در حوزه روانشناسي ، فشارهاي رواني و مشکلات به دسته هاي مختلف تقسيم مي شوند که در بعضي مواقع آدمي با استفاده از توان و استعداد خود يا ديگري ، مي تواند آنها را حل کرده يا تغيير دهد و بعضي مسائل نيز هست که صرفاً بايد آنها را تحمل کرد. مرگ از مقوله دوم است. يعني ما نمي توانيم آن را حذف کنيم. بهتر است بگوئيم که سهم هر کس از مرگ عادلانه بوده و سهم هيچ کس ضايع نمي شود ! پس مي توان گفت که مرگ حتمي است و چون به « وجود» ما مربوط مي شود ، اساسي و بيشتر اوقات تنش زاست.
مراحل سوگواری
تمرکز زدايي نيز تکنيکي هست که مي تواند در اين زمينه به فرد غمگين کمک کند و آن اينست که به جاي تمرکز بر روي خاطراتي که با متوفي داشته ايم. دنياي ديد خود را وسيع کنيم و وقت بيشتري با زندگان بگذاريم ، يعني کساني که هنوز نوبت از دست رفتنشان نرسيده است. بيشتر اوقات فقط يک داغ عزيز ديده ايم و اين فرصت خوبي است که بيشتر به ديگر عزيزانمان نزديک شويم و قدر آنها را بدانيم.
الف) به فرد داغ ديده مخصوصاً در مراحل نخست ، نصيحت نکنيم مثلا اينکه « اين شتري هست که در خانه همه مي خوابه » يا اينکه « تو بايد صبور باشي ، تو بايد تکيه گاه باشي ». همچنين به او نگوئيم « تو غمگين نباش ، او الان در بهشت جايش خوب است » .
ب ) بيشترين کمک ما به داغ ديدگان ابراز همدردي با جملاتي مانند: « فوت عزيزتان براي ما نيز بسيار متاثر کننده بود » يا « واقعا داغ بزرگي براي شما بوده » يا « الان لحظات سختي بايد براي شما باشد ».
ج ) شايد بتوان گفت سکوت و در آغوش گرفتن داغ ديده ، کمک بسيار موثري به او در طي کردن مراحل چهارگانه پذيرش مرگ است.
د ) کمک به داغ ديده در جهت کارهاي اجرايي متعدد از قبيل ،کارهاي پزشکي قانوني، هماهنگي جهت صدور مجوز و کفن و دفن، هماهنگي مراسمات و …. ، بسيار در تسکين داغ ديده موثر است.
هـ ) در مرحله سوم يعني غم ، که معمولاً مراسمات تمام شده و شرکت کننده گان نيز دور فرد را خلوت کرده اند و بيشتر بعد از هفتم يا چهلم نمود پيدا مي کند، بهتر است که به اين افراد سر بزنيم ، يا آنها را به منزل دعوت کنيم . همچنين با صحبت هاي شناختي ،فلسفي يا توصيه هاي ديني و نصيحت هايي را که در بند (الف ) آورده شده، مي توانيم مرحله خروج از غم و پذيرش را سهل کنيم. به شرطي که بستر مناسبي از نظر محيطي فراهم کرده باشيم.
در خاتمه بايد به اين موضوع اشاره کنيم که برنامه ريزي براي مرگ که در اوائل اين يادداشت توضيح داده شد. اولا عبور از چهار مرحله کنار آمدن با مرگ عزيزان را تسهيل مي کند . ثانياً پرداختن به اين برنامه ، ناخودآگاه ما را به سوي فلسفه زندگي و مرگ مي کشاند و مي تواند باعث تغيير در رويه زندگي ما شود. با اين برنامه ما متوجه اين نکته مهم مي شويم که آرزوها و برنامه هاي خيالي و زيادي براي اهداف نه چندان روشن آينده خود داريم ، ليکن مرگ را که کاملا طبيعي و در کنار ماست و مهمترين مرحله زندگي را تشکيل مي دهد ، غير منصفانه ناديده مي گيريم.
مرگ را هم اکنون براي خود و عزيزانمان با برنامه قبلي بپذيريم ، قبل از آنکه بدون آمادگي، ما را فراگيرد.
منبع : وب سایت اختصاصی دکتر محمد والی پور
۱ دیدگاه