موسیقیدرمانی
موسیقی درمانی روشی است در جهت برخی اهداف درمانی با کمک موسیقی که میتواند مواردی از جمله تقویت و ساماندهی سلامت روحی و جسمی افراد را به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر از موسیقی درمانی برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و عاطفی استفاده میشود.
با این بخش از دلگرم همراه باشید تا با فواید موزیک آشنا شوید.
همه ی ما به خوبی می دانیم که موسیقی بر روی وضع روانی و حالت روحی ما تاثیر می گذارد. برخی از موزیک ها زودگذر هستند و اگر به گوش ما بخورند و آنها را دوست نداشته باشیم، ممکن است اذیت شویم. از سوی دیگر موسیقی که به آن علاقه داشته باشیم و با گوش دادن به آن احساس آرامش کرده و انرژی بگیریم در ما احساس خوبی ایجاد می کند. البته همه امور بستگی به ضرب آهنگ موزیک دارد.
محققان از این مطلب در تحقیقات خود استفاده کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که گوش دادن به موسیقی خوب، سلامت افراد را ارتقا می بخشد. موسیقی امواج مغزی را تحریک می کند. ضرب آهنگ تند باعث ایجاد هشیاری و بحالت آماده باش در آمدن ذهن می شود. موزیک آرام هم ذهن را آرام نموده و آنرا ریلکس می کند. همچنین بر روی عملکر خودکار سیستم عصبی تاثیر می گذارد، تنفس را آرام می کند، ضربان قلب را پایین می آورد و بدن را در حالت آرامش کامل نگه می دارد. زمانیکه ذهن و جسم احساس آرامش کنند، استرس و افسردگی تا حد زیادی کاهش پیدا می کنند.
به دلیل اثرات مثبتی که موسیقی در بردارد، امروزه از آن به عنوان درمان برخی از بیماری ها استفاده می شود. این روزها در برخی از بیمارستان ها از موسیقی درمانی برای ایجاد آرامش در بیماران، تسریع روند درمان، و نهایتا کاهش درد بهره میگیرند؛ همچنین برای افرادی که به دلیل بستری شدن زیاد در بیمارستان دچار افسردگی شده اند نیز کاربرد دارد. کودکانی که با مشکل کمبود حافظه نیز مواجه هستند به وسیله موسیقی می توانند این توانایی خود را ارتقا بخشند.
ذهن و جسم آرام یکی از ملزومات ایجاد زیبایی و سلامت در افراد به شمار می رود. حتما نباید بیمار باشیم تا از تاثیرات مثبت موسیقی برخوردار شویم، بلکه افراد سالم نیز می توانند از مزایای آن بهرمند شوند.اما چگونه می توان از اثرات شفا بخش موسیقی در زندگی شخصی استفاده کرد؟ فقط کافی است گوش دادن به موسیقی را در برنامه روزنه خود بگنجانیم؛ کاری که شاید تعداد زیادی از شما آنرا انجام می دهید.
روز خود را با یک آهنگ تند شروع کنید تا به طور کامل هشیاری خود را بدست آورید و برای انجام کارهای روزانه آماده شوید. گوش دادن به موسیقی در هنگام صبح توانایی ما برای مواجه شدن با استرس در طول روز را افزایش می دهد.در مسیر رفتن به محل کار نیز می توانید موزیک مورد علاقه خود را که مخصوص به خواننده خاصی است در اتومبیل گوش کنید. همچنین می توانید از mp3 player استفاده کنید و آهنگ های مورد علاقه تان را اجرا کنید. این کار هم تحمل وضعیت خیابانها و ترافیک را برایتان ساده تر می کند و هم ذهنتان را برای انجام امور شغلی آماده می کند.
در حین انجام کارهای روزانه، هم می توانید به آهنگ هایی گوش دهید که تمرکزتان را افزایش می دهند و هم آهنگ هایی که ریتم تندی دارند و سطح انرژیتان را بالا نگه میدارند. البته این امر بستگی به نوع فعالیتی دارد که می خواهید انجام دهید. با این روش کاری که باید به پایان برسانید دیگر برایتان حالت یک وظیفه را نخواهد داشت و بیشتر شبیه فعالیتی می شود که برای سرگرمی و لذت بردن آنرا انجام می دهد، و این امکان وجود دارد که پس از مدتی بیش از پیش به کار خود علاقمند شوید.
در این گفتارها به چند نکته عمده برخورد میکنیم :
۱-این سینا علم موسیقی را جزئی از ترکیب بدن انسان میداند که اگر دیدگاه او را بپذیریم به دید جدید از شیوه درمان گر موسیقی دست مییابیم (فراموش نکنید که آثار او را قرنها در معتبرترین دانشگاههای اروپایی تا ابتدای قرن بیستم به عنوان مرجع تدریس میکردهاند.)
۲-بوعلی جوهره موسیقی را در اعضای بدن سیار میداند و به نظر او این حرکت از زمانبندی بسیار دقیقی تبعیت میکند و حتی بر همین مبنا تجویز درمان نموده یا پزشک را از درمان باز میدارد.
۳-ابن سینا شیوه درمان حکمای قدیم به وسیله موسیقی در مورد بیماریهایی مانند سل و تب صفراوی و قولنج را تایید میکند ولی برخی از این نغمات درمان گر را «غریبه» مینامد که نشان میدهد قسمتی این دانشها در زمان این سینا به غبار فراموشی آغشته بودهاست.
۴-ابن سینا تاکید بر این نکته دارد که همانند کالبدی آسمانی و نجومی بسیاری از پدیدههای پزشکی آن زمان «علم موسیقی» نیز پندارهای فلکی دارد که بر اساس این پنداره در اعضای رئیسه بدن به تناوب مؤثر بوده و حتی توسط حکیم قابل بررسی و پایش (Monitoring) است.
وی دقیقاً ستاره ارقنوع را حاکم بر این بعد میداند و این خاصیت را به منزله آب و خون اعلام میدارد که در سراسر بدن جاریست و مطابق حرکات نجومی این ستاره میتوان کیفیت نبض بیمار را پیش بینی و تعیین کرد.
۵-ابن سینا تکنیک موسیقی درمانی را بسیار کم عارضه و بی خطر میداند و اجرای آن را در زمانهای مناسبی از شب و روز دانسته که بدون کمک دارو و یا دستورهای خوراکی و آشامیدنی خاصی بیماری را زایل میکند وی با توجه به دانش پزشکی آن روزگار مکانیسم دقیقی را از تاثیر صورت موسیقی بر ارگانهای بدن ذکر میکند که با عنایت به کواکب سبعه در زمان خاص خود مؤثر خواهد بود در اکثر نوشتارهای طب ایران توجه طبیبان قدیمی به اهمیت و تاثیر موسیقی در طبابت مشاهده میشود علی بن عباس محبوسی در کتاب کامل الصناعه میگوید:
«پزشک باید به آهنگ موسیقی آشنا باشد تا انگشتانش به گرفتن نبض ریاضت دریافت یابد تا رگ را به خوبی بشناسد» در این گفتار نواختن موسیقی هم برای تقویت احساس و دقت (ریاضت) حواس (حتی حس بساوایی) برای دانش آموختگان طب توصیه میشود.
روشهای موسیقی درمانی
در موسیقی درمانی دو روش اساسی وجود دارد: روش فعال و روش غیر فعال، روش غیر فعال شامل شنیدن موسیقی است که بیماری با گوش دادن و شنیدن موسیقی که در حال نواخته شدن است، مورد درمان قرار میگیرد. در این روش بیشترین تأثیر عملکرد در جهت برانگیختن و تأثیر واکنشهای عاطفی و ذهنی است. در حالی که در روش موسیقی درمانی فعال که نواختن، خواندن و حرکات موزون اساس کار است. واکنشهای مختلف عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته میشوند. برنامهها و روشهای موسیقی درمانی متنوع و متناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده میشود.
کاربرد موسیقی در توانبخشی
با توجه به این که پردازش موسیقی در مغز در مناطقی متفاوت از مناطق درگیر در ادراک سایر اصوات از جمله گفتار صورت میپذیرد امروزه از موسیقی درمانی در توانبخشی ذهنی و جسمی و نیز کمک به رشد دقت شنیداری و بهبود توجه و تمرکز و در نهایت رشد مهارتهای گفتاری استفاده میشود. این امر در مورد کودکان مبتلا به اوتیسم و نیز مبتلایان به اختلال یادگیری بیشتر صدق میکند.
نوروفیزیولوژی ادراک موسیقی
دونالد الدینگ هب برنده جایزه نوبل پزشکی از جمله نورولوژیستهایی است که ضمن نگرش روان شناسانه و روان کارانه در زمینه نوروفیزیولوژی موسیقی، پژوهشهای مرجع را انجام دادهاست. وی معتقد است هوش، ادراک، و حتی هیجانها از تجربه آموخته میشوند و با فرد به دنیا نمیآیند. هب بنیان گذار نظریهای است که بیان میدارد : «نوزادان با یک سیستم شبکهای از نورونهایی زاده میشوند که ارتباط درونی آن تصادفی است تجربه حسی سبب میشود که این شبکه عصبی سازمان یابد و وسایل تعامل مؤثر با محیط را فراهم آورد.» در ادامه این تئوری دو مفهوم کلیدی را بیشتر توضیح خواهیم داد و آنگاه به ادامه قانون هب خواهیم پرداخت.
۱-مجتمع سلولی (شبکه نورونی):
بنا به نظریه هب هر شی و محیط که آن را تجربه میکنیم مجموعهای از نورونها را راهاندازی میکند که مجتمع سلولی (Ceifassembly) نام دارد به عنوان مثال وقتی که ما به یک مداد نگاه میکنیم توجه مان را از نوک مداد به مداد پاک کن و بدنه چوبی مداد تغییر میدهیم با تغییر توجه، نورونهایی که در آن زمان تحریک شوند با یک شی (مداد) مطابقت دارند. در وادی امر تمام این مجموعه عصبی مستقلاً عمل میکنند. وقتی شخصی به نوک مداد نگاه میکند دسته معینی از نورونها تحریک میشوند اما آنها در ابتدا بر نورونهایی که در هنگام نگاه کردن شخص به ته مداد یا بدنه چوبی آن تحریک میشوند تاثیر نمیگذارند
با این حال تعداد به مجاورت زمانی بین تحریک نورونهایی که با نوک مداد مطابقت دارند قسمتهای مختلف راههای عصبی با هم ترکیب میشوند. هب ابزاری دارد که مجتمعهای سلولی نظامهای عصبی پویا هستند نه ثابت و ایستا وی مکانیسمهایی را نام میبرد که از طریق آنها نورونها میتوانند به مجتمعهای سلولی بپیوندد یا آنها را ترک گویند و به مجتمع هب فرصت دهند تا از راه یادگیری یا تحول پالایش یابند وقتی که یک مجتمع سلولی اساس نورولوژی اندیشه یا فکر است و بدین ترتیب اثبات میکند چرا حضور یک شی آشنا یا شنیدن یک ملودی آشنا با یک شخص مورد علاقه ما احتیاجی به تلاش برای فکر کردن دوباره آن ندارد.
۲-زنجیرههای مرحلهای (Phase Sequences)
درست همان طور که جنبههای مختلف یک شی از لحاظ عصب شناختی با هم ارتباط مییابند و شبکههای نورونی را به وجود میآورند یک زنجیر مرحلهای بنابر تعریف دکتر هب یک رشته فعالیت درهم ادغام شده موقت مجتمع سلولی است که در جویبار اندیشه یک جریان به حساب میآید. پس از این که یک زنجیره مرحلهای ایجاد شد مانند یک مجتمع سلولی میتواند با تحریکات بیرونی، درونی و ترکیبی از این دو تحریک شود وقتی که یک زنجیر مرحلهای راه اندازی میشود یا یک جریان تفکر را تجربه میکنیم یعنی یک رشته اندیشه را که به طریقی منطقی مرتب شدهاند این نکته میتواند توضیح دهد که چگونه بوی عطر یا چند نغمه از یک آهنگ و ملودی خاطرات مربوط به یک دوست را به یاد ما میآورد.
هب معتقد است: مجتمعها سلولی که هم زمان فعال میشوند با هم ترکیب میشوند و رویدادهای مشترک در محیط فرد مجتمعها را میسازند و بعد وقتی که این رویدادها با هم اتفاق میافتد مجتمعها به هم پیوند مییابند (زیرا با هم فعال میشوند) برای نمونه وقتی آقای X میآید و از قضا ساعات خوشی را با هم میگذرانند.که این فرآیند لذت بخش شبکههای نورونی دیگری را فعال میکند. بنابراین مجتمع نورونی «شنیدن ملودی خاص» با مجتمع «آمدن دوست آقای X با شنیدن آن ملودی خاص همه مجتمعهای سلولیاش فعال شده و آقای X حس ادراک آمدن دوستش و لحظات شادمانی را که با هم سپری کردهاند را تجربه میکند با این مکانیسم موسیقی درمان گر قادر است با استفاده از واکنشهای مذکور یکی از شیوههای موسیقی درمانی را -که البته کاربرد آن در کودکان رایجتر است- طرح ریزی و اجرا کند.
محققان معتقدند که در هنگام صرف غذا، گوش دادن به موسیقی آرام بخش (به ویژه آهنگ های کلاسیک) سبب می شود تا دستگاه گوارش کار خود را بهتر انجام دهد. اعتقاد بر این است که موسیقی میزان کورتیزل ( هورمون ایجاد استرس) را در خون تا حد بسیار زیادی کاهش می دهد. این امر باعث ایجاد آرامش در بدن شده و جذب مواد مغذی بدن را افزایش می دهد. از دیگر مزایای آن نیز می توان به لذت بردن از صرف غذا اشاره کرد.
در آخر باید اشاره داشت که شنیدن موسیقی در هنگام خواب می تواند شما را در آرامش کامل فرو برد. گاهی اوقات در طول روز آنقدر با استرس و اضطراب مواجه میشویم که از شدت خستگی نمی توانیم بخوابیم و برای مدت ها فقط در تختخواب غلط می زنیم. آهنگ های آرام می توانند خستگی و استرس را از تن شما دور کرده و روند به خواب رفتن را تسهیل نمایند.موزیک، اکسیر شفابخش ذهن، جسم، و روح است. برای حفظ زیبایی، نیازمند ذهن و جسمی آرام، و رها از هر گونه استرس هستید. اجازه دهید که اثر شفا بخش موسیقی قدرتی که ذهن و بدنتان به آن نیاز دارد را به آنها هدیه کند.
کاربر گرامي لطفا نظرات خود را در مورد مطالب دلگرم بيان نماييد.
منبع:ویکی پدیا
--------------------------------------------------------------------------------------
مجله اینترنتی دلگرم
مرجان امینی
دیدگاه ها