فقط واستاده بود بعد دیگه انگار توخواب بیدار شدم ندیدمش
با سلام. من خوابم دقیقا یادم نیست و محتوای کمی از اون یادمه. خواب دیدم که روحم از بدنم جدا شده و از پشت بوم خونمون که دارم میام پایین حضرت ازرائیل داشتن از پله ها میومدن بالا و من همینطور که داشتم میومدم پایین جلوی در طبقه دوم ایشان رو دیدم.و میدونستمم که کیه و میخواد جونمو بگیره در صورتی که من روح بودم و من بهش گفتم فقط یه لحظه بزار یه سجده شکر کنم. از شکل و شمایلشون هم بگم که کاملا شبیه یک انسان و چهره ایشون هم ناراحت یا عصبی نبود ولی فک کنم خوشحال هم نبود و چهره ی بسیار مرموزی داشت و منم ترسیده بودم. فقط نمیدونم حکمت اون حرفی که زدم گفتم فقط یه لحظه بزار سجده شکر کنم چی هست. رفته بودم سجده که از خواب بیدار شدم. ممنون میشم اگه تعبیر یا تحویل این خواب رو میدونید برای من بگید.خیلی منو تو ترس فرو برده...
سلام من خواب صبح خواب دیدم که با حضرت عزرائیل تو هوا معلق هستم ایشون با یه دستشون منو گرفته و با یه دست دیگه سلاحشون با اینکه صورتشون کاملا سیاه بود ولی من لبخند و چشماشونو دیدم حتی یه لحضه پاشونم دیدم مثل یک انسان. اون لحظه به این فکر می کردم اگه حق الناس دارم اداش کنم و یک دفعه لرزیدم و سبک شدم مثل اینکه چیزی سنگین از روم برداشته شده و بعد چند لحظه با صدای زنگ هشدار گوشیم بیدار شدم
سلام من خاب دیدم توی حمومم بعد شبیه خودم توی حموم ظاهر شد من پرسیدم وقتشه؟ گفت اره ی چیزی شبیه شامپو داد بخورم من خوردم ولی مث این فیلما بارها و بارها مث این فیلما ک انگار مدت زیادی داره میگذره میومد یه نگاه بم میکرد و میرفت چون نمرده بودم😶
سلام منم دیشب خواب دیدم یکی از دوستام فوت شده بود داشتم تلفنی باهاش صحبت میکردم که بهم گفت من خوبم نگران من نباش و همون لحظه عزرائیل جلوی چشمم ظاهر شد و گفت باید بیای وقتشه و یکی که شبیه خودم بود خیلی هم تو صورتش آرایش داشت که میخندید و من خودم گریه میکردم میگفتم چرا اینجوری شدی میگفت نمیدونم چرا اینجوری شدم و عزرائیل کلا شبیه یک انسان بود یک لیوان بهم آب داد و دیگر رفت ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید